ادامه مبحث زیباترین ها
زیباترین عهد :وفا
زیباترین روز: جمعه
زیباترین جنگ: جنگ با نفس
زیباترین سرمایه: زمان
زیباترین لحظه : پیروزی
زیباترین ابزار: قلم
وحدت حوزه و دانشگاه
در گفتوگو با اساتيد و دانشجويان دانشكده الهيات دانشگاه تهران
در روز 27 آذر سال 1358، آيتالله دكتر مفتح - استاد حوزه و دانشگاه - در دانشكده الهيات دانشگاه تهران به درجه رفيع شهادت نايل گرديد. سالروز شهادت اين متفكر حوزه و استاد دانشگاه روز ”وحدت حوزه و دانشگاه” نام گرفت.
به همين مناسبت قسمتی از گفتوگوي خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران در محل تدريس و شهادت اين شهيد با چند تن از اساتيد و دانشجويان دانشكده الهيات دانشگاه تهران دراین مورد را می خوانید.***
حسين هوشنگي، مدرس دانشكده الهيات دانشگاه تهران، ضرورت اين وحدت را آن دانست كه سرنوشت، مقدرات، آينده و پيشرفت كشور درگرو نيروهاي تحصيل كرده و نخبه كشور است كه در اين دو مركز علمي تحصيل ميكنند.
وي تاكيد كرد: آينده و پيشرفت كشور و مصالح فرهنگي، ديني و علمي در كشور در گرو آن مساله است كه اين دو نهاد اثرگذار بگونهاي هماهنگ، همراه، همگام و هم دوش يكديگر حركت كرده، عمل نمايند و با حداقل نيروها، يكديگر را خنثي نكنند. اينگونه برآيند نيروها منجر به پيشرفت خواهد شد.
هوشنگي در ادامه ابراز تاسف كرد كه پيشرفت در اين زمينه بسيار ناچيز بوده. مضاف بر اينكه در اين خصوص تا حد زيادي تجربه مثبتي نداشتيم.
اين مدرس دانشگاه در تشريح علت عدم پيشرفت مناسب در اين زمينه، گفت: اين امر تا حد زيادي نيز طبيعي است. دانشگاه به عنوان يكي از مراكز دنياي مدرن است كه در آن تحصيل كردهها با علوم جديد غربي آشنا ميشوند و خواسته يا ناخواسته صرف نظر از ارزش داوري، تحت تاثير پشتوانههاي فرهنگي و معرفت شناختي علوم جديد نيز قرار ميگيرند.
وي در ادامه يكي از زمينههاي معرفت شناختي علوم جديد را عقل گرايي به معناي خاص خود دانست كه يك نوع عدم قطعيت و جذميت است كه بدون هيچ تصريحي به دانشجويان القا ميشود. به عبارت ديگر در دانشگاهها خود به خود اين القا ميشود كه باورهاي فرد مستند به تشخيصهاي خودش باشد، بدون هيچ تقليدي نسبت به آتوريتههاي بيروني.
حرف دل 1
قحطی خدا پرستی است ،مردم از بی ایمانی در رنج اند. در دکان بشریت دو سیر عرفان پیدا نمی شود. در بوتیک های زنانه غیرت مردانه می فروشند. مرگها قسطی شده ، باید آهسته آهسته مرد. زیرا کوپن شهادت اعلام نمی شود.
لذت علامت استاندارد جهانی کالای گناه است. بازار چشم چرانی شلوغ است …. تو در این آشفته بازار چه کالایی د اری ؟ چند سال است که بعد از جنگ خشکسالی شده ،اصلا دیگر حال خواندن دعای کمیل ،ندبه و توسل را نداریم.
این روزها با خط سریع السیر بی تقوایی، سریع به مقصد می رسی، اورژانس امر به معروف ضعیف است و خیابان امر به منکر شلوغ ! اتوبان بلا تکلیفی یکطرفه است و در ادارات باید از خط ویژه پارتی عبور کنی، وگر نه در ترافیک بی آشنایی مهمانی ! غیبت واجب است و تهمت مستحب !صداقت حرام است و ایثار فداکاری مکروه ! درختهای ربا خوب میوه می دهند و بار زیادی دارند! تابلو های خداپرستی رنگ پریده است … تو در این آشفته بازار چه کالایی داری؟غربت در اینجا بیداد می کند و حضرت ولیعصر از همه غریبتر است…. ادامه دارد…
هو الناظر
همیشه بدانیم چشم خدا ناظر اعمال ماست و سایه مرگ در انتظار پس تا میتوانیم خوبی کنیم به همه ، خدمت کنیم به پدر و مادر و خانواده ، شغلمان را کارهای تولیدی انتخاب کنیم و به دنبال شغل های آسان و واسطه گری و خدماتی و کارمندی نباشیم و پول حلال کسب کنیم ، از دوستانی که ما را یاد شیطان و شیاطین می اندازند دوری کنیم ، هدف و برنامه برای آینده درخشان داشته باشیم …. هرکس در کارها به خدا توکل کند و همت داشته باشد پیروز است
سلام برماه محرم
ای ماه خدا! در تقویم دل ما خاطره هیچ ماهی به سرخی تو نیست! سلام خدا بر تو و بر ستارگانی که بر گردت حلقه زده اند!
و سلام خدا بر خورشید فروزانی که در خود جای دادهای! ای ماه خون! بار دیگر از راه میرسی و با نسیم گرم کربلایی، قصه آلالههای
سرخ را به گوش جان میرسانی. دوباره سکوت تاریخ را در هم میشکنی و بغض ناله را از تنگنای حنجرهها آزاد میکنی. بانگ چاووش کاروانت به گوش میرسد
و شیدائیان را دوباره به مهمانی شور و حماسه فرا میخواند و جان عشاق را از جام گریه سرمست میکند.
و سلام بر محرم الحرام، ماه آغازین سال هجری قمری!
محرم راز دل بلاجویان و حرم مصفای اهل دل است، محرم نقطه پرگار اهل ولایت، محرم کتاب خون و شهادت، شور و شعور و کتاب عشق و شکوه شقایق شیدایی و کتاب غلبه نور بر ظلمت و جهل و نادانی است.