قم و حضرت معصومه(سلام الله علیها) در نگاه روایات
مگر فرقی هم می کند تهمورث پیشدادی قم را بنا کرده باشد یا بهرام گور ساسانی . در عصر هخامنشیان ساخته شده باشد یا به دستور کیخسرو پادشاه کیانی (1) . آنچه مهم است پیوند طبیعت این سرزمین با اسم و رسم آن است . قم جایگاه گرد آمدن آب و سبزه است که نشان زندگی و طراوت و پویایی است (2) و راهیان و مهاجران قم نیز زندگان جاودانه تاریخند که با «ماندن » و «پوسیدن » سخت بیگانه اند و تو این همه را خوب می دانستی!
می دانستی که شیطان - آنگونه که رسول خدا در سفر ملکوتی خود دید - در مقابل قم به زانو درآمد . (3)
می دانستی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) قم را شهر شیعیان نامیده و فرموده است: «اگر قمی ها نبودند هر آینه دین خدا از بین رفته بود .» (4)
می دانستی که علی (علیه السلام)، به هنگام نزول فتنه و نمودار شدن بلا و گرفتاری، شهر قم را سالم ترین اماکن معرفی نموده . (5)
می دانستی که جعفر صادق (علیه السلام) در حق قم و قمیان دعای خیر کرده و فرموده: «سلام خداوند بر اهل قم، خداوند آنان را از باران رحمتش سیراب گرداند و برکاتش را بر آنان فرود آورد و بدیهای آنان را به خوبی مبدل گرداند .
آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند . آنان فقیهان و عالمان و هوشمندانند، آنان اهل بینش و روایت و عبادت نیکو هستند . (6)
و اینگونه بود که سراغ از قم گرفتی . و راهی این سرزمین شدی . گویی همه حوادث تاریخ حساب شده پیش می رود . بیست و سه سال از هجرت پیامبر به مدینه گذشته بود که قم به دست ابوموسای اشعری فتح شد . (7) نمی دانم آن روز کسی گمان می کرد که چنین قداستی به قم روی خواهد آورد یا خیر؟ اما دیری نپایید که این شهر مامن شیعیان به ستوه آمده از جور و ستم خلفای اموی و عباسی گشت و گروه هایی از اعراب بنی اسد و عتره و آل مزحج و قیس و البته اشعریان، که تاب زور و تزویر را نمی آوردند توجهشان به قم معطوف شد . (8)
و تو امروز در میان اینان هستی . در میان شیعیان ولایت و در منزل موسی بن خزرج بزرگ اشعریان قم . (9)
هفده روز است که به قم آمدی و تنها خدا می داند شانه های ظریف تو چگونه انبوه غم را با خود به اینسو و آنسو می کشد .
انگار همین دیروز بود، چشمانت را به در دوخته و در انتظار آمدن پدر بودی که خبر شهادت او را در زندان هارون شنیدی و تو ماندی و رنج یتیمی . تو ماندی و پیراهن عزا . تو ماندی و اشک های بند نیامدنی . تو ماندی و دل ده ساله ای که خاطره کلام شیرین «فداها ابوها» به آتشش می کشاند . (10) و این همه را تنها محبت و عشق رضا آرام می کرد . برادر بزرگی که شان و منزلت تو را می شناخت و عاشقانه دوستت داشت و عظمت تو را از کلام صادق اهل بیت دریافته بود . آنگاه که قریب چهل و چند سال پیش از تولد تو فرمود: نام او فاطمه دختر موسی است که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می گردند .
