فــرشته از خـــدا پرسید:
فــرشته از خـــدا پرسید:
مَـردمانت مســـجد می سازند نماز
می خـوانند چـــرا برایشان #باران
نمی فـــرستی؟؟!!
?خــدا پاســـــخ داد:
گــوشه ای از زمین دخترڪی ڪنار
مادر و برادر مــــریضش در خانه ای
بی ســقف بازی می ڪند!
?تا مخلوقاتــم #سقــفی بـرایشان
نسازند آســـــمان من سقـف آنهاست
پــس اجــازه بارش? نمی دهـــــم!
▫️خدایا #نانی دِه ڪه به ایـــمانی
برسم نه ایمانی ڪه به نانی برسیم.
#شهيد_نشوي_ميميري!
? #شهيد_نشوي_ميميري!
?ميداني حکايت من چيست⁉️
حکايت من آن #گمشده ای است که مي دود در بيابان دنيـ?ــا
مي گردد دنبال نشاني از #شهادت ….
°•⇜ميداني #دردم را؟
°•⇜ميفهمي اشکم را؟
°•⇜ميبيني قلبمـ? را؟
°•⇜من اينم?
?ميداني که #شهيد_نشوي
آخرش ميميري … تمـــــام⭕️
يک کاغذ?، پايان من و توست
که رويش با خط تايپي مي نويسند
✍ #فوت_شد!
?ميداني؟
✧سخت است
✧درد است
✧بغض است
?آخر اين قصه اين طور تمام شود
بگويند: #مُــــرد⁉️
خيلي سنگين است، مُرد…مُرد؟ مرد و #تمام_شد؟
?يعني آخر نشد، #شهادت قسمتش?
?يعني ديدار.. ✓ابراهيم هادي و ✓حاج همت و ✓حاج مهدي …و ✓محمدرضا دهقان و ✓ محسن حججی را به #گور ببرد⁉️
اصلا انصاف نيست ها?
⭕️ ما #مدعيان صف اول بوديم
⭕️ از آخر مجلس #شهدا را چيدند?
?بيا برويم، آخر صف
شايد به ما #بي_لياقت ها هم رسيد
دلشکسته ها? مرگ را نمي پذيرند❌
#طاقت ندارند بگويند، آخر اين قصه #بامرگ ختم يافت.
#خداوندا…
به حرمت شهدايت? آخر قصه ي ما را #شهادت قرار بده.
? پی نوشت:
?منَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا (سوره مبارکه احزاب؛ آیه ۲۳)
⚜از مومنان، مردماني هستند که به پيماني که با خدا بسته بودند وفا کردند، بعضي بر سر پيمان خويش به #شهادت رسیدند و بعضي چشم به راهند و هرگز پيمان خود را تغییر نداده اند.❤️
#شهیدنشی_مےمیری
معرفی شهید ابراهیم عشریه از زبان همسرشان؛
???????
?
?
?معرفی شهید ابراهیم عشریه از زبان همسرشان؛
?کمی از شهید برای ما بگویید.
همسرم ابراهیم عشریه فرزند شعبان اول شهریور 56 در نکا به دنیا آمد و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در نکا و خدمت سربازی را نیز در تهران گذراند. بعد از خدمت مقدس سربازی در کنکور شرکت کردند و در پیام نور شهرستان بهشهر در رشته ریاضی محض پذیرفته شد.
?نحوه آشنایی شما با شهید چگونه بود؟
نحوه آشنایی ما در زمینه فعالیتهای فرهنگی و قرآنی بود و بنده مسئول کانون تبلیغات بودم و وی نیز فعالیت قرآنی انجام میداد. بعد از طریق یکی از بستگان نزدیک شرایط آشنایی و خواستگاری فراهم شد. برای خانوادهام نیز شرط ازدواج کسب درآمد حلال و بودن در مسیر انقلاب و خط رهبری مهم بود. 15 دی ماه سال 79 یک عقد ساده برگزار کردیم بعد از عقد گفت به دانشگاه افسری امام حسین(ع) رفته در مقطع کارشناسی پذیرفته شده است.
?بهترین خاطرهای که با ابراهیم داشتید چه بود؟
خاطرات زیادی با وی دارم. بسیار مرد صبور و مهربانی بود اگر جایی به مشکل برمیخوردیم بحثمان به خوشی ختم میشد. یکی از بهترین خاطرات این بود که بعد از عروسی برای ماه عسل به مشهد مقدس رفتیم اما پول برای مستقر شدن در هتل نداشتیم، رفتیم حرم زیارت و نماز خواندیم بعد راجع به آینده و زندگی و تربیت فرزندان صحبت کردیم و ماه عسل ما شد روز عسل؛ چون یکروزه برگشتیم.
