چرابه امام حسین سفینه النجاه گویند؟
چرا جمله «انالحسین مصباحالهدی و سفینه النجاه»؛ فقط درمورد امامحسین(علیه السلام) آمدهاست؟
در منابع روایی آمده است: «انه لمکتوب علی یمین عرش الله مصباح هاد و سفینه نجاه»؛ در طرف راست عرش نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. (اعلام الوری، ص400)
بر این اساس، جا دارد که پرسیده شود؛ چرا از بین ائمه هدی تنها امام حسین(علیه السلام) از این لقب برخوردار شدند؟
در پاسخ باید گفت: اگرچه ائمه(علیه السلام) نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب میآیند، اما شرایط زمانه باعث میگردید تا جنبهای از شخصیت آنان تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یک اسم از اسمای الهی گردند.
با توجه به دو مثال میتوان مطلب گفته شده را توضیح داد.
مثال اول: از بین ائمه(علیه السلام) تنها امام پنجم(علیه السلام) به شکافنده علم (باقر) ملقب است، با اینکه همه امامان معصوم از علم لدنی برخوردار بودند و این نیست، مگر اینکه در زمان و شرایطی که امام پنجم(علیه السلام) زندگی میکرد، از سویی نحلهها و افکار جدیدی، بروز کرده و از سویی دیگر، دولت بنیامیه به ضعف گراییده بود. در این فضا و بستر فراهم شده، ضروری بود که اصول مکتب تشیع تبیین شود.
مثال دوم: از بین امامان معصوم تنها امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) از لقب ثارالله (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردارند با اینکه همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است. دلیل این امر آن است که از بین امامان تنها خون آن دو امام بر زمین ریخته شد و در آن شرایط، این نحوه از شهادت، بیشترین نقش و تأثیر را در حیات بخشی به اسلام داشته است.
اما چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای امامحسین(علیه السلام) استفاده شده است؟
در جواب باید گفت: موقعیت و شرایط امام حسین(علیه السلام) یک شرایط ویژه بود. در آن شرایط بنی امیه توانسته بود با تبلیغات مسموم چهره اسلام را واژگون و مسخ نماید. روشن است که چنین اسلامی نمیتوانست هدایتگر انسانها باشد، اسلامی که اجازه میداد خلیفه آن یک انسان شرابخوار و قمار باز و… باشد، اسلامی که تبعیض نژادی و طبقاتی را میپذیرفت، اسلامی که سردمدارانش درحالت مستی بر نماز جماعت حاضر میشدند.
امام آنگاه که از هدف قیام خود سخن میگوید، میفرماید: من نه برای راحتطلبی و وانهادن مسئولیت، به راه افتادهام و نه برای خوشگذرانی و بیهودگی؛ نه انگیزهام ستمکاری و بیدادگری است و نه تبهکاری، بلکه میخواهم امت جدم را اصلاح کنم .(حیاه الامامالحسینبنعلی(علیه السلام)، ج2، ص264)
آن حضرت- بعد از ترسیم وضعیت اجتماعی زمانه خود- میفرماید: «مگر نمیبینید که حق و عدالت اجرا نمیشود و مردم دست از باطل نمیکشند؟! در چنین محیط فاسد و آلودهای هر فرد با ایمانی آرزومند مرگ و ملاقات پروردگار است».
یا آنگاه که از زمامداری یزید با خبر شد، فرمود: «و علیالاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید.» (دیگر باید فاتحه اسلام و مسلمانی را خواند و با آن وداع گفت، آن گاه که جامعه و مردم دچار زمامدار و رهبری مانند یزید گردند. (اللهوف علی قتلی الطفوف، ص11)
امام در چنین شرایطی توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد و در واقع راه نجات و هدایت را برای انسانها تجسم نماید؛ از این جهت؛ در حادثه کربلا و به ویژه روز عاشورا ما شاهد بروز و ظهور همه فضائل و خوبیها از وجود مقدس امامحسین(علیه السلام) و یارانش هستیم، و میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که تمام ابعاد اسلام توسط ایشان با رنگ خون در زمین کربلا این تابلوی همیشه زنده تاریخ، نقاشی شده است، درحالی که برای امامان دیگر این شرایط فراهم نشد که همه ویژگیها و فضائل خود را در معرض دید حقیقتجویان قرار دهند و تمام ابعاد هدایتی اسلام را به نمایش بگذارند، و این البته به مقتضای وظیفهای بود که برعهده آنان بود که هر شرایط خاص، رفتار خاصی را هم میطلبید و آنان موظف بودند الگوی رفتاری مناسب همان شرایط را به بشریت ارائه دهند؛ یعنی این محدودیت از سوی شرایط بوده است که رفتار الگویی محدودی را اقتضا میکرد. به جهت همین جامعیتی که واقعه عاشورا از آن برخوردار است این حادثه و خود امامحسین(علیه السلام) چراغی شدند که با نگاه به این چراغ کسی گمراه نمیشود و در دریای طوفانی غرق نخواهد شد.