رضا بزرگت می داشت، عزیزت می کرد و شناسای حق تو بود . او می دانست همتا و کفوی برای تو نیست که تو را به عقد او درآورد، پس توجهش را به تو افزونتر کرد و تو با عنایت او در صحنه های علم و عرفان و ایمان و سیاست ممتاز شدی . اما روزگار با سیرت غریبش به آرامش تو حسد می ورزید . حکم، جدایی رضا بود و دوری او از تو، از مدینه، از رسول خدا، از پدرانش و به جبر مسافر مرو شد . و باز اندوه و غم جانت را فرا گرفت . فراق برادر، فراق رضا، فراق امام …
پس هجرت برای چیست؟ مگر زمین خدا آنقدر وسیع نیست که سایه ولایت را و بوی ولی را نزدیکتر بتوان یافت؟
یکسال بعد به راه افتادی (11) . با کاروانی از برادران و برادرزادگان پاکت .
رنج سفر فرسوده ات کرد اما تو بی امان آمدی تا نزدیکی های اینجا، تا ساوه .
از مدینه فرسنگ ها فاصله گرفته و دلگرم زیارت رضا بودی که مزدوران خلیفه و دشمنان رسالت آرام نماندند . به کاروان تو حمله کردند و بی رحمانه فرزندان پیامبر را به شهادت رساندند و تو بهای سنگین تشرف به محضر امام را پرداختی و بیش از همیشه به زینب فاطمه شبیه شدی .
جسمت نحیف تر از آن بود که بتوانی تا خراسان بروی . پس به اینجا آمدی و باید می آمدی تا قم حرم اهل بیت گردد آنگونه که مکه حرم خدا، مدینه حرم پیامبر و کوفه جرم امیرالمؤمنین گشت . (12) …
تو ساعتی بیشتر زنده نیستی و من تردیدی ندارم که اهل قم، با همه مهربانیشان شایستگی نماز گزاردن بر جنازه مطهر تو را ندارند . تو گفتی: «انا المعصومه » (13) و معصوم را جز معصوم به خاک نمی سپارد . گویی از دور رضا را و فرزندش جواد را می بینم که سواره می آیند تا بر تو نماز بخوانند (14) …
سال ها از رفتن تو گذشته و من امروز به زیارت تو آمده ام . دخترکی ده ساله در کنار حرمت ایستاده و باور دارد زیارت تو برابر با کسب بهشت است . (15)
باور دارد زیارت تو مانند زیارت رضاست . (16)
باور دارد شفاعت تو جمله شیعیان را دربر می گیرد . (17)
باور دارد تو طاهره حمیده ای، نیکوکاری و پاک و پاکیزه . (18)
پس از تو، قم مدفن پیشوایان شریعت و مضمح ذراری پاک پیامبر گردید . پس از تو دسته دسته سادات به قم مهاجرت کردند . (19) پس از تو قم، شهر عشق و شهادت شد . دارالمؤمنین شد . سایه بان حصیری مرقد تو که به همت زینب دختر جواد (ع) برپا شده بود، (20) بارها و بارها بازسازی شد و امروز عظمتی عجیب یافته . چه کسی گمان می کرد بابلان چنین منزلتی بیابد؟ (21)
در جای جای شهر، صدای رسای صادق به گوش می رسد که فرمود:
«در آینده ای نه چندان دور، کوفه از مومنان خالی شود و علم و دانش در آنجا ناپدید گردد چنانکه مار به سوراخ خود رود . پس علم و دانش در شهری که آن را قم گویند ظاهر می گردد و آنجا کانون علم و فضل می شود و به گونه ای که جاهلی در دین باقی نمی ماند . حتی زنان خانه دار به دانش دینی دست پیدا می کنند و این امور در نزدیکی های ظهور قائم ما ( علیه السلام) انجام می گیرد .» (22)
بیهوده نیست که سه در، از هشت در بهشت به سوی قم گشوده شده است . (23) آری قم قطعه ای از بیت المقدس است! (24) و این همه به برکت وجود توست .
پی نوشت ها:
1 . اشاره به اقوال مختلف در پیدایش قم . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی - سید حسین ابن الرضا .
2 . اشاره به سبب نام نهادن قم، به نقل از تاریخ قم - حسن بن علی قمی .