?حاصل زندگی مشترکتان با شهید چند فرزند بود؟
حاصل زندگی شیرین و خوبم با ابراهیم سه دختر بود. دختر اولمان زهرا 20 تیر 84 در اصفهان به دنیا آمد. قرار بود اسمش را رهما بگذاریم اما چون روز شهادت حضرت زهرا(س) به دنیا آمد نامش را زهرا گذاشتیم. در اصفهان دورههای آموزشی را گذرانده بهعنوان مربی نمونه انتخاب شد و شبهای جمعه در کلاس اخلاق شرکت میکرد. بنده نیز مسئول کلاس مکتب القرآن جامعة القرآن بودم. بعد به قم رفتیم و شهید در مرکز آموزش قم بهعنوان مربی ورزشی در رشته جودو مشغول به فعالیت شد و همچنین تدریس میکرد. سال 87 زینب و 19 بهمن سال 90 فاطمه معصومه به دنیا آمد.
?چهزمانی بحث سوریه و مدافع حرم در منزل مطرح شد؟ عکسالعمل شما چه بود؟
در سال 94 صحبت از مدافع حرم و رفتن به سوریه مطرح شد و به من گفت “خانم، اسمم را برای رفتن به سوریه نوشتم، هرچند در جایگاه مدافع نیستم."، نگاهی کردم و گفتم “هرچه خدا خواهد همان میشود. وقتی این لباس سبز را به تن کردی یعنی خداوند لیاقت و سعادت شهادت در راهش را نصیبتان کرد". تا اینکه یک شب آمد گفت “خانم، رفتن به سوریه حتمی شد” بهظاهر آرامش خود را حفظ کردم اما در دلم آشوب بود تا اذان صبح نتوانستم بخوابم.
مدام ذکر یا حضرت زینب(س) یا حضرت رقیه(س) خواندم. پدر ستون محکمی برای خانه و خانواده است، نبودنش سخت بود. اما با خودم گفتم “اکنون زمان عمل کردن است و باید نشان بدهم چقدر قوی هستم". زمانی که روضه اهلبیت(ع) را میشنویم میگوییم ایکاش ما آن زمان بودیم، اکنون نیز همان زمان است. معمولاً به مراسم عروسی نمیرفت، اما 18 اسفند 94 عروسی در تهران دعوت بود، از این فرصت استفاده کرد و از پدر و مادر و تمام فامیل نزدیک خداحافظی کرد و شب بعد آن تا سه صبح نشست و وصیتنامه را نوشت. زمان اعزام وصیتنامه را به دستم داد و گفت “همسرم، ظاهر و باطن زندگی من همین است، میسپارم به شما مراقب فرزندانم باش".
?در زندگی مشترکتان کدام ویژگی و خصوصیات اخلاقی شهید را دوست داشتید؟
به نماز اول وقت، گوش کردن به روضه اهلبیت، خوشاخلاقی، احترام به پدر و مادر تأکید داشت، همچنین عقیده داشت در منزل باید راجع به موضوعاتی مانند دین، انقلاب و سیاست روز صحبت شود. عاشق ولایت فقیه بود، میگفت اگر در منزل بحث سیاسی شود فرزندان با انقلاب و امامشان و زندگی اهلبیت و اینکه چه بر سر آل الله آمد مطلع و آگاه میشوند. اشعار حافظ شیرازی و فیض کاشانی را میخواند و به نماز شب اهمیت میداد. چندسال بهعنوان راوی به مناطق جنوب اعزام شد، عاشق خواندن و مطالعه زندگی و خاطرههای شهدا بود.
?اگر با شهید درددل کنید چه میگویید؟ چه آرزویی برای خود و دخترانتان دارید؟
درددلم اول شهریور امسال برای تولدش بود که با دخترانم بر مزارش رفتیم و گفتم “عزیزم، روزها یکی پس از دیگری میگذرد و جای خالیات مرا بهدرد میآورد. تنها تسکین من و دخترانم همین قلم و عکسهایی است که خاطراتمان را دوره میکنم. عزیز دلم، در این روز و در این ایام با تمام وجود صلوات را نثار روحت میکنم".
نخستین آرزویم این است که من و دخترانم آقا را ببینیم و دخترانم رهبر را از نزدیک ببینند و ایشان را در آغوش بگیرند، چون نفس گرم او ما را به آرامش میرساند و بعد آنکه دخترانم با درس خواندن و رعایت حجابشان راه شهدا را ادامه دهند.
