معلم در کلام استاد مطهري
معلم بايد نيروي فکري متعلم را پرورش دهد و او را به سوي استقلال رهنمون کند. بايد قوه ابتکار او را زنده کند؛ يعني در واقع، کار معلم آتش گيره دادن است.
فرق است ميان تنوري که شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا آن را داغ کنيد و تنوري که در آن هيزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گيره از خارج مي آوريد و آن قدر زير اين چوب ها و هيزم ها قرار مي دهيد که اين ها کم کم مشتعل شود.
مولاي متقيان علي(علیه السلام) مي فرمايد: “من علمني حرفاً فقد صيرني عبداً؛ هرکس چيزي به من بياموزد، مرا غلام خويش کرده است”
پی نوشت:
مهارت تبلیغ برای جوان امروزی
نکات مهمی از روحیه نسل جوان:
۱. بسیاری از جوانان امروزی از تذکر مستقیم امور تربیتی و اخلاقی متنفرند؛ به خصوص اگر مستقیم به خودشان اشاره شود.
در این گونه موردها، باید از زبان و روش قرآن استفاده کرد. قرآن کریم در نکوهش و مدح اشاره ی تصریحی کم دارد و به طورعمومی به روش غیر مستقیم، دارندگان صفت زشت را نکوهش و دارندگان صفت نیک را مدح می کند؛ مانند «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَه لُّمَزَه»، « وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» و « وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِین»
۲. جوان عصر حاضر از رمز و راز، پرده گویی و صحبت با ایما و کنایه بیشتر لذت می برد.
بدین جهت، در تماشای فیلم ها و خواندن کتاب ها بیشتر دقت می کند تا به زاویه های پنهان آن پی ببرد. قرآن کتابی است که رمز و رازهای فراوانی دارد. وقتی قران به جوان امروزی معرفی شود که از رازها و رمزها لذت می برد، طبیعی است که زبان قرانی را می پذیرد.
۳. جوان امروزی واقع گراست؛
پس باید برای او از واقعیت ها گفت و هیچ کتابی مانند قرآن و عترت واقعی نیست.
۴. جوان قرن ۲۱، اهل شبهه است؛
بنابراین باید به رمز و راز شبهه آگاه باشیم تا بتوانی از پس پاسخ برآییم که دراین صورت، واقعیت برای او ماندگار خواهد شد. به همین دلیل می گویند: «ذکر الشیء مبهماً ثم مفسّرا اوقع فی النفوس»
۵. جوان امروز عدالت خواه است و در پی آزادی.
۶. جوان عصر حاضر، امور تعبّدی محض را قبول نمی کند و به دنبال چراها می گردد.
زبان قرآن پاسخگوی این ویژگی جوان امروزی است؛ زیرا قرآن هیچ گاه انسان ها را به تعبد محض دعوت نکرده است و تأکید دارد: «ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
۷. جوان امروز به برکت پیشرفت فناوری، قدرت تخیّل زیادی پیدا کرده است.
۸. جوان امروز می خواهد از قراین و شواهد خیلی دور واقعیت را بیابد؛
مانند کاراگاهان. زبان قرآن برای این ویژگی جوان نیز پاسخگوست. قرآن کریم نشانه های خیلی دوری از اشیا بیان کرده است؛ برای مثال در بیش از ۱۴۰۰ سال قبل، به پدیده ی لقاح درختان، وجود اتم، مرکز بودن خورشید و… اشاره کرده است.
بنابراین، اگر قرآن و عترت به درستی معرفی شود و پاسخ های جوان امروزی از میان آن ها داده شود، او دین را با همه ی وجود می پذیرد.
پی نوشت : سایت بلاغ
امان
دوامانت بزرگ برروی زمین
امام باقر(علیه السلام)ازامیرالمومنین (علیه السلام)نقل کرده است که حضرت فرمودند:
روی زمین ازعذاب خدای دو امان موجودبود.یکی ازآن دوازشمابازگرفته شدرسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)بودوآن امانی که باقی است استغفاراست وخداوندی که برهرگوینده غالب است درقرآن مجید(سوره انفال آیه 33)می فرماید:تاتودرمیان بندگانی خداوندعذاب کننده آنان نیست وهمچنین مادام که ایشان استغفارمی کنندخداوندآنان راگرفتارنخواهدکرد.
