هفته وحدت
هفته وحدت
اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی برای نجات بشریت از گمراهی و جهل، توسط پیامبراکرم(ص) به بشریت عرضه شد. اما از آنجا که روشنگری و آگاهی بخشی آن موجب میشد تا مردمان از بردگی خلاصی یابند، همواره دشمنان دین برای نابود کردن آن تلاش کرده و با انواع ترفندها، از آغاز نبوت پیامبر تا امروز قصد داشتند با ایجاد تفرقه بین مسلمین از اشاعه و رشد اسلام جلوگیری نمایند. در این میان مهمترین و بزرگترین دست آویز مخالفان حقیقت، بحث شیعه و سنی و اختلاف میان این دو مذهب از مسلمانان است. بنابراین لزوم حفظ وحدت میان مسلمین از جمله اموری است که همواره از سوی بزرگان و رهبران مذهبی مسلمان مورد توجه قرار گرفته است.
حقیقت مفهوم «وحدت» و به عبارت صحیحتر «اتحاد» آن است که با حفظ عقاید قطعی و مسلم خود، در مقابل دشمن مشترک موضع واحدی داشته و از او غافل نباشیم.[1] شهید مطهری(ره) قائل است وحدت اسلامی متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.[2]
با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357، حساسیت دشمنان اسلام برای ایجاد اختلاف و پراکندگی در میان مسلمانان بیشتر شد. بنابراین حضرت امام خمینی(ره) با درک این موضوع که دو مذهب تشیع و تسنن که از پیروان زیادی در سراسر جهان برخوردار هستند، هر اندازه بتوانند دیدگاههای خود را به یکدیگر نزدیک کنند، تأثیر بسیار مهم و ارزشمندی در اعتلا و عزت و سربلندی مسلمان در جهانی کنونی خواهند داشت و توطئههای هر روزه آنها را نقش بر آب خواهند کرد، روزهای دوازدهم تا هفدهم ربیع الاول را تحت عنوان «هفته وحدت» نام گذاری کردند. و یکی از مهمترین راههای ایجاد وحدت میان جامعه مسلمین را عرضه نمودند. در این خصوص دکتر کریم راستگو میگوید:
«این هفته از دو منظر قابل توجه است. اول اینکه نامگذاری آن در ایام تولد حضرت ختمی مرتبت که ابتدای آن به نقل پیروان سنی و پایان آن به عقیده شیعیان است، و چون ایام شاد و مبارکی است، از نظر روان شناسی نیز بهترین زمان برای بحث در مقوله وحدت مسلمین است. و دوم هم توجه به بافت مذهبی کشور ایران است همانطور که میدانیم با اینکه مذهب رسمی کشور ما شیعه است و تعداد شیعیان در اینجا بیشتر است، اما اقوام و مردم بسیاری نیز مذهب سنی را انتخاب کرده و به آن معتقدند، بنابراین وجود اختلاف میان آنها موجب میشود که در ایران نیز اختلاف ایجاد شده و حتی امنیت کشور به خطر افتد و لذا حفظ وحدت و قرار دادن ایامی از سوی امام (ره) علاوه بر جنبه مذهبی و شرعی از نظر اجتماعی و امنیتی نیز اقدامی به جا و قابل تأمل است».[3]
مقام معظم رهبری در خصوص هفته وحدت و لزوم اتحاد مسلمانان میفرماید:
«این هفته وحدت، این هفته مشترک الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید، همه سعی کنند وحدت و اتحاد نیروها و در یک جبهه قرار گرفتن نیروهای مسلمین را که رمز سعادت و مایه سربلندی مسلمین و بزرگترین حربه ملتها در مقابل استکبار جهانی است مغتنم بشمارند و قدر بدانند».[4]
لزوم حفظ اتحاد همواره مورد توجه مسئولان نظام اسلامی در ایران بوده است. امسال نیز از سوی حضرت آیت الله خامنهای به عنوان سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نام گذاری شده است. شهید مطهری (ره) در خصوص اهمیت وحدت مسلمانان مینویسد:
«چه خوب گفته است علامه فقیه کاشف الغطاء «بنی الاسلام علی کلمتین: کلمه التوحید و توحید الکلمه» یعنی اسلام بر روی دو اصل و دو فکر بنا شده است. یکی اصل پرستش خدای یگانه است، دیگر اصل اتفاق و اتحاد جامعه اسلامی است».[5]
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبی طوری نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق «انما المؤمنون اخوه» بوده باشند، زیرا خدایی که همه پرستش میکنند یکی است. همه میگویند: «لا الله الا الله» همه به رسالت محمد(ص) ایمان دارند و نبوت را به او پایان یافته میدانند و دین او را خاتم ادیان میشناسند. همه قرآن را کتاب مقدس آسمانی خود میدانند و آن را تلاوت میکنند و قانون اساسی همه مسلمین میشناسند، همه به سوی یک قبله نماز میخوانند و یک بانگ به نام اذان بر میآورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه میگیرند، همه روز فطر و اضحی را عید خود میشمارند، همه مراسم حج را مانند هم انجام میدهند و با هم در حرم خدا جمع میشوند. و حتی همه خاندان نبوت را دوست میدارند و به آنها احترام میگذارند. اینها کافی است که دلهای آنها را به یکدیگر پیوند دهد. و احساسات برادری و اخوت اسلامی را در آنها برانگیزد[6]