?نحوه شهادت ابراهیم عشریه؛
25 فروردین ماه 95 خبر مجروحیت و احتمال به شهادت رسیدنش به گوش رسید اما به دلیل مشخص نبودن وضعیت پیکر این شهید و با پیگیری های به عمل آمده از مراجع ذیربط پس از 54 روز، خبر شهادت این شهید رسما تایید شد.
?دل نوشته های دختر شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه برای پدرش..
?وصیت نامه شهید ابراهیم عشریه؛
فرزندان عزیزم زهرا خانم، زینب جان و معصومه شیرین زبان:
عزیزانم! پدرتان تمام تلاش خود را به عمل آورد تا نمونه یک پدر خوب باشد. اما به خوبی می داند که نتوانست به هدف خود نایل آید. بدانید همیشه شما را دوست داشت و عاشقتان بود. به شما وصیت می کنم جز در راه دین مبین اسلام و ولایت (در قول و فعل) قدم مگذارید و خود را ارزان مفروشید و آیه شریفه 22 سوره مبارکه ابراهیم (وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ) را همواره مدنظر داشته باشید. قرآن را سرلوحه زندگی خود قرار دهید (چرا که قرآن هدیه ی خداوند سبحان به ما و کتاب قانون زندگی ماست و تامین کننده سعادت دنیا و آخرتمان) و شهادت در راه خدا را آرزویتان.
مجالس اهل بیت علیهم السلام را جدی بگیرید (چه میلادهای نورانی و چه شهادت ها) و توشه آخرت خود را از این مجالس به ویژه مجالس سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا و اسارت عمه سادات خانم زینب سلام الله علیها فراهم آورید و بدانید که بهشت حقیقی را می توانید در همین مجالس جست و جو کنید.
حسین گونه و زینب وار زندگی کنید و با همین حال به دیدار خدایتان بروید. ذکر و یاد مولایمان حضرت بقیه الله ارواحنا فداه را هرگز فراموش نکنید و توسل به مادر سادات خانم زهرای اطهر را کار هر روزتان قرار دهید. نیکی به مادرتان را فراموش نکنید. او برای استحکام خانواده و تربیت شما خون دل ها خورد و استقامت ها کرد.
پدر و مادر عزیزم:
خوب می دانم در راه رشد و تعالی این فرزند ناخلف خود هیچ کوتاهی نکردید و تمام تلاش خود را به کار بستید و از این بابت از شما تشکر می کنم. از خداوند سبحان تقاضا دارم شما را با صالحان محشور گرداند. بدانید از زمانی که احساس کردم در راه حفظ بنیاد خانواده و تربیت فرزندان از هیچ کوششی دریغ ندارید و از طرفی نیز شلاق زمانه و رنج های روزگار کارتان را سخت تر کرده است، تمام تلاش خویش را به کار بستم تا باری از دوش خانواده بردارم نه اینکه خود باری سنگین بر دوش شما باشم. نمی دانم چقدر توانستم در این امر موفق باشم. پدر و مادر عزیزم اگر کوتاهی در انجام وظایف داشتم که می دانم داشتم مرا ببخشید و از تقصیراتم بگذرید، در همه حال به دعای خیر شما محتاجم خواهشمندم از این فرزند نابکار دریغ مدارید. همچنان در راه قرآن و اهل بیت علیهم السلام به پیش بروید تا عاقبت به خیر باشید.
به همه کسانی که از طریق نوشتار صدایم را می شنوند وصیت می کنم حول محور قرآن، نبوت و ولایت، اتحاد خود را حفظ نمایند تا نگذارند دشمن زبون با استفاده از منافقین داخلی (همان ها که از همان ابتدا به دنبال خزیدن در آغوش استکبار بودند و فتنه 88 را به وجود آورند و به وجود آورنده فتنه های آینده نیز خواهند بود) فکر تعدی به ایران اسلامی را به خود راه دهد.
پس از شهادتم مرا با کفنی که از عتبات عالیات خریده ام کفن کنید (به احتمال زیاد خمس آن را داده ام ولی محض احتیاط بازهم پرداخت شود) همیشه دوست داشتم زیر پای شهدای شهرستان نکا دفن شوم، اگر پدر و مادرم و همسرم مخالفتی ندارند و آن ها را به رنج و تعب نمی اندازد، مرا در آنجا دفن کنید.