اصول آموزش مفاهیم دینی به کودکان
در رابطه با چگونگی آموزش مفاهیم دینی به کودکان اختلاف نظرهایی وجود دارد. گروهی معتقدند پیش از بلوغ نباید به کودک آموزش دینی داد و گروهی عکس این نظر را معتقدند.
از نظر اسلام، به ویژه براساس سیره و رهنمودهای معصومان (علیهم السلام) ، آموزش مفاهیم دینی از هنگام تولد شروع می شود و آموزش در دوره کودکی پایه و اساس در دوره های دیگر است.(1)
از طرفی، آموزش صحیح و مؤثر بدون در نظر گرفتن توانایی ذهنی کودک مطلوب نیست و ممکن است کودک را نسبت به یادگیری دلسرد و یا در یادگیری او اختلال ایجاد نماید. از این رو، آموزش مفاهیم دینی به کودکان گرچه امری بسیار مقدس و والا است، اما موفقیت درآن، در گرو آگاهی و شناخت اصول و روش های آموزشی متناسب با آن است. به فرموده امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) هیچ حرکتی نیست مگر این که انسان در به انجام رساندن آن نیاز به شناخت و آگاهی دارد: «ما مِن حَرَکة اِلاَّ وَ اَنتَ مُحتاجٌ فیها الی مَعرِفَه.»(2)
آموزش مفاهیم دینی نیز مانند هر علم دیگری نیاز به شناسایی و به کارگیری اصول و روش های صحیح، کارآمد و مؤثر دارد. بنابراین، همان گونه که شناخت خصوصیات و توانایی های کودکان در بهینه سازی آموزش مفاهیم دینی امری مسلم است، شناخت اصول و روش های مربوط به آموزش مفاهیم دینی کودکان دبستانی نیز ضرورت دارد.
بدین ترتیب، اگر آموزش مفاهیم دینی کودکان بدون توجه به اصول و روش های صحیح آموزشی انجام پذیرد، مصداق این سخن امام صادق (علیه السلام) خواهد بودکه: «اَلعامِلُ عَلی غَیرِ بَصیَرة کَالسَّائِرِ عَلَی غَیرِ الطَّریقِ لایَزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ الاَّ بُعدا»؛(3) کسی که بدون بصیرت دست به انجام کاری می زند، مانند رونده در بیراهه ای است که هرچه سرعتش بیش تر باشد، از مقصد دورتر خواهد شد.
بنابراین، آنچه باید بدان توجه داشت و این نوشته نیز درپی آن می باشد، این است که درک و برداشت کودک از مفاهیم دینی با بزرگسالان یکسان نیست؛ آنان در حد ظرفیت ذهنی خود مطالب دینی را می فهمند و برآن اساس، جهان بینی خود را می سازند.
با توجه به سخن رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله ) که فرمود: «ما پیامبران موظفیم با هرکس مطابق درک و فهم او صحبت کنیم»،(4) اگر آموزش مفاهیم دینی برای دانش آموزان دوره ابتدایی به گونه ای حساب شده صورت نگیرد، نه تنها از تأثیرات سازنده ای برخوردار نمی گردد، بلکه می تواند پیامدهای زیانباری به دنبال داشته باشد. از این رو، هدف اصلی این متن دستیابی به اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان با مروری بر آیات و روایات اسلامی، نظرات دانشمندان تعلیم و تربیت و نیز اندیشمندان اسلامی است
1- اصل سهولت
منظور از اصل سهولت این است که در آموزش مفاهیم دینی به کودکان، باید توان شناختی، عاطفی و انگیزشی کودکان را در نظر گرفت و از زیاده روی، خشونت و سخت گیری در روند آموزشی پرهیز نمود؛ زیرا هدف از آموزش مفاهیم دینی، برانگیختن شوق و رغبت کودکان به یادگیری آموزه های دینی است و نه صرفا انتقال آگاهی های دینی.
از این رو، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) همواره این سخن را تکرار نموده اند که «آموزش دهید و آسان بگیرید و سخت گیری نکنید»؛(5) چرا که «خداوند مرا سخت گیر و سرسخت مبعوث نفرمود، بلکه مرا آموزگاری آسان گیر مبعوث نموده است.»(6)
شهید مطهری نیز نقل می کند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن گاه که معاذ بن جبل را برای تبلیغ دین به یمن فرستاد، به او چنین فرمود: «یا مَعاذُ بَشّروَ لاتُنَفِّرْ وَ یَسّرْوَ لاتُعَسِّرْ»؛ می روی برای تبلیغ اسلام، اساس کارت تبشیر و مژده و ترغیب باشد، کاری بکن که مردم مزایای اسلام را درک بکنند و از روی میل و رغبت به اسلام گرایش پیدا کنند.