3 . اشاره به معراج پیامبر (ص) و جریان دیدن ایشان، شیطان را در حالی که در زمین قم زانو زده بود . بحارالانوار ج 57، ص 217 .
4 . حدیثی از پیامبر اکرم (ص) به نقل از سیمای قم - عبدالوحید وفایی .
5 . اشاره به گفتگوی حضرت علی (ع) با ابوموسی اشعری به نقل از سیمای قم .
6 . اشاره به حدیث امام صادق (ع) به نقل از سیمای قم .
7 . اشاره به فتح قم، به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
8 . همان ماخذ .
9 . اشاره به سکونت حضرت معصومه (س) در منزل موسی بن خزرج به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم - محمد محمدی اشتهاردی .
10 . اشاره به کلام موسی بن جعفر (ع) درباره حضرت معصومه (س) . همان ماخذ .
11 . حرکت حضرت معصومه در سال 201 هجری بود . منتهی الامال . شیخ عباس قمی .
12 . بحار ج 48، ص 317 .
13 . دارالسلام، ج 2، ص 170 .
14 . اشاره به تدفین حضرت معصومه (س) به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم .
15 . کامل زیارات ص 536 .
16 . ناسخ التاریخ، ج 3، ص 68 .
17 . اشاره به حدیث امام صادق (ع)، به نقل از سیمای قم .
18 . بخشی از زیارت نامه حضرت معصومه (س) .
19 . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
20 . به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم و دیگر منابع .
21 . باغ بابلان از آن موسی بن خزرج بود که آن را وقف حضرت معصومه نمود . به نقل از شهرهای ایران به کوشش محمد یوسف کیانی و دیگر منابع .
22 . سفینة البحار، ج 2، ص 445 .
23 . بحار، ج 60، ص 228 .
24 . بحار، ج 57 ص 213 .
توصیه علامه حسن زاده آملی به نسل جوان
توصیه علامه حسن زاده آملی :
همان پیامى که خدا، قرآن و همه انبیا دارند، دو کلمه است ، یکى این که پاک باشید و دیگر آن که در پى تحصیل کمال و معارف بروید. مهم ترین کارى که هر کس مى تواند بکند این که خودش را درست بسازد و صنع الهى را آلوده نکند.
جوانان ما باید در صنع وجودشان تامل کنند. هیچ نبودند و هیچ نداشتند، ولى الان این همه سرمایه هاى علمى دارند، این همه قوا دارند، این همه معارف دارند.
جوانان بدانند که حقیقت هستی، کلمات وجودی، منطق وحی، قرآن و تمام آیات و روایات، کتابخانه های علمی ما، رجال علمی ما و هر چه هست، علم است و آنها دنبال علم و عالم باشند. امیدواریم که جوانان ما بیدار باشند و دنبال کمالات علمى خود و اعمال شایسته و صالح باشند.
***
سوال: اگر با همین تجربه ی فعلی به سنین جوانی برگردید، چه میکنید؟
جواب: سعی می کنم خودم را پاک کنم و باز به دنبال تحصیل معارف بروم. میروم به دنبال علم، تحصیل علم می کنم و دنبال تحصیلات بالاتر می روم. بهترین لذت بهشت همان تحصیل معارف است.
منبع: کتاب گفت و گو با علامه حسن زاده آملی، صفحه 294.
قلم زندگی
پسرک پدربزرگش را که نامه ای می نوشت تماشا می کرد. بالاخره پرسید : ماجرای کارهای خودمان را می نویسید؟
یا درباره من می نویسید؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت: درسته درباره تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم. می خواهــم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی.
پسرک با تعجــب به مداد نــگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید . اما این هم مثل بقیه مدادهایی اسـت که دیـده ام.
پــدر بزرگ گفت: بستگی داره چطور به آن نگاه کنی. در این مداد 5 خاصیــت است که اگر به دستشان بیــاوری ، تا آخــر عمرت با آرامش زندگی می کنی.