بدون شک هفته وحدت و طرح این مسئله و ضرورت آن میتواند گام مهمی در راستای وحدت مسلمانان باشد. تمامی مسلمانان باید با توجه به موارد اتفاق خویش اتحاد و انسجام خویش را حفظ کنند و با اتحاد خویش توطئههای دشمنان را نقش بر آب کنند خصوصاً ما شیعیان باید با الگو قرار دادن ائمه اطهار(ع) باید ثابت کنیم که پیرو واقعی آن بزرگواران هستیم. موسی بن جعفر(ع) میفرماید:
«چنان رفتار کنید که هر کس شما را ببیند بگوید: خدا رحمت کند جعفر بن محمد را که چه خوب یارانش را تربیت کرده است»[7]
در جای دیگری میفرماید:
«شما شیعیان موجب آبرومندی ما باشید، نه مایه آبرو ریزی ما».[8]
منابع :
[1]- رضوانی، علی اصغر؛غدیر شناسی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (علیهالسّلام)، بیتا، ص 11.
[2]- مطهری، مرتضی؛ حج، تهران، صدرا، 1380، ص 11.
[3]- مقاله «وحدت اساس اسلام» محمد حسین فروزان، نشریه راه مردم 3/2/84.
[4]- همان.
[5]- مطهری، مرتضی؛ پیشین، ص 19.
[6]- همان، ص 11-10.
[7]- خمینی، سید مصطفی؛ مستند تحریر الوسیله، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1418، ج1، ص 405، به نقل از وسائل الشیعه، ج8، ص 430.
[8]- شیخ صدوق؛ امالی، قم، مؤسسه البعثه، 1417، ص 484.
گل بانگ وحدت
گل بانگ وحدت
یکی از زیباترین و والاترین واژه ها، واژه وحدت و برادری است. برادری و وحدتی که پیامبر رحمت در استمرار رسالت دیگر انبیای عظام برای جوامع بشری به ارمغان آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مهاجرین و انصار را به میثاق اخوت و عقد برادری فرا خواند و بدین سان گل بانگ وحدت برای نخستین بار در فضای مدینه طنین افکند و دل و جان قرون و اعصار را نوازش داد و عطر دل انگیز آن مسلمانان را مدهوش خویش ساخت. سنگ زیرین بنای اتحاد و همبستگی اسلامی نهاده شد و ارزش های متعالی اسلامی و برادری و اتحاد، جانشین ارزش های پوچ و خیالی جاهلی شد. آری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم با استناد به آیات قرآن، جوامع اسلامی رابه اعتصام به حبل متین الهی و پرهیز از تفرقه و تشکیل امت واحده در سایه عبودیت اللّه، دعوت کرد. مسلمانان نیز در پرتو عمل به این دعوت و حرکت در طریق وحدت، متحد شدند و بر دشمنان چیره شدند و دیری نپایید که شاهد فتح و پیروزی را در آغوش کشیدند.
تلنگر
خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنو صدایم را هرگاه تو را صدا زنم و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم.
خدیا! پناه برم به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت.
خدایا! اگر من شایستگی رحمت تو را ندارم ولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی. خدایا! من بر خویشتن ستم کردم در آن توجهی که بدان کردم، پس وای بر او اگر نیامرزیش.
خدایا! پیوسته در دوران زندگی نیکی تو بر من می رسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر.
خدایا! من چگونه مایوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتی که در دوران زندگیم جز به نیکی سرپرستیم نکردی.
خدایا! سرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستم که نادانیش سراپا او را فرا گرفته.
خدایا! براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم با اینکه آشکارش نکردی برای هیچ یک از بندگان شایسته ات، ای خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن.
خدایا! جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من.
خدایا! مرا در آن روزی که میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز.
خدایا! عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بی نیاز نشده از پذیرفتن عذرش، پس عذر مرا بپذیر، ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند.
خدایا! حاجتم را باز مگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما.
خدایا! اگر خواری مرا خواسته بودی راهنماییم نمی کردی و اگر رسواییم را می خواستی تندرستیم نمی دادی.