نکته ای که پیغمبر اشاره کرد این بود که «بَشَّر وَ لا تُنَفِّرْ»؛ کاری نکن که مردم را از اسلام فرار بدهی و متنفر بکنی. مطالب را طوری تقریر نکن که عکس العمل روحی مردم فرار از اسلام باشد.(7)
حال با توجه به اصل آسان گیری در آموزش های اسلامی، رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی به کودکان از اهمیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا بنابر آنچه در بررسی ویژگی های کودکان بیان شد، مفاهیم دینی اموری هستند که با فطرت کودک سازگارند و نیازی به تحمیل و سخت گیری ندارند، سخت گیری زمانی است که آموزه هایی خلاف خواست فطری کودک به گونه ای برای او ترسیم و تکرار شود که آن را بدون فکر و اندیشه بپذیرد. علاوه بر این، مفاهیم و آموزه های دینی سهل و آسان، زمینه های درونی و انگیزشی لازم را برای کودک فراهم نموده، او را به یادگیری مفاهیم و حقایق دینی علاقه مند می سازد.
چنان که خشونت و سخت گیری در امر آموزش مفاهیم دینی، کودک را نسبت به اصل دین و تعالیم حیات بخش آن بدبین نموده، آثار و پی آمدهای ناگواری در روحیه لطیف او باقی خواهد گذاشت.
بنابراین، رعایت این اصل در آموزش مفاهیم دینی کودک چنان مهم است که ائمه معصومین (علیهم السلام) در سخنان نورانی خویش والدین را بدان سفارش نموده اند. بنابر مضمون روایتی از امام صادق (علیه السلام) به نقل از رسول مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) ، «والدین کاری را که انجام آن برای کودک آسان و ساده است بپذیرند و آنچه را که انجامش بر وی سنگین و غیر قابل تحمّل است از او انتظار نداشته باشند.»(8)
پی نوشت:
1) (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، باب ۷، روایت ۱۳، ص۲۲۴.)
2)محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، باب ۱۱ فی وصیته لکمیل بن زیاد النخعی، ص ۲۶۷.
3)محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، باب من عمل بغیر علم، ح۱، ص ۴۳.
4)قال النبی: «انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم» (کافی، ج۱، روایه ۱۵، ص ۲۳.)
5)محمد محمدی ری شهری، العلم والحکمه فی الکتاب والسنه، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶، حدیث ۱۳۱۱.
6)همان، حدیث ۱۳۰۸.
7)مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، انتشارات صدرا، ۱۳۶۷، ص ۲۰۹.
8)وسایل الشیعه، ج ۱۵، ابواب احکام الاولاد، باب ۸۶، ص ۱۹۹.
طلبه و رشد جامع!!!
دسته ای از نیازهای طلبه در برنامه آموزشی حوزه به خوبی تأمین میشود. اما رفع دسته دیگر به همت و تلاش شخصی خود او واگذار شده است. آگاهی از این مسئله، موجب می شود طلبه، چشم طمع از برنامه ریزی دیگران بردارد، ابتکار عمل به دست گیرد، مردانه چاره ای بیندیشد و اقدامی کند.
حرکت اول در برنامه تشخیص عناصر مورد نیاز است. این قلم، در این فراز به معرفی این عناصر می پردازد. اما ارزشگذاری، درجه بندی و توزیع آنها بر زمان در قالب یک برنامة جزئی فراخور این مختصر نیست، گرچه گاهی به آن پرداخته است.
هر انسانی در مسیر بندگی خدا و تلاش برای سربازی حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) در ابعاد مختلف «باید» رشد کند و شکوفا شود؛ بُعد اخلاقی و معنوی ـ بعد علمی ـ بعد جسمی ـ بعد اجتماعی ـ بعد هنری ـ بعد حرفهای یا صنفی.
«باید»ی که در این جمله ادعا شده، اختصاصی به طلبه ندارد. هر انسان مسئولی در هر شغل و موقعیتی، اگر بخواهد خدمتگزار شایستهای برای پیشبرد اهداف دین باشد، باید بنای شخصیت خود را این چنین، جامع و متوازن و معتدل بسازد. از میان این ابعاد، رشد معنوی انسان، اصالت و ضرورت دارد، و رشد انسان در سایر ابعاد، باید در خدمت و به هدف رشد معنوی صورت گیرد.