صفت اول : می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .اسم این دست خداست . او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
صفت دوم :گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث میشود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می شود. پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتریشوی .
صفت سوم : مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا ، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
صفت چهارم : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است.
صفت پنجم : همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت
به هر کاریمی کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی[1]
پی نوشت :
1. نرم افزار نيش ها و نوش ها، مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني( براي دانلود اين نرم افزار به سايت اسك دين رجوع كنيد)
تقوا کلید سعادت (سخنرانی آیه الله ناصری درجمع طلاب)
در عالم وجود و طبق فرمایش «پیامبر صلی الله علیه وآله »،«العِلمُ أکثَرُ مِن أن یُحصی فَخُذْ مِن کُلِّ شیء أحْسَنَه» که مفید دنیا و آخرت شما باشد و یگانه علمی که سبب فوز در آخرت و دنیاست علومی است که قران و اهل بیت فرمودند همچنین فرمودند «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ، أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ، أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ، وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ»؛ «علمیکه در ساختار وجودی هر انسانی موثر و سازنده است، سه علم است: آیهای محکم و استوار، فریضهای عادل، سنت و روشی قائم و پایدار، و سائر علوم، فضیلت محسوب میشوند.» و اطلاق علم به این 3 بسنده کرده اند مراتب توحید علم است توحید ذات صفات افعاد در این زمینه هر قدر فعالیت کنید هم رشد ظاهری شماست و هم قرب شما به کمال می رساند
ابعاد توحید ذات صفات افعال عبادی همه آیه محکمه هستند که مقدمه آن ولایت الهیه باشد ولایت هم ابعادی دارد: 1-تشریعی و2- تکوینی
آیه محکمه در صورتی محکم است که ا ز مراتب توحید ولایت باشد ولایت ما را به توحید می رساند و فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ واجبات مستحبات مکروهات و مباهات اند
سُنَّةٌ قَائِمَةٌ،اخلاقیات است بواسطه اخلاقیات به سُنَّةٌ قَائِمَةٌمی رسیم و از سُنَّةٌ قَائِمَةٌ و فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ به آیه المحکمه می رسیم آيَةٌ مُحْكَمَةٌتوحید لا اله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله است دین باید وارد فلب انسان شود نه لقلقه زبان چه وقت وارد می شود؟
در صورتیکه فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ باشد که معنای ولایت ولایت اللهیه تکوینی و تشریعی نمی باشد توحید نقش ندارد یعنی لقلقه زبان است اگر می خواهید وارد قلب شود باید به سُنَّةٌ قَائِمَةٌ که اخلاقیات است توجه نمایید.
“قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ و یُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ” صفات رذیله جایگاهی را در قلب اشغال می کنند که باعث حجب ظلمانی و اشغال جایکاه ولایت اللهیه است.
امام صادق (علیه السلام) “مَنْ لَمْ يُصْلِحْ نَفْسَهُ لَمْ يُصْلِحْ غَيْرَهُ؛کسیکه خودش را اصلاح نکرده باشد چگونه دیگران را اصلاح می کند
از کوزه همان تراود که در اوست نجات غریق باید نجات غریق باشد تا غریق را نجات دهد
امام موسی (علیه السلام) حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الاَْکْبَر؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید براى عرضه بزرگ (روز قیامت)( بحارالانوار، ج 67، ص 73 به نقل از اخلاق در قرآن، ج 1، ص 255. …
برای خدا چه کاری و برای خودت چه کرده ای؟!)
