راه های مدیریت اقتصادی بهتر
امام صادق علیه السلام فرمودند: « ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِرَ» [1]؛ ضمانت می کنم کسی که اقتصاد را در زندگی مراعات کند، فقیر نشود.
1- نیازهای ماهانه خانواده را از پیش برآورده کنید.
2- پیش از هر خریدی تصمیم بگیرید که این کالا یا خدمات چقدر در اولویت هزینه های زندگی شماست.
3- به هنگام گرسنگی یا تشنگی و نیز خستگی خرید نکنید. افراد تشنه نوشیدنی بیشتر و تجملی و افراد گرسنه خوراکی های بیشتر می خرند. در حالت خستگی مردم معمولا ترجیح می دهند اولین کالایی که یافتند را بدون در نظر گرفتن ارزش کمی و کیفی تهیه کنند.
4- از قبل بدانید برای خریدن چه کالایی به فروشگاه می روید.
5- انتخاب بر اساس نیاز باشد و نه بر اساس مد.
6- خریدتان را بر اساس درآمدتان تنظیم کنید.
7- برای مسکن یا مسافرت و هزینه های دراز مدت پس اندازی را برای هر ماه در نظر بگیرید.
8- در میهمانی هایی که ترتیب می دهید روی گشاده و احترام به میهمان را جایگزین میوه ها و غذاهای متنوع کنید. مردم از روی گشاده بسیار بیشتر از سفره رنگین خرسند می شوند.
9- به تنهایی (بدون بچه ها یا خویشان) به خرید بروید. [2]
پی نوشت :
1- محمدی ری شهری، میزان الحکمة
2- علیرضا آقایوسفی، مهارت های زناشویی
رخنه و نفوذ از دیدگاه شهید مطهری
رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کلّه ی افراد فرصت طلب پیدا می شود . روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود ، فرصت طلبان محکم تر و پرشورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آن جا که تدریجاً انقلابیون مؤمن و فداکاران اولیه را از میدان بدر می کنند . این جریان تا آن جا کلیت پیدا کرده که می گویند : « انقلاب فرزند خوراست . »
ولی انقلاب فرزندخور نیست ، غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می آورد . سردار ملی ها و سالار ملی ها و سایر قهرمانان آزادی خواه ، همه به گوشه ای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت در گرسنگی و گمنامی مردند ، اما فلان الدوله ها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون می جنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان می انداختند ، به مقام صدارت عظمی رسیدند و نتیجه ی نهایی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت.
پی نوشت:
[ شهید مرتضی مطهری ، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر]
موعظه خوبان
آیا در قرآن حکم به تنبیه زن شده است؟
یک خال بر روی گونه می تواند سبب زیبایی و جمال بیشتر گونه باشد، اما اگر همان خال به تنهایی دیده شود، منظره ای کریه خواهد داشت.
احکام و دستورات قرآنی نیز همه باید به صورت یک مجموعه منسجم دیده شود و هر چیز در سر جای خود نشانده شود، تا مطلب صحیح فهمیده شود. و الا انسان جز خسران خود، تاثیر دیگری ایجاد نمی کند:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[بقره/۸۵] آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مى آورید، و به بعضى كافر مى شوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احكام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى شوند. و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست.»
قرآن دستور داده که رفتار با زن (همسر) بر اساس معروف ها باشد و با اشاره به نقصان دانش بشر، به او گوشزد کرده است که خود را از خیر موجود در همسر محروم نکند:
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً؛[نساء/۱۹] و با آنها بشایستگى رفتار كنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزى را خوش نمى دارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد.»
قرآن سنگ بنای زندگی مشترک را مودت و رحمت معرفی می کند:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[روم/۲۱] و از نشانه هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند!»
زن و شوهر از منظر قرآنی، دو موجودی هستند که همدیگر را حفظ می کنند:
«نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛[بقره/۱۸۷] آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرید.»