1 ـ بعد معنوی و اخلاقی
ارتقای معنوی و تهذیب نفس، وظیفه طلبگی طلبه محسوب نمیشود؛ بلکه رسالت انسانی اوست. طلبه پیش از آنکه طلبه باشد یک انسان است. هر انسانی در هر صنف اجتماعی که خدمت میکند وظیفه تلاش برای کسب کمال روحی را برعهده دارد. این امانت، به دوش انسان با وصف انسان نهاده شده نه به دوش انسان با وصف طلبه.
البته قابل انکار نیست که طلاب علوم دینی به جهت نسبتی که با دین خدا، دارند، در بعد تهذیب نفس و عمل به آموزههای شریعت، مسئولیت بیشتری پیدا میکنند. عالم بدون تهذیب مرغ پر شکستهای است که بهزودی اسیر گرگ و روباه میشود. امام صادق به یکی از شاگردان خود فرمودند:
کار خوب، از هر کس خوب است. اما از تو خوبتر است. به جهت نسبتی که با ما داری. کار بد، از هر کس بد است و از تو بدتر. به جهت نسبتی که با ما داری.
ارائه برنامه اخلاقی نیازمند بحث جداگانه ای است که جزئیات آن با موضوع این گفتار تناسب ندارد و اما از آنجا که ارتباط مداوم با آثار اخلاقی، انگیزه و نشاط انسان را در حرکت به سوی کمالات معنوی تأمین و ناآگاهی و ندانمکاری او را کمتر میکند، بنا بر توصیه بزرگان، مناسب است این قبیل آثار، کتاب بالینی ما قرار گیرد. یعنی به هنگام خواب یا وقت مناسب دیگر در هر شبانه روز خود را موظف به مطالعة بخشی از آن بدانیم.
همچنین لازم است در هر شبانهروز، ساعتی برای خود قرار دهیم که در آن به خلوت و توجه بپردازیم. برنامه این ساعت ممکن است استغفار، دعا، نماز، مناجات، محاسبه، قرائت قرآن، یا توسل باشد. مناسبترین زمان برای این خلوت، سحرگاه است.
2 ـ بعد علمی
رشد شخصیت ما در هر یک از ابعاد ششگانه در گرو به دست آوردن آگاهی هایی است. این آگاهیها باید به مرور زمان در ذهن ما حضور یابد و پس از آن به دایره عمل نفوذ کند و به کار گرفته شود. در میان همه این آگاهیها شاید مهمترینها این امور باشد.
آشنایی با محتوای دین در دوره تحصیل ارتباط مستمر با قرآن ارتباط مستمر با احادیث مطالعه آثار اندیشمندان اسلامی
3 ـ بعد جسمی
حفظ تندرستی و نشاط جسمی، لازمه حرکت به سوی کمال است. به این منظور اهتمام به ورزش، استراحت کافی، تغذیه مناسب و حفظ بهداشت، ضروری است. طلبه باید برای انجام این وظیفه ضروری، آگاهیهای لازم را در هر مورد کسب کند و پس از آن به کار گیرد.
4 ـ بعد اجتماعی
ارتباط با اجتماع ضرورت زندگی انسان است. در این ارتباط هم جامعه بر انسان اثر می گذارد و هم فرد فردِ انسانها ـ به اندازه ابعاد وجودی خود ـ بر جامعه.
موفقیت انسان در این تعامل در گرو رشد اجتماعی است. مهمترین مولفه رشد اجتماعی، رشد سیاسی است که در مجموعهای از آگاهیها، توانمندیهای ذهنی، روحیات و رفتارها، متجلی میشود. کسب هوشمندی سیاسی، قدرت تجزیه و تحلیل، زمانشناسی، آشنایی با نظامها و نهادهای اجتماعی کلان و نیز تحولات عمده جهانی قدر متیقن وظایف ما در این بعد است.
5 ـ بعد هنری
وجود ذائقة جوشان و حس سرشار هنری که نشان از توازن و انسجام روحی دارد، موجب بهره مندی شخص از مظاهر زیبایی و نوعی نشاط و انبساط خاطر میگردد. علاوه بر این بهرة شخصی از جلوه های هنر، فوران ذوق و سلیقه و نیز قدرت خلاقیت هنری از دارایی های ارزشمند یک طلبه است که در قلم و بیان او سرازیر می گردد و آثار علمی او را جان بخشیده و به جریان می اندازد. لذا تقویت لطافت روحی و ظرافت هنری تا اندازة ممکن در دستورکار او قرار میگیرد.