امروز برگشتی ندارد همه اعمال روزت پرونده شده است هم نوار گرفته و هم شهود دارد لذا سزاوار است قبل از خواب وضو بگیرید تا صبح مشغول عبادتید یا تیمم کنید و 3سوره توحید را بخوانید ثواب یک ختم قران را دارد تقید به نماز اول وقت داشته باشید آیه اول آیه الکرسی و حداقل نیم جز از قران را بخوانید ججابتان را رعایت کنید و کاری کنید که به درد اجتماع بخورید و در یک کلام تقوا و تقوا و تقوا داشته باشید عصای شما برای این فراز و نشیب های جامعه تقواست تا به اوج سعادت برسید اما م رضا (علیه السلام) فرمودند ارکان العلم را برای رسیدن به تقوا عمل نمایید که شامل
1)ارکان العلم اربعه ان تعرف ربه2) ان تعرف ما صنع(خداوند چقدر کارخانه د روجود ما نهاده است؟؟ گویا خدا فقط همین یک بنده را دارد)3 ان تعرف ماذا ترید(واحبات و محرمات )4) ان تعرف …
کلام آخر: درمشکلات ولی خدا را مقدم دارید…
معجون خانگی برای درمان کبد چرب
در اهمیت کبد، به عنوان یکی از مهمترین اندامهای بدن، جای بحث وجود ندارد. عملکرد کبد شامل کمک به گوارش غذای مصرفی و از بین بردن تمام چربیها و سموم وارد شده به اندامهایمان است.
به گزارش فرارو، نقش کبد در سلامت کل بدن حیاتی است، اما تمام مواد سمی و غذاهای فرآوری شدهای که دفع میکند، بر سلامت خود کبد اثر منفی میگذارد. بنابراین زمانی که کبد به درستی فعالیت خود را انجام نمیدهد، سلامت کل بدن تهدید میشود.از این رو، باید به سلامت کبد اهمیت دهید تا سلامت کل بدن را تضمین کرده باشید. برای این کار کافی است گاهی اوقات سموم کبد را از بین ببرید که به این منظور، ما نوشیدنی مفیدی را به شما معرفی میکنیم که به راحتی قابل تهیه و مصرف است.
مواد مورد نیاز و طرز تهیه و مصرف
۱۲۵ گرم کلم پیچ تازه
یک تکه زنجبیل – دو سانتی متر
۲۵ گرم کرفس
۱۰ گرم نعناع
۲۵۰ گرم گلابی تازه
یک عدد لیمو ترش
۵۰۰ میلی لیتر آب
در ابتدا باید گلابی، کلم پیچ، کرفس و زنجبیل را خرد کنید. سپس آنها را درون یک مخلوط کن ریخته و با یک لیوان آب مخلوط کنید تا خوب ترکیب شوند.
در مرحله بعد، بقیه آب، نعناع و آب لیمو را به ترکیب اضافه کرده و دوباره هم بزنید. سپس آن را درون یک لیوان ریخته و میل نمایید. بهتر است این نوشیدنی را دو نوبت در روز – صبح و عصر – مصرف کنید.
اخلاص شرط تبلیغ
موضوعی که قرآن در مسئله تبلیغ روی آن تکیه می کند، چیزی است که از آن به نصح تعبیر می نماید. ما معمولا نصح را به خیرخواهی ترجمه می کنیم. البته این معنا درست است ولی ظاهرا خیرخواهی عین معنی نصح نیست، لازمه معنی نصح است. نصح ظاهرا در مقابل غش است. شما اگر بخواهید به کسی شیر بفروشید، ممکن است شیر خالص به او بدهید و ممکن است خدای ناخواسته شیری که داخلش آب کرده اید بدهید، یا اگر می خواهید سکه طلائی را به کسی بدهید ممکن است آن را به صورت خالص بدهید (در حد عیارهای معمولی)، و ممکن است به صورت مغشوش بدهید، یعنی در آن غش باشد. نصح در مقابل غش است. ناصح واقعی آن کسی است که خلوص کامل داشته باشد. توبه نصوح یعنی توبه خالص. مبلغ باید ناصح و خالص و مخلص باشد، یعنی در گفتن خودش هیچ هدف و غرضی جز رساندن پیام که خیر آن طرف است، نداشته باشد«الناس کلهم هالکون الا العالمون و العالمون هالکون الا العاملون و العاملون هالکون الا المخلصون و المخلصون علی خطر عظیم؛ مردم در هلاکند مگر اینکه آگاه و عالم باشند (جاهل، نمی تواند راهی را پیدا بکند)، و علماء نیز در هلاکند مگر آنها که عاملند و عاملان نیز در هلاکند مگر آنها که مخلصند، و مخلصان تازه در خطرند».