خدایا این ناچیز درگاهت دوستت دارد و عاشقانه تو را می پرستد. اگر علقه ای به دنیا و زن و فرزند دارد فقط به خاطر توست و تو را و محبت تو را در آن ها می بیند. تو خود بهتر از هرکس دیگری می شناسی ام، در اعماق وجودم با تمام خطاهایم تو را می خواهم و تو را دوست دارم و دیگر هیچ.
مشتاقانه در آرزوی وصالت هستم. تلخی حضور در دنیا را با امید به شیرینی وصلت برایم قابل تحمل می کند. منتظرم تا نظر مبارکت بر افتد که این حقیر را از این زندان برهانی و به سرای ملکوتم ببری و در جوارت بارم دهی.
نمی گویم خالصانه فقط و فقط به عشق تو زیستم اما تلاشم این بود تا اینگونه باشم و در تمام اعمالم رضایت تو را مدنظر داشته باشم، اما در بسیاری از موارد هوای نفش بر من غالب بشد و از این بابت عذر میخواهم.
خدای مهربانم به کمکت نیازمندم خوب می دانی که دشمن قوی هست و قدر و برای مبارزه با او به همراهی تو نیاز دارم، پس کمک کن و مگذار خود را در اعمالم شریک کند و اخلاص را از من برباید به تو توکل می کنم و تو را بهترین یاور می دانم. خدایا کمی عقل و کوچکی مرا مبین بزرگواری عظمت و عفو و گذشت خویش را ببین.
خدایا همه می گویند رفیق بی کلک مادر ولی این حقیر مسکین می گوید رفیق بی کلک خدا. مولایم همواره
تو را رفیق خویش دانستم و مهربان تر از مادر، گرچه بی وفایی هم کردم ولی از تو می خواهم بر این بنده حقیرت به نظر عفو بنگری و او را ببخشی و او را با آقایش محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خانم زهرا سلام الله علیها، مولایش علی علیه السلام و فرندان طاهرش علیهم السلام محشور گردانی. سرورم بقیه الله الاعظم را سلامت بداری و در فرجش تعجیل بفرمایی.
مولایم به کمتر از شهادت راضی نمی شوم. تو به خدایی خود نگاه کن نه به بیچارگی این مسکین پس به حق حسین شهید دعایم را مستجاب فرما به حق زهرای شهیده خواسته ام برآورده کن.
?
?
???????
#شبتون_بـهشت
#شبی_نورانی ✨
دلی شاد ✨
ذهنی آرام ✨
خونه ای گرم ✨
وآرامش خاطر را از خداوند بزرگ برای شما خوبان همیشه همراه آرزومندم✨
آسوده بخوابید✨
خدا مواظب همه ما هست…✨
#شبتون_بـهشت✨
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
?
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
?
#این قسمت_اهل بیت و خانواده
????
استاد پناهیان:
السلام علیک یا اهل بیت النبوه.
اصلا دین ما رو ،پیامبر، خانوادگی
اجرا کرد.
رسالتشو خانوادگی محقق کرد و به انجام رسوند
ما نمیگیم اهل بیت نبی
?میگیم اهل بیت نبوت …
این ها اهل بیت “پیامبری” هستن
…پیامبری پیامبر!
یعنی پیامبری و نبوت پیغمبر امری هست که وابسته به “این خانواده” هست.
نه اینکه دختری داره و اتفاقا دخترشم خوبه !
نه اینکه دامادی داره واتفافا همین داماد وصی و جانشینشم او هست
و یا دو تا نوه داره که سید شباب اهل جنه هستند …
یعنی ربطی نداره که خانواده ی پیغمبر هستند؟!
چراااا ربط داره ….خیلی هم ربط داره????
?کسی کتابی نوشته بود که
فاطمه از این جهت ارزش ندارد که دختر پیغمبره
از این جهت ارزش نداره که همسر علی هست
از این جهت ارزش نداره که مادر حسنین هست
فاطمه از این جهت ارزش داره که “فاطمه” هست!
این سخن به مزاق خیلیا شیرین آمده ، این سخن حقه
??اما فاطمه س از دو جهت ارزش داره
هم اینکه دختر پیغمبر است وخصوصا دختر پیامبری پیغمبره
وهم اینکه خودش فاطمه است
اینجا همش بحث خانواده مطرحه!
⚫️السلام علیک یا اهل بیت النبوه..
خانوادگی!!!
کربلا ..همه ی روضه هاش خانوادگیه…
ماها هر محرمی که میشه هر کدوم ما ، یکی هزار بار با اشک و با سوز دل میگیم
عمو جان ?