بنابراین با این مبانی و یادآوری نگاه قرآن به زن و عدم موثر دانستن جنسیت در فضیلت، باید دقت کنیم که مساله محل بحث چیست؟
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[حجرات/۱۳] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»
در آیه ۳۴ سوره نساء بعد از بیان جایگاه مدیریتی مرد و مسئولیت های او، و اشاره به زنان صالح، بحثی درباره زنان ناشزه مطرح می کند.
«وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیًّا كَبیراً؛[نساء/۳۴] (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه كنید! و اگر از شما پیروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)»
در این آیه در مقابل زنان ناشزه بیان می کند که در مراحلی باید سعی کرد، ناشزه ها را از جایگاه نشوز خارج نمود:
- قبل از هر چیز باید موعظه و سخن خوش به کار برد.
- در گام دوم مرد می تواند محل خواب خود را جدا کند و در کنار همسر نخوابد
- و در گام سوم، مطابق روایات مرد می تواند با چوب مسواک (چوبی به اندازه مداد) به گونه ای به مواضع غیر حساس زن بزند که هیچ سرخی و کبودی ای ایجاد نکند.[۱]
بنابراین اصل زندگی باید بر پایه مهر و محبت باشد و در مقابل زن ناشزه نیز نباید عصبانیتی به کار برد. چون وجود مراحل مختلفی که با سخن شروع می شود و با جدایی در محل خواب ادامه می یابد (اموری زمان بَر که منافع مرد را نیز حذف می کند) به هیچ عنوان با عصبانیت سازگار نیست. و زدن با چوب مسواک آن هم با این شروط، یک نوع واکنش شدیدا همراه عاطفه است. و در انتهای آیه نیز با نهی مردان از سرکشی، و ذکر علو و بزرگی خدا، ضمانت اجرایی حکم را ایجاد می کند که مردان از نیروی خود سوء استفاده نکنند.
پی نوشت:
سایت پاسخکده
بزغالههای مدرن!
معاویه به کمک دستیار دسیسه گرش عمروعاص تصمیم گرفتند تا از محبوبیت حضرت علی(علیه السلام) نزد کودکان شیعه بکاهند. نقشه های گوناگونی را مرور کردند تا اینکه به پیشنهاد عمروعاص قرار شد تعدادی بزغاله تهیه و از طرف معاویه به این کودکان هدیه بدهند و بعد از مدتی که کودکان با این بزغالهها انس گرفتند، آنها را دزدیده و تقصیر آن را گردن حضرت امیر(علیه السلام) بگذارند.
در دنیای ما هم به شیوههای دیگری این حکایت در حال تکرار شدن است. دشمن اول تصمیم میگیرد بازیهای جذاب رایانه ای، خدمات اینترنتی و مانند آن را رایگان در اختیار ما بگذارد و بعد از مدتی به بهانه تحریم، همه آنها را از کاربران پروپا قرص ایرانی میگیرد و محرومشان میکند. به نظر شما این دو حکایت شبیه هم نیستند؟ نوجوان ایرانی وقتی دلیل محروم شدن از بازی موردعلاقه خود را به نظام و سیاستهای آن مرتبط بداند، چه واکنش عاطفی از خود بروز خواهد داد؟
اینگونه حقه های حرفه ای شاید بهنظر ساده یا پیشپاافتاده بهنظر برسد ولی نه ساده است و نه بدون سابقه؛ بلکه شگردهایی است که دشمن در جنگ نرم از آنها بیشترین بهرهبرداری را میکند. فرزندان خود را از آسیب ها و حیله ها با خبر کنیم.
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، ابراهیم اخوی، شماره 71.
پیامدهای ارتباط با جن؟؟
بله. طبق آیات و روایات، ارتباط با جن یا شنیدن صدای آنها سبب آسیب دیدن انسان می شود.به عنوان مثال به این روایت کتاب کافی توجه کنید:
راوی می گوید: ديدم امام رضا عليه السّلام بر در انبار هيزم ايستاده و با کسی صحبت می کند، ولی من كسى را نميديدم، گفتم: اى آقای من با كه سخن می گویی؟ حضرت فرموند: اين (جنّی است به نام) عامر زهرائى، آمده و از شخصی شكايت دارد، گفتم :
اى آقای من، مي خواهم سخن او را بشنوم، حضرت فرموند: اگر سخنش را بشنوى يك سال تب ميكنى! گفتم: اى آقاي من، ميخواهم بشنوم، فرمود: بشنو، گوش دادم مانند سوت بود و به مدت يك سال تب كردم!
