تلنگر
خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنو صدایم را هرگاه تو را صدا زنم و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم.
خدیا! پناه برم به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت.
خدایا! اگر من شایستگی رحمت تو را ندارم ولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی. خدایا! من بر خویشتن ستم کردم در آن توجهی که بدان کردم، پس وای بر او اگر نیامرزیش.
خدایا! پیوسته در دوران زندگی نیکی تو بر من می رسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر.
خدایا! من چگونه مایوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتی که در دوران زندگیم جز به نیکی سرپرستیم نکردی.
خدایا! سرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستم که نادانیش سراپا او را فرا گرفته.
خدایا! براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم با اینکه آشکارش نکردی برای هیچ یک از بندگان شایسته ات، ای خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن.
خدایا! جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من.
خدایا! مرا در آن روزی که میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز.
خدایا! عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بی نیاز نشده از پذیرفتن عذرش، پس عذر مرا بپذیر، ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند.
خدایا! حاجتم را باز مگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما.
خدایا! اگر خواری مرا خواسته بودی راهنماییم نمی کردی و اگر رسواییم را می خواستی تندرستیم نمی دادی.
خدایا! گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردم.
خدایا! ستایش خاص توست، ستایش ابدی جاودان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوست داری و خوشنود شوی.
خدایا! اگر مرا به جنایتم مأخوذ داری من هم تو را به عفوت بگریم و اگر به گناهم بگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم، اگر به دوزخم ببری به دوزخیان اعلام می کنم که من تو را دوست دارم.
خدایا! اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم در کنار امید تو بزرگ است.
خدایا! چگونه من از پیش تو محروم برگردم با اینکه چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده و با نجات بازم خواهی گرداند.
خدایا! من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تو از بین بردم و از این رو خدایا! بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم. خدایا! من بنده تو و فرزند بنده توأم که در برابرت ایستاده و به وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم.
خدایا! من بنده ای هستم که می خواهم از آلودگی آنچه بدان با تو روبرو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت می خواهم زیرا گذشت وصف شناسای کرم تو است.
خدایا! من آن نیرویی که بتوانم به وسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم مگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرا در کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکی های بی خبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی خدایا!
خدایا! به من بنگر نگریستن کسی که او را خوانده ای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشته ای و فرمانبریت کرده، ای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشنده ای که بخل نورزد از آن کس که امید نیکیش دارد.
خدایا! دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش به سوی تو بالا اید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند.
خدایا! کسی که به وسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسی که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو به سویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود.
خدایا! به راستی هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هرکه به تو پناه جوید پناه دارد و من ای خدا به تو پناه آورده ام. پس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن.
خدایا! به خوش بینی من نا امیدی را مسلط مکن و امیدم را که به کرم نیکویت دارم قطع مکن.
خدایا! اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر.
خدایا! اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ می خواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت می کند.
و از تو می خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند و پیمانت را نمی شکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند.
خدایا! برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمد پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد.