قم و حضرت معصومه(سلام الله علیها) در نگاه روایات
مگر فرقی هم می کند تهمورث پیشدادی قم را بنا کرده باشد یا بهرام گور ساسانی . در عصر هخامنشیان ساخته شده باشد یا به دستور کیخسرو پادشاه کیانی (1) . آنچه مهم است پیوند طبیعت این سرزمین با اسم و رسم آن است . قم جایگاه گرد آمدن آب و سبزه است که نشان زندگی و طراوت و پویایی است (2) و راهیان و مهاجران قم نیز زندگان جاودانه تاریخند که با «ماندن » و «پوسیدن » سخت بیگانه اند و تو این همه را خوب می دانستی!
می دانستی که شیطان - آنگونه که رسول خدا در سفر ملکوتی خود دید - در مقابل قم به زانو درآمد . (3)
می دانستی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) قم را شهر شیعیان نامیده و فرموده است: «اگر قمی ها نبودند هر آینه دین خدا از بین رفته بود .» (4)
می دانستی که علی (علیه السلام)، به هنگام نزول فتنه و نمودار شدن بلا و گرفتاری، شهر قم را سالم ترین اماکن معرفی نموده . (5)
می دانستی که جعفر صادق (علیه السلام) در حق قم و قمیان دعای خیر کرده و فرموده: «سلام خداوند بر اهل قم، خداوند آنان را از باران رحمتش سیراب گرداند و برکاتش را بر آنان فرود آورد و بدیهای آنان را به خوبی مبدل گرداند .
آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند . آنان فقیهان و عالمان و هوشمندانند، آنان اهل بینش و روایت و عبادت نیکو هستند . (6)
و اینگونه بود که سراغ از قم گرفتی . و راهی این سرزمین شدی . گویی همه حوادث تاریخ حساب شده پیش می رود . بیست و سه سال از هجرت پیامبر به مدینه گذشته بود که قم به دست ابوموسای اشعری فتح شد . (7) نمی دانم آن روز کسی گمان می کرد که چنین قداستی به قم روی خواهد آورد یا خیر؟ اما دیری نپایید که این شهر مامن شیعیان به ستوه آمده از جور و ستم خلفای اموی و عباسی گشت و گروه هایی از اعراب بنی اسد و عتره و آل مزحج و قیس و البته اشعریان، که تاب زور و تزویر را نمی آوردند توجهشان به قم معطوف شد . (8)
و تو امروز در میان اینان هستی . در میان شیعیان ولایت و در منزل موسی بن خزرج بزرگ اشعریان قم . (9)
هفده روز است که به قم آمدی و تنها خدا می داند شانه های ظریف تو چگونه انبوه غم را با خود به اینسو و آنسو می کشد .
انگار همین دیروز بود، چشمانت را به در دوخته و در انتظار آمدن پدر بودی که خبر شهادت او را در زندان هارون شنیدی و تو ماندی و رنج یتیمی . تو ماندی و پیراهن عزا . تو ماندی و اشک های بند نیامدنی . تو ماندی و دل ده ساله ای که خاطره کلام شیرین «فداها ابوها» به آتشش می کشاند . (10) و این همه را تنها محبت و عشق رضا آرام می کرد . برادر بزرگی که شان و منزلت تو را می شناخت و عاشقانه دوستت داشت و عظمت تو را از کلام صادق اهل بیت دریافته بود . آنگاه که قریب چهل و چند سال پیش از تولد تو فرمود: نام او فاطمه دختر موسی است که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می گردند .
رضا بزرگت می داشت، عزیزت می کرد و شناسای حق تو بود . او می دانست همتا و کفوی برای تو نیست که تو را به عقد او درآورد، پس توجهش را به تو افزونتر کرد و تو با عنایت او در صحنه های علم و عرفان و ایمان و سیاست ممتاز شدی . اما روزگار با سیرت غریبش به آرامش تو حسد می ورزید . حکم، جدایی رضا بود و دوری او از تو، از مدینه، از رسول خدا، از پدرانش و به جبر مسافر مرو شد . و باز اندوه و غم جانت را فرا گرفت . فراق برادر، فراق رضا، فراق امام …
پس هجرت برای چیست؟ مگر زمین خدا آنقدر وسیع نیست که سایه ولایت را و بوی ولی را نزدیکتر بتوان یافت؟
یکسال بعد به راه افتادی (11) . با کاروانی از برادران و برادرزادگان پاکت .
رنج سفر فرسوده ات کرد اما تو بی امان آمدی تا نزدیکی های اینجا، تا ساوه .
از مدینه فرسنگ ها فاصله گرفته و دلگرم زیارت رضا بودی که مزدوران خلیفه و دشمنان رسالت آرام نماندند . به کاروان تو حمله کردند و بی رحمانه فرزندان پیامبر را به شهادت رساندند و تو بهای سنگین تشرف به محضر امام را پرداختی و بیش از همیشه به زینب فاطمه شبیه شدی .
جسمت نحیف تر از آن بود که بتوانی تا خراسان بروی . پس به اینجا آمدی و باید می آمدی تا قم حرم اهل بیت گردد آنگونه که مکه حرم خدا، مدینه حرم پیامبر و کوفه جرم امیرالمؤمنین گشت . (12) …
تو ساعتی بیشتر زنده نیستی و من تردیدی ندارم که اهل قم، با همه مهربانیشان شایستگی نماز گزاردن بر جنازه مطهر تو را ندارند . تو گفتی: «انا المعصومه » (13) و معصوم را جز معصوم به خاک نمی سپارد . گویی از دور رضا را و فرزندش جواد را می بینم که سواره می آیند تا بر تو نماز بخوانند (14) …
سال ها از رفتن تو گذشته و من امروز به زیارت تو آمده ام . دخترکی ده ساله در کنار حرمت ایستاده و باور دارد زیارت تو برابر با کسب بهشت است . (15)
باور دارد زیارت تو مانند زیارت رضاست . (16)
باور دارد شفاعت تو جمله شیعیان را دربر می گیرد . (17)
باور دارد تو طاهره حمیده ای، نیکوکاری و پاک و پاکیزه . (18)
پس از تو، قم مدفن پیشوایان شریعت و مضمح ذراری پاک پیامبر گردید . پس از تو دسته دسته سادات به قم مهاجرت کردند . (19) پس از تو قم، شهر عشق و شهادت شد . دارالمؤمنین شد . سایه بان حصیری مرقد تو که به همت زینب دختر جواد (ع) برپا شده بود، (20) بارها و بارها بازسازی شد و امروز عظمتی عجیب یافته . چه کسی گمان می کرد بابلان چنین منزلتی بیابد؟ (21)
در جای جای شهر، صدای رسای صادق به گوش می رسد که فرمود:
«در آینده ای نه چندان دور، کوفه از مومنان خالی شود و علم و دانش در آنجا ناپدید گردد چنانکه مار به سوراخ خود رود . پس علم و دانش در شهری که آن را قم گویند ظاهر می گردد و آنجا کانون علم و فضل می شود و به گونه ای که جاهلی در دین باقی نمی ماند . حتی زنان خانه دار به دانش دینی دست پیدا می کنند و این امور در نزدیکی های ظهور قائم ما ( علیه السلام) انجام می گیرد .» (22)
بیهوده نیست که سه در، از هشت در بهشت به سوی قم گشوده شده است . (23) آری قم قطعه ای از بیت المقدس است! (24) و این همه به برکت وجود توست .
پی نوشت ها:
1 . اشاره به اقوال مختلف در پیدایش قم . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی - سید حسین ابن الرضا .
2 . اشاره به سبب نام نهادن قم، به نقل از تاریخ قم - حسن بن علی قمی .
3 . اشاره به معراج پیامبر (ص) و جریان دیدن ایشان، شیطان را در حالی که در زمین قم زانو زده بود . بحارالانوار ج 57، ص 217 .
4 . حدیثی از پیامبر اکرم (ص) به نقل از سیمای قم - عبدالوحید وفایی .
5 . اشاره به گفتگوی حضرت علی (ع) با ابوموسی اشعری به نقل از سیمای قم .
6 . اشاره به حدیث امام صادق (ع) به نقل از سیمای قم .
7 . اشاره به فتح قم، به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
8 . همان ماخذ .
9 . اشاره به سکونت حضرت معصومه (س) در منزل موسی بن خزرج به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم - محمد محمدی اشتهاردی .
10 . اشاره به کلام موسی بن جعفر (ع) درباره حضرت معصومه (س) . همان ماخذ .
11 . حرکت حضرت معصومه در سال 201 هجری بود . منتهی الامال . شیخ عباس قمی .
12 . بحار ج 48، ص 317 .
13 . دارالسلام، ج 2، ص 170 .
14 . اشاره به تدفین حضرت معصومه (س) به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم .
15 . کامل زیارات ص 536 .
16 . ناسخ التاریخ، ج 3، ص 68 .
17 . اشاره به حدیث امام صادق (ع)، به نقل از سیمای قم .
18 . بخشی از زیارت نامه حضرت معصومه (س) .
19 . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
20 . به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم و دیگر منابع .
21 . باغ بابلان از آن موسی بن خزرج بود که آن را وقف حضرت معصومه نمود . به نقل از شهرهای ایران به کوشش محمد یوسف کیانی و دیگر منابع .
22 . سفینة البحار، ج 2، ص 445 .
23 . بحار، ج 60، ص 228 .
24 . بحار، ج 57 ص 213 .