پی نوشت:
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 395
هنر و مهارت تبلیغ
بنّایی را در نظر بگیرید که همه سفارشات خرد و کلان مربوط به بنّایی مانند شناژبندی، آجرچینی، سقفزنی، نصب در و پنجره، گچ و خاک، موزاییککاری، کاشیکاری، گچکاری و… را قبول میکند. به دلیل پايين بودن کیفیت، کمّیت و بازدهی در زبان عرفی به او و امثال او «همه کاره هیچ کاره» گویند.
البته همین فرد اگر کارها و خرده کارهایی که نیاز به تخصص ندارد را بپذیرد و آنهایی که نیاز به تخصص دارد را ارجاع دهد، کمک خوبی برای رشد کارهای مهمتر متخصصان و مردم است. مشکل کار وقتی است که از نظر تخصص پا درکفش بزرگتر از خودش کند. بیتردید فردی که در یکی از این رشتهها تخصص دارد از نظر زیباشناختی و ظرافت، محکم کاری، سرعت، پیشبینی انجام کار، آسیبشناسی، تخمین مصالح مورد نیاز، صرفهجویی و عدم استهلاک مصالح و… موفقتر از همه فن حریف است؛
مبلّغ متخصص،تمام همّ و غمّش در یک رشته تبلیغی مثل خطابه، قصه گویی، قصه نویسی و… میباشد. گرایش خود را با توجه به تجارب قبلی، استعداد، علاقه، ذوق و عشقش انتخاب میکند و به دلیل آشنایی خوبش در شناخت عناصر «زمان»، «مکان»، «روش»، «زبان»، «نیاز»، «آسیب» و «پیامد»است که باید گفت:
اوّلاً تبلیغ هم «علم» است و هم «هنر»؛ و دیگر اینکه از جهات زیر این کار هنرمندانه وعالمانه پرفایده به شمار ميآيد؛ از منظر روانشناسي، هرچه عادت قويتر ميشود آگاهي و توجه كمتر ميشود و فرد به طور خودكار عملي را انجام ميدهد؛اما در «اسلام» براي جلوگيري از آن كه عبادتها، عادات بيروح، غير ارادي و غير هدفي شود به استمرار «نیّت و توجه» در کارهای خوب تأکید شده است.
نیّت، باطن و روح اعمال ما است و براساس بینش توحیدی در عادات مثبت، همیشه نوعی تفکر و تأمل وجود دارد و همین جریان الهی در کالبد اعمال سبب میشود که این عادات «لذت کِش» شوند نه «لذت کُش».
به این مولفهها عناصر تبلیغ گفته میشود. که عبارتند از؛
1. مخاطبشناسی؛ (شناخت ویژگیهای گیرنده یا شنونده)
2. نیازشناسی؛ (شناخت نیازها، رغبتها و علایق مخاطب)
3. روششناسی؛ (شناخت فضای روحی و روانی مخاطب و محیط او)
4. زبانشناسی و واژه گزینی؛ (زبان آگاهی و هشیاری بر ادبیات و گفتمان روز)
5. زمانشناسی؛ (زبان آگاهی و توجه به ضرورتها و مقتضیات زمان)
6. مکان شناسی؛ (مکان آگاهی و توجه به ضرورتها و مقتضیات مکان)
7. پیامدشناسی؛ (ارزشیابی، بازخوردگیری و ارزیابی اثر بخشی و کارآمد بودن فرآیند تبلیغ) [1]
پی نوشت :
1. روان شناسي و مهارتهاي رفتاري در تبليغ غير مستقيم، محمد حسین قدیری، ص25