به عبارت دیگر، آن امام چراغ هدایت است برای آنهایی که در ظلمات جهل گرفتار آمدند و کشتی نجات است برای آنهایی که در گرداب دنیا دست و پا میزنند. لذا در زیارت اربعین امامحسین(علیه السلام) میخوانیم:
خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات بخشد، درحالی که دنیاطلبان (کسانی که دنیا فریبشان داده بود) بر علیه او یک دست شده بودند. (بحارالأنوار، ج98، ص331)
بنابراین همه ائمه اطهار(علیه السلام) از این منظر چراغ هدایت و کشتی نجات هستند اما امام حسین(علیه السلام) به خاطر شرایط خاصی که داشت، برجستگی و ویژگیهایی یبشتری پیدا کرده است در روایتی از امامرضا(علیه السلام) آمده است که همه ما کشتی نجات هستیم اما کشتی امام حسین وسیعتر است و در امواج متلاطم دریا سریعتر به مقصد میرسد. (بحارالانوار، ج26، ص322)
منبع
علت نامگذاری ماه ربیع الاول چیست؟
علت نامگذارى ماه ربیع الاول:
ربیع به معنى بهار از ماده رَبع است. علت اینکه به این ماه ربیع گفته مى شود این است که در فصل بهار گیاهان تر و تازه اند و نامگذارى این ماه در فصل بهار رخ داده است.
اعمال مشترک اول هر ماه
1ـ دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى 43 «صحیفه سجادیه» است.
2ـ قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
3ـ روزه
از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
4ـ نماز
شب اول ماه:
دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.
روز اول ماه:
خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد، هر کس چنین کند سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
ربیع
ــــــــ
امام مهدی(عجل الله) از دیدگاه امام حسن مجتبی(علیه السلام)
بعد از امضای قرارداد صلح با معاویه برخی از شیعیان ناآگاه به خدمت امام حسن مجتبی(علیه السلام) رسیده، او را برای پذیرش صلح سرزنش کردند. امام حسن(علیه السلام) فرمود:
شما نمیدانید که من برای شما چه کردهام؟! به خدا سوگند آنچه من انجام دادهام برای شما از تمام این جهان سودمندتر است.
مگر نمیدانید که من امام شما هستم؟! اطاعت من بر همهی شما واجبست، و به صریح فرمایش رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) یکی از دو سروران جوانان بهشتی هستم؟!
مگر نمیدانید که هنگامی که حضرت خضر(علیه السلام) کشتی را سوراخ کرد و جوانی را کشت و دیوار را تجدید بنا کرد حضرت موسی خشمگین شد، زیرا سبب و حکمت آنها را نمیدانست، ولی کارهای حضرت خضر درنزد خدا صحیح و بی اشکال بود.
مگر نمی دانید که هر یک از ما بر گردنش بیعت طاغوت زمانش خواهد بود. به جز قائم ما که حضرت عیسی در پشت سر او نماز میخواند و خدای تبارک و تعالی ولادتش را مخفی نگه میدارد و خودش را در پشت پردهی غیبت نهان می سازد تا به هنگام ظهور، بیعت احدی در گردن او نباشد".
منبع:
اعلام الوری، ص 401.
darolmahdy_borkhar
کسانی که خواهان نزدیکی به قله توحیدند بخوانند
وقتي بعد از امتحان ذبح اسماعیل، جبرئيل عليه السلام گوسفند را آورد و قضیه به آن نحو تمام شد. حضرت ابراهيم علیه السلام در فكر فرو رفت.
جبرائيل علت آن را پرسيد، حضرت ابراهیم گفت: به من قول داده شده بود كه بعد از ذبح پسرم اسماعيل، در دنيا و قيامت به بلندترين قله توحيد برسم! در این مسأله كه بداء شد و حضرت اسماعیل ذبح نشد، نميدانم بالاترین مقام توحید که بنا بود من به آن برسم چی می شود؟!
حضرت جبرائيل عليه السلام رفت و برگشت و روضه حضرت سید الشهداء علیه السلام را برایشان خواندند و آن پدر و پسر گريه مفصلي كردند؛ بعد حضرت جبرائيل علیه السلام به حضرت ابراهیم فرمود: با گريه اي كه بر حضرت سيدالشهداء كردي مسأله بلندترين قله توحيد حل شد.
