کسی که در بند ظواهر است رشد نمی کند
تمام صفت ها ی خوبی که می تواند انسان داشته باشد در پس تفکر است.
اگر خداوند متعال به انسان عقل داد چه چیزیست که نداده باشد و اگر به انسان عقل نداد چه چیزیست که داده است. کسی که در بند ظواهر است رشد نمی کند حتی ظواهر دنیوی.
حقیقت قرآن نور است«الله نور السموات والارض، اگر می خواهید جلوه و تجلی خدا را ببینید نور را ببینید . » خداوند اگر جایی تجلی کرد آن جا نور می شود . ارتباط قرآن با خدا زیاد است . نور پیامبر (صلی الله علیه و آله) از قرآن هم بالاتر تمام وجود اهل بیت(علیهم السلام) نور است غیر از اهل بیت : انسان های دیگرنیز نور دارند سادات؛ شیعه، مریض های در بستر نور دارند خدا در کنار بنده مریض است، قلب مومن نور دارد (القلب المومن عرش الرحمن) و هر چیزی که متصل به خدا باشد.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: اگر کسی حدیثی از ما را بشنود و با قلبش آن را انکار کند یا شکی به آن حدیث کند او از ولایت ما خارج می شود شاید این حدیث از ما رسیده باشد .
هر آنچه نور دارد (سادات، شیعه، حوزه، مسجد) باید نورش را حفظ کند چون ممکن است نورش را از دست بدهد. اصل خداوند است که نباید حواسمان از منبع نور پرت شود؛ حوزه های علمیه نور دارد به شرطی که از خدا و معصومین علیهم السلام حرف بزنند اگر یک ذره در کلام خدا دست برده شود نور آن از بین می رود. اگر دعایی بخواهد اثری داشته باشد باید صاحب نور باشد و اگر این دعا از صاحب نور (معصوم) صادر نشده باشد اثر ندارد.
خانم چادری با عفت نور دارد، نشانی خادم؛ حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) این است که از همه با حجاب تر و با عفاف تر و گریه زیاد می کند و از مردان اجتناب می کند «هر کسی برای حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) عملی انجام دهد فرزندش جواب او را سریع می دهد » آیه الله ناصری
آن عظمتی که حضرت ابالفضل دارد بخاطر حضرت زهرا سلام الله علیهاست چون در آغوشش گرفت و به عنوان فرزند خواندش اگر سادات تقوا پیشه نکنند؛ نور شآن از بین می رود(آیه الله ناصری)
دست در روایات نبرید چه سازگار باشد و چه سازگار نباشد. اگر یک قیامی در طلب خون اباعبدالله باشد در راس آن معصوم نباشد یا دستور معصوم نباشد آن قیام پایدار نمی ماند.
در حرکت ابا عبدلله هر سال شور به پا می شود چون سراسر نور بود و اگر کسی از دنیا برود و آرزو داشته باشد که به کربلا برود این قبر شکافته می شود و به کربلا می رود و دوباره به قبر باز می گردد. خدا در کربلا تجلی کرد امام زمان عجل الله وقتی ظهور می کند کربلا را قبله قرار می دهد قبله دلها حرکت ما باید در مسیر امام باشد هر چه امام به آن راضی باشد. باید به این نکته توجه داشت برای مثال در زیارت عاشورا چیزی کم و زیاد نکنید. سلام بر حضرت عباس؛ بعد از سلام به اصحاب و امام حسین؛ اللهم الرزقنا به جای اللهم الرزقنی در این زیارت درست نیست و کسی است که بخواهد دست به دین بزند نور آن را می برد و در قلب نفوذ نمی کند.
سخنرانی حجه الاسلام محمودی ، استاد اخلاق حوزه های علمیه برادران اصفهان،شنبه 23مهرماه1396سالن مدرسه نرجس خاتون(س)
از خدا چه بخواهیم؟
انسان در همه امور محتاج خداوند است و برای برآورده شدن حاجت نباید متکی به وسایل و وسایط عادی و ظاهری باشد. هر چه هست از خداست، هر چند خداوند نعمتهای خود را با واسطه به بندگان می رساند.
در حدیث قدسی آمده است: خداوند به موسی فرمود: «هر چه را که احتیاج داری از من بخواه حتی علف گوسفند و نمک طعامت را.»(1) امّا بهتر است وقتی بنده محتاج در مقابل خداوندی بی نیاز می ایستد و از او درخواست می کند، نعمتهای بزرگ و ارزشمند بخواهد چرا که برای خداوند، اعطای نعمت هیچ زحمتی ندارد و کوچک و بزرگ آن نزد خداوند مساوی است.
در این فرصت بنا داریم با توجه به بیان قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام بدانیم که چه دعاهایی داشته باشیم و از خداوند چه بخواهیم.
هدایت به راه راست و مستقیم
اول اینکه از خدا بخواهید که راه صاف برود. این اولین دعا و بیشترین دعاست. (2) چرا که آدمی زود کج می شود و با یک پوست خیار آدم می افتد.
دعا کنیم که فکرمان توحیدی باشد. دعا داریم «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ»(3)پیغمبران ما دعا می کردند که خدایا، من و نسلم موحد و خدا پرست باشد و بت پرست نباشد…. مراقب مصادیق بت پرستی در زمانه خودمان باشیم
دعا برای ماندن در راه مستقیم
یکی از دعاهایی که از دعاهای واجب به حساب می آید که باید آن را روزانه داشته باشیم این است که بخواهیم از خط و راه مستقیم بیراهه نرویم: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیم »
همه دعاها مستحب است و این دعا واجب است. روزی ده بار هم باید بخوانیم. هفده رکعت نماز میخوانیم، هفت تا «سبحان الله والحمدلله» است. ده تا حمد است و در هر حمدی «اهدنا» میگوییم. اینکه از خط خارج نشوم.
جای دیگر میگوید: «وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» (4) از خدا بخواهیم که در راه مستقیم و درست وارد شویم و در آن راه باقی بمانیم ..
بعضیها اول کارشان خوب هستند، بد عاقبت می شوند. وارد حرم اهل بیت که میشویم این جمله آمده است: خدایا، یا امام رضا، میخواهم زیارت کنم. «رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ» با صداقت وارد شویم و با صداقت خارج شویم. این خیلی مهم است.
دعا کنیم که بت پرست نشویم
دعا کنیم که فکرمان توحیدی باشد. دعا داریم «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ» (5) پیغمبران ما دعا می کردند که خدایا، من و نسلم موحد و خدا پرست باشد و بت پرست نباشد…. مراقب مصادیق بت پرستی در زمانه خودمان باشیم
دعا برای افزایش علم و معرفت
«وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً» (6)
در این آیه نکته ی بسیار جالب و مهمی دارد و آن اینکه؛ نمیگوید: «و قل رب زد علمی»، «زد علمی» یعنی لیسانس هستم، فوق لیسانس شوم. فوق لیسانس هستم، دکتر شوم.؛ نمیگوید: علمت زیاد شود. می گوید: خودت زیاد شوی. «زدنی» نه «زد علمی» خودت باید بزرگ شوی. افرادی سوادشان خوب است اما ظرفشان کوچک است. سر یک چیز جزئی قهر می کند. پیداست روحش کوچک است ولو باسواد است. و لذا می گوید: بگو خودم بزرگ شوم. نه سوادم زیاد شود!
اگر نفت زیاد شود باید گفت: قیف بزرگ شود. وگرنه اگر نفت زیاد باشد و قیف تنگ باشد باز دردسر است و نفتها می ریزد. انسان باید خودش بزرگ شود.
نمیگوید: علمت زیاد شود. می گوید: خودت زیاد شوی. «زدنی» نه «زد علمی» خودت باید بزرگ شوی. افرادی سوادشان خوب است اما ظرفشان کوچک است. سر یک چیز جزئی قهر می کند. پیداست روحش کوچک است ولو باسواد است. و لذا می گوید: بگو خودم بزرگ شوم. نه سوادم زیاد شود!
دعا پایداری و استقامت در راه حق
از خدا استقامت بخواهید. چون معلوم نیست این دینی که ما داریم در گردابها کم نیاوریم. یک حادثه رخ داد، چپ میشویم. لذا قرآن آیات زیادی دارد و میگوید: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» (7) خدایا کج نشوم.
حتما تصدیق می کنید که افرادی بوده و هستند که ادعای دیانت و تدین می کنند اما وقتی یک صحنه ای، موردی، سود و منفعتی، هوی و هوسی پیش می آید، همه ی تدین خود را از بین می برد.