عمو عباس ?
عمو ….ابالفضل ?
میگیم حسین لحظه ی آخر “فرزند دلبندشو” بغل کرد…
“خواهر با برادر” اومد خداحافظی کرد…
صدا زد “پسرم” علی اکبرم…
??
ببین اینا همش تعلیم خانواده است…
????
صدا زد رباب ،علی اصغرمو بده …
به “همسرش” یه نگاه نا امیدانه ای کرد..
مهلا مهلا یابن الزهرا
اینا رو ببین این کلمات همه خانواده هست…
روضه ی سه ساله ی خرابه ی شام رو اگه آدم میخونه ،،،بابا بابا?
“عمه جان” زینب !!
ببین اینا مفاهیمیه که تو جان ماست ، تو خون ماست ?
چه آثار تربیتی داره✨
خداشاهده ما در نعمت غرقیم
?قرار من و شما روز قیامت، که همه ی هستیمون از این روضه هاست✨
بی دین وایمان ها رو میبینی.؟؟؟؟
،اونام که نمیرن روضه ونمازم نمیخونن
اونام تحت تاثیر “ارزش های روضه های ما” هستند…
این روضه میاد طرفدارای خودش رو در یک اموری تقویت می کنه.
آثارش فراگیر می شه
همه طفیل وجود عشق حسین اند
اما این حسین تنها یک عاشق دارد
آن هم? زینب است ?
حرم حضرت معصومه چقدر میچسبه روضه ی وداع بخونی؟
خواهری که برادر رو دید
و جان دادن برادر رو ….?
در محضر خواهری که به برادر نرسید…
حضرت معصومه خواست بره برادر رو زیارت بکنه…
اما داغ دیدار برادر تو دلش موند و از دنیا رفت???
یا فاطمه ی معصومه شما نبودی کربلا که ببینی چطور جان دادن برادر رو جلوی دشمن مشاهده کرد…
?از بلندی من تماشا میکنم
مرگ خود از حق تمنا میکنم?
علی لعنت الله علی القوم الظالمین..
???✅?⚫️?▪️
{ خانوادۀ موفقِ قرن ۲۱ }
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?
#پیامبران و #مهدویت
? ? #پیامبران و #مهدویت
2⃣ هجرت و آغاز حکومت
در پایان این سالهای نخستین، موضوع هجرت به یثرت اتفاق می افتد که پس از آن به افتخار و حضور پیامبر “مدینة النبی” نام گرفت،
شهری که بنا بود مرکز حکومت ایشان شود و از سال ها پیش، از سوی مهاجران حزب شیطان برای مقابله با پیامبر آخرالزمان بی هیچ هیاهویی اشغال شده بود.
در اینجا هم جریان لیلة المبیت و ایثار امیرالمؤمنین علیه السّلام در خوابیدن در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم-که در قرآن کریم نیز ذکر آن رفته است-و هم در طی انتظار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در قبا برای رسیدن امیرالمؤمنین علیه السّلام پیش از ورود به مدینه تأکیدی چند باره بر شأن و جایگاه امام در تاریخ و رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به چشم می خورد.
پس از استقرار در مدینه موضوع پیمان برادری میان مهاجر و انصار پیش می آید که یک بار دیگر نیز در میان اصحاب حضرت در مکه اتفاق افتاده بود.
در اینجا نیز باز پیامبر علی علیه السّلام را به برادری خود انتخاب می کنند تا در همان بدو ورود به جایگاه حکومت، ایشان را به همه گوشزد نموده باشند.
در سال دوم هجرت نیز موضوع ازدواج امیرالمؤمنین با فاطمه زهرا علیها السّلام پیش می آید که باز شاهدی است بر همین موقعیت و جایگاه.
با این ازدواج، نهاد خانواده به عنوان مهمترین رکن جامعه-که از ابتدای آفرینش با آدم و حوا علیه السّلام شکل گرفته و ایفای نقش نموده بود-دارای مصداقی کامل و قابل اتباع می گردد.
این پیوند مدتی بعد در جریان اتصال خط نبوت به سلسله امامت نقشی حیاتی برعهده می گیرد و باز در اینجا شاهدیم که این مقطع حساس از تاریخ بشر با فداکاری زنی بزرگوار رقم می خورد.
جایگاه حضرت زهرا در میان زنان بزرگ تاریخ، به عنوان سیده نساء العالمین نشان از اهمیت و حساسیت این مقطع نسبت به دیگر مقاطع تاریخ دارد.
??? #ادامه_دارد. . .
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?