خدایا! گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردم.
خدایا! ستایش خاص توست، ستایش ابدی جاودان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوست داری و خوشنود شوی.
خدایا! اگر مرا به جنایتم مأخوذ داری من هم تو را به عفوت بگریم و اگر به گناهم بگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم، اگر به دوزخم ببری به دوزخیان اعلام می کنم که من تو را دوست دارم.
خدایا! اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم در کنار امید تو بزرگ است.
خدایا! چگونه من از پیش تو محروم برگردم با اینکه چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده و با نجات بازم خواهی گرداند.
خدایا! من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تو از بین بردم و از این رو خدایا! بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم. خدایا! من بنده تو و فرزند بنده توأم که در برابرت ایستاده و به وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم.
خدایا! من بنده ای هستم که می خواهم از آلودگی آنچه بدان با تو روبرو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت می خواهم زیرا گذشت وصف شناسای کرم تو است.
خدایا! من آن نیرویی که بتوانم به وسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم مگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرا در کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکی های بی خبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی خدایا!
خدایا! به من بنگر نگریستن کسی که او را خوانده ای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشته ای و فرمانبریت کرده، ای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشنده ای که بخل نورزد از آن کس که امید نیکیش دارد.
خدایا! دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش به سوی تو بالا اید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند.
خدایا! کسی که به وسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسی که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو به سویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود.
خدایا! به راستی هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هرکه به تو پناه جوید پناه دارد و من ای خدا به تو پناه آورده ام. پس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن.
خدایا! به خوش بینی من نا امیدی را مسلط مکن و امیدم را که به کرم نیکویت دارم قطع مکن.
خدایا! اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر.
خدایا! اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ می خواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت می کند.
و از تو می خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند و پیمانت را نمی شکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند.
خدایا! برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمد پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد.
حدیث روز
امام على عليه السلام : مَن أكثَرَ مُدارَسَةَ العِلمِ لَم يَنسَ ما عَلِمَ و استَفادَ ما لَم يَعلَم ؛
:هر كه بحث علمىِ بسيار كند ، آموخته هايش را از ياد نمى برد و آنچه را كه نمى داند ، فرا مى گيرد .
[ . غررالحکم و دررالحکم ، ح 8916 .]
صبح تون بخیر
سلام صبح بخیر
پیشکش اول صبح
یک سلام گرم
باعطر گل های بهشتی
وباطعم خوش گلاب
از باغ آرامش،
وپرمهرخداست
امروزتان متبسم
به نگاه مهربان خدا
خدمت رسانی در کلام الهی و معصومین (علیهم السلام)
خدمت رسانی يكى از عالى ترين تمايلات انسانى، احساسات و عواطف لطيفى است كه از اعماق جان او مى جوشد و به صورت كمك و احسان و خدمت به همنوع در صفحه زندگى تجلّى مى يابد. همچنین بارزترين جنبه اجتماعى عبادت، خدمت به مردم و برآوردن نيازهاى آنان است. پيامبران الهى و امامان معصوم (علیهم السلام)، دلسوزترين و خدمتگزارترين انسان ها نسبت به جامعه بوده اند و براى هدايت مردم و در آسايش بودن آنها مشكلات طاقت فرسايى را به جان مى خريده اند. در روايات مختلف نيز بر اهتمام ورزيدن بر امور مسلمانان و رفع گرفتاريهاى آنها تأكيد فراوان شده است.
اسلام، زُهد صوفيانه به معناى از مردم بُريدن و كُنج عبادت گُزيدن را به شدّت رد كرده و مسلمانان را از آن باز داشته است. لذا مى بينيم كه به جا آوردن نماز نيز - كه بهترين و نزديكترين راه ارتباط با معبود است - به صورت دسته جمعى توصيه شده است و فرد در كنار جمع، با خداى خويش خلوت كرده، راز و نياز مىكند.
در این تحقیق خدمت رسانی در کلام الهی و معصومین در دو فصل بررسی شده که در فصل اول به حقیقت خدمت رسانی و در فصل دیگر به آثار ناشی از این صفت پسندیده، در دو محور فردی و اجتماعی اشاره شده است.
سود رسانی، گره گشایی، یاری به دیگران، احسان از جمله جلوه های خدمت رسانی هستند، و می توان پرورش روحی و تکامل معنوی، نشاط معنوی، جلوگیری از لغزش های ذلت بار، حمایت الهی، بزرگواری و سروری، را مهم ترین آثار فردی و اجتماعی این صفت برشمرد.
کلید واژه ها: خدمت رسانی، تعاون، اهتمام به امور مسلمانان.