دعا برای رهایی از وسوسه های شیطان
نجات از وسوسه، «وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ» (8) همزات همان «وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» (9) است. همزه، همزات، از چشمک هایی که شیطان به آدم می زند. اشاره هایی که می کند. حالا شیطان در قالب انسان یا در قالب جن، باید به خدا پناه برد، چون جاذبه هایی پیش می آید که این جاذبه ها مرا می برد. جاذبه ها دلبر است. باید به خدا پناه برد. این جزء دعاهاست.
نسل خوب از خدا بخواهیم
نسل خوب، «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً» (10)
یکی از سعادتهای هر پدر و مادری، داشتن فرزند صالح است که باعث سربلندی آنان در دنیا و آخرت می شود، به همین سبب ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ از خداوند درخواست فرزند صالح و مؤمن میکردند.
حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ بعد از حمد و ستایش خدا، برای داشتن فرزند، از خداوند میخواهد فرزندانش را از نمازگزاران قرار دهد.(11)
«ذریة طیبه» اولاد خوب، پسر یا دختر فرقی نمی کند. هیچ وقت به خدا نگوییم: به من دختر بده یا پسر بده، ما چه میدانیم دختر بهتر است یا پسر؟ تعیین نکنید. چرا برای خدا تکلیف تعیین میکنی؟ تو بندگی خود را بکن خدا بلد است خدایی کند. ما بندگی خودمان را فراموش میکنیم، خدایی کردن را به خدا یاد می دهیم.
منابع:
بیانات حجت الاسلام قرائتی در درس هایی از قرآن
1-شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ص 32
2-فاتحه/6 3- (ابراهیم/35) 4-اسراء/ 80 5- ابراهیم/ 35 6-طه/114 7آلعمران/ 8- مؤمنون/97 9-همزه/1
10-آلعمران/ 38 11-ابراهیم، 50
چگونه یک گناه، عذاب به این سختی دارد؟
آیه (وَمَا أصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ…) بهترین آیه در قرآن مجید است. که توضیحاتی در مورد این آیه در ادامه می آید.
اسلام، اعمال بشر را عاملی مهم برای حوادث برمی شمارد و بر آن تأکید می ورزد؛ چنانکه می فرماید: «وَ مَآأَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُواْ عَن کَثِیرٍ»؛ «هر مصیبتی به شما رسد، به سبب اعمالی است که انجام داده اید، و بسیاری را نیز عفو می کند.»
در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«خَیْرُ آیَةٍ فِی کِتَابِ اللّهِ هَذِهِ الاآیَةُ یَا عَلِیُّ مَا مِنْ خَدْشِ عُودٍ وَلاَ نَکْبَةِ قَدَمٍ اِلاَّ بِذَنْبٍ وَمَا عَفَا اللّهُ عَنْهُ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ اَکْرَمُ مِنْ أنْ یَعُودَ فِیهِ وَمَا عَاقَبَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ أعْدَلُ مِنْأنْ یُثَنِّیَ عَلَی عَبْدِهِ؛ این آیه (وَمَا أصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ…) بهترین آیه در قرآن مجید است. ای علی! هر خراشی که از چوبی [برتن انسان] وارد می شود، و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است [که از او سر زده است] و آنچه خداوند در دنیا عفو می کند، گرامی تر از آن است که [در قیامت] در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده است، عادل تر از آناست که در آخرت، بار دیگر کیفر دهد.»
در مجازات اخروی یقینا تناسب میان جرم و جریمه منظور می شود اما این که چه جرمی از اهمیت بیشتری برخوردار است و چه جریمه ای متناسب با جرمی که شخص مرتکب شده است می باشد از حد درک و معرفت ما خارج است و خداوند بر اساس علم و احاطه کامل خود عمل خواهد کرد.
شاید این سؤال در ذهن ها خطور کند؛ آخر چگونه ممکن است که نتیجه ی یک گناه این همه خسارت، ویرانی و عذاب از جانب خداوند شود؟!
در پاسخ عرض می کنیم که توجه داشته باشید گاهى یك ویروس وارد بدن مى شود و تمام بدن را فلج مى كند. گاهى یك جرقه زده مى شود و منطقه اى به آتش كشیده مى شود. گاهى یك حسادت سبب توطئه قتل یوسف مى شود. گاهى لقمه حرام یا طمع رسیدن به حكومت، انسان را تا كشتن امام حسین علیه السلام پیش مى برد.
از نگاه دیگر نیز باید به این موضوع توجه کرد و آن اینکه تناسب میان جرم و جریمه هر چند یک امر عقلی و عقلایی است اما باید توجه داشت که در اندازه گیری اهمیت جرم نمی توان تنها به کمیت و تعداد آن و مقدار زمانی که در انجام آن به کار رفته نگاه کرد بلکه باید به ماهیت و کیفیت جرم نیز توجه داشت. گاه یک جرم که در یک دقیقه و یا کمتر از آن انجام می گیرد از صدها و هزارها جرم دیگر که روزها و هفته ها در انجام آن صرف شده است، اهمیت بیشتری دارد. آیا می توان جرم کسی که در یک دقیقه با بمبی هزاران نفر را قتل عام می کند نسبت به جرم کسی که در چندین فقره دزدی که ماهها طول کشیده و چند کالای نه چندان مهم را از افراد مختلف به سرقت برده کمتر و یا حتی برابر دانست؟ آیا در این گونه موارد در مقام مجازات به تعداد و کمیت گناه و جرم نگاه می کنند؟
در مجازات اخروی یقینا تناسب میان جرم و جریمه منظور می شود اما این که چه جرمی از اهمیت بیشتری برخوردار است و چه جریمه ای متناسب با جرمی که شخص مرتکب شده است می باشد از حد درک و معرفت ما خارج است و خداوند بر اساس علم و احاطه کامل خود عمل خواهد کرد.
اسلام، اعمال بشر را عاملی مهم برای حوادث برمی شمارد و بر آن تأکید می ورزد؛ چنانکه می فرماید: «وَ مَآأَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُواْ عَن کَثِیرٍ»؛ «هر مصیبتی به شما رسد، به سبب اعمالی است که انجام داده اید، و بسیاری را نیز عفو می کند.»
شهید مطهری در این رابطه می گوید: «پاسخ اشکال «تناسب کیفر و گناه» به این صورت خلاصه می شود که رعایت تناسب بحثی است که در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است. البته در اینگونه کیفرها، قانونگذار باید متناسب بودن کیفر را با جرم در نظر بگیرد. اما در کیفرهایی که رابطه تکوینی با عمل دارد؛ یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه رابطه عینیت و وحدت دارد؛ یعنی در حقیقت خود عمل است، دیگر مجالی از برای بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست. کسی که می گوید چگونه ممکن است خدایی باشد و ما را در برابر جرمهای بسیار کوچک مجازاتهای بسیار بزرگ بکند این معنا را درک نکرده است که رابطه آخرت با دنیا از قبیل روابط قراردادی اجتماعی نیست…» (مرتضی مطهری، مجموعه آثار، پیشین، ص 237)
منابع:
گناه و برخی از آثار آن ؛ مجله مبلغان بهمن و اسفند 1387 - شماره 112
آیا یك گناه، سرنوشت كسى را دگرگون مى كند؟؛ سایت درس هایی از قرآن حجت الاسلام قرائتی
پاسخ به چند شبهه درباره مجازات اخروی؛ مجله رواق اندیشه، شماره 24، عباس نیکزاد
تابلوهای مسیر زندگی
سطح رشد و تقویت درهمه سطح ها زیاد شده و یکی از ابعاد آن حوزه های علمیه است زوجیت ضلع خداست و کاری به انسان ندارد طبیعی است که بار و برکات زندگی و رشد تقسیم شده باشد ، گاهی اینقدر هویت را از زن مسلمان می گیرند که فکر می کنند ارزشی برای او تامل نشده است اینطور نیست ماباید هویت پیدا کنیم که ائمه اطهار خصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها و پیامبر در راس هویت و قله کمال هستند.
مقامات تقسیم شده است برحسب گذشت و عقل و ..ما باید بیشتر هویت های خود را پیدا کنیم و وای بر ما که شخصیت و دین خود را نشناسیم در فرهنگ دین ما عموما ملاحظات بانوان آثار طولانی دارد موفقیت یک نسل در مادرانی است که اهل فهم، رشد ، کمال و صبوری هستند که همه انسان ها به خصوص زنان باید هویت خود را پیدا کنند و فرزندان خود را رشد دهند باید مطمئن بود که خدایی هست که اگر انسان مستحق شود نعمت های خود را به او می رساند «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا »
به طور مثال حضرت شعیب چند دختر داشتند که ارتباط عاطفی خوبی با پدر داشتند شبها به حدی گریه می کردند که جبرئیل نازل شدند و فرمودند یا شعیب اگر از جهنم می ترسی؟نترس. اگر از خدا می ترسی؟نترس. شعیب فرمودند :نه من خدا را دوست دارم راه دست خداست چون او احاطه به زندگی و راهکارهای ما دارد
تمام مبادی و مبانی دین وحیانی و از ناحیه حق تعالی است شخصیت یکسان است برداشت های غلط از نوع جنسیت باعث اشتباه شده و نگاه به دین را سست می کند در هستی نظام فکری مانند اسلام و نگرش توحیدی برای زن ارزش قائل نشده است که «زن دارای هویت » است.
