وحدت درکلام آیه الله جوادی آملی
زمينه هاى پيدايى وحدت، عبارت است از :
۱ دادن هدف مشترك.
۲ ارائه اصول و مبانى خط مشى مشترك.
۳ راهنمايى خط مشى مشترك.
۴ تعليم فروغ جزئى زير پوشش خط مشى كلّى.
۵ پيروى از راهنماى واحد و رهبر مشترك.
عناوين كلى زمينه هاى پيدايى وحدت را مى توان در سخن حضرت على (علیه السلام) يافت آن جا كه فرمود:
«تَرد عَلى أَحدهم القَضية فى حُكم مِن الأَحكام فَيَحكم فيها بِرأيه ثُمّ ترد تِلك القَضية بِعينها عَلى غَيره فَيَحكم فيها بِخلاف قوله ثُمّ يَجتمع القُضاة بِذلك عِند الإمام الَذى استَقضاهم فيُصوّب اراءهم جميعاً وإِلههُم واحد وبنيُّهم واحد و كتابهم واحد آفآمرَهم الله سُبحانه بالِإختلاف فَآطاعوه أَم نَهاهم عَنه فَعَصوه(۱) گاهى دعوايى مطرح مى شود و قاضى به رأى خود حكم مى كند. پس از آن، همين دعوا نزد قاضى ديگرى عنوان مى گردد، او بر خلاف قاضى اول نظر مى دهد. سپس همه نزد پيشوايشان كه آنها را نصب كرده مى آيند و او رأى همه را تصديق مى كند در صورتى كه خداى آن ها يكى و پيامبرشان يكى و كتابشان يكى است».
سخن ان حضرت به خوبى نشان مى دهد كه هدف و اعتقادات مشترك «إله هم واحد» و رهبرى واحد «نبيّهم واحد» و برنامه و خط مشى مشترك «وكتابهم واحد»، وحدت آفرين است. بنابراين، مسلمانان بايد از اين عوامل وحدت زابه خوبى پاسدارى كنند تا به وحدت جوامع اسلامى آسيبى وارد نشود آن گونه كه در زمان حضرت على (علیه السلام) واقع شد.
آن حضرت در اين باره مى فرمايد: «فَلقد كُنّا مَع رسول الله (صلی الله علیه و آله) وَإِنّ القَتل لَيدور عَلى الاباء والأَبناء والِإخوان والقرابات فَما نَزداد عَلى كُلّ مُصيبة و شِدّة إلّا إِيماناً و مُضيّاً عَلى الحَق و تَسليماً لِلأمر وصَبراً عَلى مُضض الجِراح ولكِنّا إِنّما أَصبحنا نُقاتل إِخوانَنا فِى الإِسلام عَلى ما دَخل فيه مِن الزَيغ و الإِعوجاج والشّبهة والتّأويل فَإِذا طَمِعنا فَى خِصلة يلُم الله بِها شَعتنا ونَتدانى بِها الى البقيّة فيما بَيننا رغَبنا فيها و أمسكنا عمّا سواها ؛در زمان پيامبر (صلی الله علیه و اله) ما با پيامبر بوديم و قتل و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران، و خويشان دور مى زد و با وارد شدن هر مصيبتى بر ايمان ما افزوده مى شد و شكيبا و مصمّم بوديم اما امروز با پيدايش زنگارها در دين و ظهور كژى ها و نفوذ شبهه ها در افكار و تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم. پس، هر گاه احساس كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيلة آن به يكديگر نزديك مى شويم و شكاف ها را پر و باقيماندة پيوندها را محكم مى كنيم، به آن تمايل نشان مى دهيم و آن را گرفته و ديگر راه جنگ را ترك مى كنيم».
امير مؤمنان (علیه السلام) در جاى ديگر نيز به وحدت آفرينى اعتقاد به نبوّت و پيروى از رهبرى الاهى، اشاره كرده است: «فَانظُروا إِلى مَواقع نِعم الله عَليهم حين بَعث إِليهم رَسولًا فَعقد بِملّته طاعَتهم و جَمع عَلى دَعوته أُلفتهم(۲) حال به نعمت هاى بزرگى بنگريد كه خداوند به هنگام بعثت پيامبر اسلام به آنان ارزانى داشت كه اطاعت آنان را با آيين خود پيوند داد و با دعوتش آنها را متحد ساخت».
نيز در جاى ديگر مى فرمايد: «فَصَدع بِما أُمر به وبلّغ رِسالات رَبّه فَلمّ الله بِه الصَّدع و رَتق به الفَتق وأَلّف به الشِمل بَين ذوِى الأرحام بَعد العَداوة الواغرة فى الصّدور و الضّغائِن القادِحة فى القلوب(۳) پيامبر براى انجام فرمان خدا قيام كرد و رسالت هاى پروردگارش را ابلاغ كرد و خداوند به وسيلة او شكاف هاى اجتماعى را پر كرد وفاصله ها را پيوستگى بخشيد و بين خويشاوندان يگانگى برقرار ساخت پس از آن كه آتش دشمنى در سينه ها و كينه هاى برافروخته در دل ها جايگزين شده بود».
منبع:
بلاغ
عمرکشون
می گویند نهم ربیع الاول(ماه جاری) مصادف با مرگ خلیفه دوم است.
در حالی که منابع تاریخی روایی شیعه و سنی تاریخ مرگ خلیفه را ذی الحجه می دانند.