داستانی نقل کرده اند از مرحوم آیت الله بروجردی (اعلی الله مقامه). در همان مرض فوتشان بود (یکی دو روز بعد فوت کردند) عده ای اطرافشان بودند. یکی از آنها از ایشان تقاضا کرد که هم برای یادآوری خودتان و هم برای نصیحت دیگران جمله ای بفرمایید. گفتند، آقا رفتیم ولی کاری نکردیم و اندوخته ای نزد خدا نداریم. یکی از حضار خیال می کرد که حالا وقت تعارف کردن است، گفت: آقا شما چرا این حرفها را می زنید؟ الحمدلله شما چنین کردید، چنان کردید، مسجد ساختید، مدرسه ساختید، حوزه علمیه تأسیس کردید، و از این حرفها… همینکه حرفهایش را زد، ایشان رو کردند به حضار و با گفتن جمله ای که در حدیث است، سکوت کردند، فرمودند: «خلص العمل فان الناقد بصیر بصیر؛ عمل را پاک تحویل بده که آنکه نقاد است، نقد می کند، آن صرافی که به این سکه رسیدگی می کند خیلی آگاه است» (مواعظ العددیه، ص 124).
مسئله اخلاص، مسئله کوچکی نیست. قرآن هم به همین جهت است که ظاهرا از زبان همه انبیاء، این سخن را می گوید که «ما اسئلکم علیه من اجرا؛ من مزدی برای تبلیغ خودم نمی خواهم» (ص /86)، چون ناصحم، ناصح و خیرخواه در عمل خودش باید نهایت اخلاص را داشته باشد.1
امام حسن مجتبی (علیه السلام) مردم! هر که به درگاه خدا اخلاص ورزد و گفتار او را دلیل راه خود گیرد به مستقیم ترین راه هدایتش فرماید، توفیق رشدش عطا کند، به روش هاى نیک ارشادش نماید که پناهنده به خدا در امان، و دشمن خدا بیمناک و بى پناه است. با ذکر فراوان خود را از(عذاب) خدا نگه دارید، با پرهیزگارى از خدا بترسید، با اطاعت، به درگاهش تقرب جوئید که او نزدیک و خواهش پذیر است چنان که خود فرماید: «چون بندگانم درباره من از تو پرسش کنند(بگو) من(به شما) نزدیکم، دعاى آن که مرا خواند اجابت کنم، پس باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آرند، باشد که راه(سعادت) بیابند.»(بقره: ۱۸۶).
دستور او را اطاعت کنید، و به او ایمان آرید، آن کس که عظمت خدا را دریابد سزاوار نیست بزرگى و(گردنکشى) کند، سربلندى آنها که بزرگى خدا را بشناسند در فروتنى است، عزت آنان که جلال خدا را درک کنند به افتادگى است، سلامت آن گروه که قدرت او را بشناسند در این است که به پیشگاه او تسلیم شوند، پس از معرفت انکار نکنند، و هدایت را به گمراهى نیالایند.2
حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا عاملی امام جمعه شهر دستگرد فرمودند :تقرب لازمه اش اطاعت از خداوند هر می خواهیم از او بخواهیم و به او ایمان بیاوریم
تا تحریف کنندگان قران را نشناسیم نمی توانیم کار قرانی نماییم و از قران دفاع کنیم حیات علم به دست فقهاست
منـابـع
1-مرتضی مطهری- حماسه حسینی 1- صفحه 244-242
2- تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص355تا357.