امرء فرعون زنی بودکه همه به ربوبیت او قسم می خوردند ولی ایشان می فرمودند:
«رَبِّ ابْنِِ لِي عِندَكَ بَيتاً فِي الجَنّةِ و نَجِّني مِن فِرعَونَ و عَمَلِهِ و نَجِّني مِنَ القَومِ الظالِمِين» (تحريم، 11)؛ براى كسانى كه ايمان آوردند خداوند همسر فرعون را مَثل آورده آنگاه كه گفت: پروردگارا پيش خود در بهشت براى من خانه اى بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان»
اینقدر یک زن باید هویت داشته باشد اینطور نمی شود که با یک الگوی نادرست شبیه بشوی در قران و اسلام در لایه های مختلف نسبت به بانوان اشاره شده است.یک نفر مثل مریم زمانی که می گوید درحال رسیدن به عیسی به خداوند می فرمود «يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا» کاش اسم مریم به اذهان نبود این همه سختی را تحمل کردند ولی پایان خوبی داشت صاحب روح شد مدیریت و هویت می خواهد.
در قران الگوها متعدد است و حقیقت در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) کافی است حضرت در قله کمال قرار دارند و به عنوان الگو هم برای زنان و هم برای مردان هستند همین که انسان این الگو را داشته باشد کم کم آرام خواهد گرفت.
مدیریت کربلا و جریان بعد از آن توسط حضرت زینب (سلام الله علیها) هوشیاری را به زن مسلمان القا می کند و فقط یک کار برای ما می ماند و آن هم ایمان و عمل صالح و امیدواری به آینده است
دریافت هویت آسان شده است خواهران حوزه با علوم دین آشنا شده اند راه بن بست نیست یکی از آنها داشتن الگو کامل است که دو پایه حرکت می ماند 1- نیت خالص 2- عملکرد صحیح که لحظه به لحظه باید به آن ملتزم بود که در آن صورت است که اگر خیری قرار است به انسان برسد با انجام این اعمال می رسد انسان میوه رسیده و برای آنچه خلق شده اند بهره مند خواهند شد خداوند هم جبران می کند و انسان هم علی حد قدره بشری رشد می کند ما باید عقب ماندگی های خود را اصلاح کنیم که خیرات خداوند نصیبمان بشود در این هنگام است که رشد تصاعدی خواهیم داشت..
سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری ،95/8/15
فرمول یک زندگی خوب
امروزه وضعیت خانواده ها به سامان نیست چون آمارها نشان می دهد که در سال 94 بیشترین طلاق را داشته ایم. که طلاق ها هم دو دسته اند
1) طلاق ظاهری 2) طلاق خاموش یا عاطفی
طلاق خاموش (عاطفی ) که در مناطق سنتی بیشتر است مثلا در استان یزد به زن ها آزار می رسانند ولی به خاطر بافت سنتی که با لباس عروس می روی و باید با کفن بیرون بیایی طلاق نمی گیرند با اینکه مشکلات حاد در خانواده ها کم است ولی آمار طلاق بسیار بالا است.
جاده زندگی مانند جاده چالوس است که دارای 2 ویژگی زیبا بودن و پر پیچ و خم بودن است که هرکس طریق زندگی کردن را بلد نباشد مشکلات عمده ای گریبانگیرش می شود
بهترین راهکار برای حل شدن مشکلات زندگی سیره ی عملی و سیره اهل بیت (علیه اسلام) است زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)و حضرت علی (علیه السلام) بهترین نمونه است که متاسفانه ما سنتی زندگی می کنیم نه دینی..
اصل در زندگی مشترک وجود مشکل است.چرا؟؟
1- تفاوت در تربیت و تفاوت در دیدگاه
2- تفاوت در نیازها
3- تفاوت در ویژگی ها: (زن ها در دیدن جزئی نگر اند و مردان کلی نگر)
فرمول یک زندگی خوب:شناخت ویژگی ها+ شناخت نیازها+ تنظیم رفتاربر اساس ویژگی ها و نیازها
ارتباط کلامی
بیش از 70 درصد ارتباطات بین مردمی باکلام است پر آسیب ترین عضو زبان است (بیشترین گناه از طریق زبان است)
موثرترین عضو زبان است که با شیرین زبانی می توان بسیار جذاب بود تاثیر کلام از شمشیربرنده تراست. ولی از طرفی هنگام ازدواج و بله گفتن نباید جذب خوب حرف زدن طرف مقابل شد و تنها ملاکمان خوب حرف زدن باشد
متاسفانه در کشور ما ارتباط کلامی زوجها کم است چرا ؟؟
1- تفاوتها را نمی دانیم 2- با مهارتها آشنا نیستیم
تفاوت ها :1- زن ها پر حرف هستند.2- مردها کم حرف هستند
- فرمول کلام :زن ها درکلام = فرا پیام + پیام (مقدمه چینی)
مردها : تنها پیام .پاسخ های کوتاه درحین مکالمه
3- زن ها با گفتن آرام می شوند(مانند سوپاپ اطمینان روی دیگ بخارند)
گفتگو با همسر دارای آدابی می باشد از جمله:
1- خلوت گفتگو با همسر داشته باشید
2- اخلاق گفتگو را رعایت کنیم یعنی غیبت نکنیم و ..
3- با مادرها کار نداشته باشید باید روح بلند داشته باشیم به همسرتان توهین نکنید.
منبع:
استاد تراشیون ،حوزه علمیه نرجس خاتون سلام الله علیها .8/8/95
شش گنج وجود
امیر المومنین(علیه السلام) : خدای متعال شش گنج در وجود شما قرار داده که می تواند شما را به کمال برساند 2 تای آنها کوچک 2تای آن بزرگ و 2تا آن ویترین وجود شما است.
که در همه آنها قدم اول باب معرفت و انس با مجالس اهل بیت است، تفسیر قران خواندن ، گوش دادن به سخن حق معرفت انسان را بالا می برد .
2گنج کوچک که شما را در رسیدن به معرفت کمک می کند.
1)قلب شماست
متعلق باالدنیا فله الشده و البلاء
متعلق با العقبی (کار ثواب برای رفتن به بهشت) فله الدرجات العلی
متعلق بالمولی: فله الدنیا و العقبی و المولا
(اللهم اسالک ان تملا قلی حبا لک ، خدایا از تو می خواهم قلب مرا از محبت خود پر کنی )
از امیرالمومین(علیه السلام) سوال شد شما چگونه به این مقام رسیدید فرمودند: من برسر قلبم نشسته بودم و نگذاشتم غیر خد وارد آن شود.
2) دومین آن زبان: سرنوشت انسان را عوض می کند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) :زبان بعضی مثل داس است . خیلی از انسان ها هستند که به خاطر زبانشان جهنمی شده اند. مجلس علم ثواب برابر با دوازده ختم قران دارد ولی به شرطی که این ثواب را بتوانیم نگه داریم .
امیر المومنین (علیه السلام): دو گنج بزرگ است که قرار است شما را به کمال برسانند.
1)همت:
« قدر الرجل علی قدر همته » اندازه و ارزش انسان به اندازه همت اوست. یکی از چیزهایی که توفیق انسان را زیاد می کند سجده است، به خصوص بعد از نماز صبح بعد از تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)،صد مرتبه شکرا و ذکر یونسیه
اگر می خواهید آدم موفقی باشی از دو چیز کمک بگیریم 1- سجده 2 - دعای والدین
یکی از نوابغ اهل شیعه علامه مجلسی است که هم از همت خود و هم از دعای پدر به اینجا رسیده است
2) عقل: هم انسان را به کمال می رساند و هم بهشتی می کند. شعبه خدا در وجود انسان و شعبه شیطان در وجود نفس اماره است.
دو گنج که ویترین وجود شماست.
1)جمال :که قرار است شمار را به کمال برساند حسن ظاهر را خرج شیطان نکنیم
«وانه من یتق الله و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسین» یوسف 90
اهل احسان تقوا پیشه می کند (زمانی که با زلیخا تنها شد)و صبر می کند(زمانی که یوسف در زندان بود)
2) مال: خطاب به قارون احسان کن همان گونه که خدا به تو احسان کرد که به خاطر سرپیچی اش مالش او را جهنمی کرد.