اسناد
تاریخ دقیق مرگ عمر بن خطاب :
طبق منابع تاریخی عمر بن خطاب ( خلیفه دوم ) در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراین وی در آخر ذیحجه یا اول محرم درگذشته است. این مطلب را همه ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. لذا مراسم عمرکشان ( عید زهرا ) که عده ای در ماه ربیع الاول برگزار می کنند اساسا با تاخیر حدود هفتاد روز انجام می شود و از نظر تاریخی با اشکال مواجه است. برای اطمینان می توان به منابع تاریخی زیر مراجعه کرد که به اتفاق همین مطلب را بیان کرده اند:
منابع تاریخی شیعه :
1.تاریخ الیعقوبى ج2 ص 159 قرن: سوم مولف شیعه است.
2.تاریخ یعقوبى/ترجمه ج2 ص 49 قرن: سوم مولف شیعه است
3.التنبیهوالإشراف ص 250 قرن: چهارم مولف شیعه است
4.مروجالذهب ج2 ص 304 قرن: چهارم مولف شیعه است.
5.مروجالذهب،ج2،ص:321 قرن: چهارم مولف شیعه است.
6.الفتوح ج2 ص:323 قرن: چهارم مولف شیعه است.
7.مسارّ الشیعه اوایل قرن پنجم مؤلف : شیخ مفید (ره) پیشوای بزرگ شیعیان ( که خوشبختانه نسخه خطی این کتاب ایشان با دستخط خودشان هم اکنون موجود است و در آن مرگ عمر در ذی الحجه ذکر شده است.
می دانیم که شیخ مفید(ره) از نظر عظمت علمی و تقوایی در حد عالی هستند تا جایی که طبق عقیده رایج به دریافت نامه از امام عصر(عج) مشرف شده اند.)
منابع تاریخی دیگر:
8.الإمامةوالسیاسة ج1 ص 39 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
9.المعارف ص 183 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
10.أنسابالأشراف،ج10،ص:417 قرن: سوم مذهبِ مولف : نامعلوم
11.الطبقاتالکبرى،ج3،ص:258 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
12.تاریخالطبری،ج4،ص:191 قرن: چهارم مذهب مولف : سنی
سایر منابع جهت اختصار ذکر نمی شود. اما بد نیست بدانیم که علمای متقدّم شیعه بر اینکه عمر در ذیحجه کشته شده اتفاق نظر داشته اند و حتی علامه مجلسی(ره) هم به این امر اعتراف دارد.(ر.ک.بحارالانوار، ج31، ص 118 ) گرچه مجلسی(ره) خود سعی کرده اند به هر قیمت شده نهم ربیع الاول را تایید فرمایند!!
(بعید نیست ایشان که در عصر صفوی می زیستند از سوی حکومت تحت فشار بوده اند و لذا با کمال تعجب به روایتی که از نظر سندی کاملاً ضعیف است استناد کرده ، اجماع مورخان شیعه و سنی را به کناری نهاده اند! روایتی که ایشان به آن استناد کرده اند از طریق دو راوی مجهول الهویه به احمد بن اسحاق قمی(ره) منسوب شده که سند و متن آن بسیارِ ضیعف است.)
ابن ادریس حلی (صاحب سرائر) درباره تاریخ نهم ربیع می گوید: مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِیهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِیخِ وَ السِّیَرِ ( هر کس بپندارد عمر در نهم ربیع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاریخ و سیره در اشتباه است.) سپس وی تاریخ ذیحجه را صحیح دانسته،می فرماید: الإجماعُ حاصلٌ مِن الشیعةِ و أهلِ السنّةِ على ذلک.( شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند. )ر.ک. بحارالانوار، ج31، ص 119
وحدت در قرآن
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/۱۰۳) همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و از آن متفرق نشوید.
علت نامگذاري اين هفته اين است كه به نظر برادران اهل سنت پيامبر در۱۲ اين ماه يعني ربيع الاول و به نظر شيعه در هفدهم اين ماه متولد شده است. براي همين بين دوازدهم تا هفدهم را هفته ي وحدت ناميدند و اين هفته را جشن مي گيريم و اين در سال قبل، بنيان گذاري شد و مراسم با شكوهي در سراسر ايران برگزار شد. در اين هفته خدمت برادران جانباز هستيم و مي خواهم آياتي در زمينه وحدت بخوانم. بايد گفت اختلاف نظر حتي ميان اهل سنت، يا اشاعره و معتزله، كه دو گروه هستند و در مسائل عقيدتي اختلاف دارند مانعي ندارد.
از نظر فقهي بين شافعي و مالكي و حنبلي و حنفي، اختلاف نظر هست. بين شيعه وسني هم اختلاف نظر هست ولي درگيري وجود ندارد. بين اختلاف نظر و درگيري اختلاف هست. ولي منظور از وحدت اين است كه با هم درگيري نداريم و ضد انقلاب نمي تواند بين شيعه و سني درگيري به وجود بياورد.
آيه وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُو (آل عمران/۱۰۳) را همه حفظ هستيد.
ما مسلمانان نماز مي خوانيم. مثلاً در سوره ي حمد، اگر تنها هم نماز مي خوانيد نمي گوييد: اياك اعبد مي گوييد: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ (فاتحه/۵) يا اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ (فاتحه/۶) يعني يك مسلمان نبايد فقط خودش را دعا كند و بايد همه را مطرح كند. همه بنده ي خدا هستيم و از او كمك مي خواهيم. در پايان نماز هم مي گوييم: السلام علينا و نمي گوييم: السلام علي و اين درس بزرگي است.
پی نوشت:
سایت بلاغ