بخشی از سخنان حاج شیخ جعفر ناصری
دفن شهدای کربلا و مدفن سر امام حسین(علیه السلام)
چه کسی شهداي كربلا رو دفن كرد و محل دفن سر مبارك امام(علیه السلام) کجاست ؟
بعد از شهادت امام حسين عليه اسلام و اهل بيت و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه. ق )، بدن هاي قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمين ماند. و طبق نقل طبري آمده است كه امام حسين عليه السلام و ديگر شهدا يك روز پس از شهادت و بعد حركت سپاهيان عمر سعد به سمت شام يعني يازدهم محرم توسط اهل غاضريه از بني اسد دفن شدند.
????اين قول مورخان اهل سنت است و شيخ مفيد در الارشاد و سيد بن طاووس در لهوف و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابي طالب از مورخين و علماي شيعه هم همين قول را نقل كرده اند، با اين تفاوت كه شيعيان قائل به دفن ابدان توسط امام سجاد عليه السلام هستند.
????در رد قول اول بايد نكاتي را مد نظر داشت، اولاً اينكه روش دفن امام عليه السلام و ياراني كه در ركاب وي شهيد شدند به آنگونه كه از پراكندگي قبرشان مي دانيم براي بني اسد امكان پذير نبود. زيرا آنان در ميدان نبرد شركت نداشتند و نمي توانستند بدون راهنمايي كسي آنان را شناسايي و دفن كنند. بويژه آنكه سرهاي شهيدان را بريده بودند و پيكرها سر نداشتند.
????و بنا بر نظر شيعه مبني بر اينكه دفن امام را جز امامي مانند خودش بر عهده نمي گيرد، ناگزير بايد گفت كه راهنمايي كه با بني اسد در دفن شهداي كربلا بود امام سجاد عليه السلام بودند. لذا با اسباب غيبي به دشت كربلا آمدند و بدنهاي شهداء را سه روز بعد از واقعه كربلا در روز سيزدهم محرم به كمك مردان طايفه بني اسد دفن کردند.
????محل دفن سر امام
????در اين كه سر امام حسين عليهالسلام كجا دفن شده است، منابع تاريخي شيعه و سني گزارشهاي گوناگوني آوردهاند تا آنجا كه چندين قول در اين باره گفته شده است.
1⃣سر به بدن ملحق شده است. اين قول مشترك ميان شيعه و سني است. ولي بين علما ي شيعه مشهور است، علماي شيعه، از جمله شيخ صدوق، سيد مرتضي، فتال نيشابوري، ابن نما حلي، سيد ابن طاووس، شيخ بهايي و مجلسي اين قول را بيان كردهاند.
2⃣ دفن سر مبارك در قبرستان بقيع كه در ميان اهل سنت مشهور است.
3⃣نجف اشرف و در كنار قبر اميرالمومنين عليهالسلام
4⃣ مسجد رقه در كنار فرات
5⃣ دمشق باب الفراديس
6⃣ دمشق قبرستان باب الصغيره
7⃣ فلسطين در عسقلان
8⃣مصر شهر قاهره.
9⃣ مفقود شدن سر مطهر بطور معجره آسا به قول مرحوم قطب راوندي در كتاب الخرائج.
????بررسي و تامل در اين اقوال، اين نتيجه را در بردارد كه ديدگاه اول، يعني الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علماي شيعه است، از اين رو اين قول قابل اعتنا و پذيرش است و بنا بر گزارشهاي تاريخي - چنانكه اشاره شد - اين الحاق در روز بيستم صفر سال 61 (روز اربعین) بوده است.
جهت مطالعه متن کامل این پرسش و پاسخ به آدرس زیر مراجعه نمایید
???? http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=2191
???? http://porseman.org
???? http://porsemani.ir
همسر قمرالعشیره که بود؟!
حضرت عباس(علیه السلام) تنها با یک زن ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود.
لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی (علیه السلام) بود.
لبابه از حضرت ابوالفضل (علیه السلام) پنج پسر و یک دختر بدنیا اورد.
لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام قاسم در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجه ها را تحمل کرد. پس از ازادی اسرا او به مدینه برگشت.
لبابه روز و شب گریه می کرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی از دنیا رفت. خدای رحمتش کند.
فرزندان او مدتی توسط مادربزرگ پاکشان ام البنین سلام الله علیها تربیت شدند اما اوهم دوسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به امام سجاد علیه السلام منتقل شد.
گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس ع نزد امام سجاد ع می آمد اشک بر گونه های حضرت جاری می شد….
يا قمر العشيره
جلوه کن در دلِ شب صورت مهتاب بکش
خَم بیانداز به ابرویت و محراب بکش
فکر ما نیز بکن، شانه مزن مویت را
عاشقان را به سر ِ دار ِ پُر از تاب بکش
هدیه کنید به پیشگاه مقدس قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) صلواتی بر محمد و آل محمد.
یاعلی
پی نوشت؛
دارالمهدی برخوار،سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