6 ـ بعد صنفی
مجموع آنچه در اینجاپرداخته ایم بیشتر ناظر به هویت صنفی طلبه و ممیزات او از دیگران است.
پی نوشت:
1. بحارالانوار ج 47، ص 349 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 18،ص205
3 نکته برای تبلیغ موفق
عدم درخواست اجرت برای امر تبلیغ
مبلّغ نباید برای تبلیغ و خواندن نماز جماعت، منبر و حتی سخنرانی درخواست اجرت کند؛ زیرا این عمل تبعات منفی دارد، به علاوه اعتقاد به رزّاق بودن خداوند باید سرلوحة عمل و رفتار یک مبلّغ باشد؛ چنانچه خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»؛[1] و هر کسی که از خدا بترسد، خدا برای او راهی [برای بیرون شدن از بن بست] قرار خواهد داد و از جایی که گمانش را ندارد، به او روزی خواهد رساند.
رفتار مناسب با میزبان و خانواده او
برخی از مراکز تبلیغی، فاقد منزلی برای مبلّغ هستند، و ناچاراً عده ای از مردم با علاقة خاصی که نسبت به میهمان و به خصوص میزبانی روحانیون دارند و به قصد کسب ثواب، مبلّغ را در منزل خود اسکان می دهند؛ حال این مبلّغ باید کمترین زحمت و تکلّف را برای اهل آن خانه داشته باشد و از در خواست های غیر ضروری و خارج از توان میزبان پرهیز کند.
در این راستا توجه به آداب معاشرت و نیز آداب ورود و خروج به منزل و… ضروری است؛ به ویژه در خانه ای که نامحرم حضور دارد.
اجازه سؤال کردن به مخاطب
باید به مخاطب فرصت سؤال کردن داده شود؛ حتی الامکان تا جایی که این امر مخلّ به فعالیت های تبلیغی نباشد، باید رعایت شود و بایستی پاسخ مناسب به سؤلات داده شود. در این زمینه لازم است از هرگونه شتابزدگی در پاسخ به سؤلات پرهیز شود.
«راغب اصفهانی» در کتاب «محاضرات الادباء» نقل کرده است: روزی دانش آموزی سر کلاس درس به استاد خود گفت: من در خواب دیدم که گویا تمام بدنم آغشته به نجاست است و تمام بدن شما آغشته به عسل. وقتی حرف دانش آموز به اینجا رسید، استاد دیگر فرصت نداد که دانش آموز حرفش را تمام کند، و فوراً گفت: این نتیجة عمل های بد تو و اعمال خوب من است که خداوند بر بدن من و تو پاشانیده است.
سپس دانش آموز به استاد گفت: اجازه می دهید بقیة خوابم را بگویم؟. استاد گفت: بگو! گوش می کنم. دانش آموز گفت: پس در آن حالت تو مرا می لیسیدی و من تو را. استاد که خیلی ناراحت شده بود، گفت: دور شو ذلیل شده.[2] اگر این استاد کمی صبر کرده بود تا سخن دانش آموزش تمام شود، می توانست جواب مناسبی بگوید.
البته گاهی لازم است کلام طرف مقابل را محترمانه قطع کرد، از جمله:
الف) شخصی که زبان به چاپلوسی گشوده باشد؛ خواه چاپلوسی از مبلّغ باشد یا غیر مبلّغ، و آن غیر، حاضر باشد یا نباشد؛
ب) حرف طرف مقابل غیبت یا تهمت یا حتی کنایه گویی و تعریض نسبت به دیگران باشد که حتماً باید از آن جلوگیری شود.
پرهیز از چاپلوسی و تملّق
از چاپلوسی و تملّق به طور کلی باید اجتناب کرد؛ زیرا این امر در آموزه های دینی نهی شده و در این باره، روایات و داستان های فراوانی وجود دارد که از باب اختصار به نقل یک روایت اکتفا می شود:
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)فرمودند: «اُحْثُوا فِي وُجُوهِ الْمَدَّاحِينَ التُّرَاب»؛[3] بر صورت مدیحه سرایان که از شما تعریف می کنند، خاک بپاشید.
احترام گذاشتن به روحانیون محلی
اگر در محل تبلیغ، روحانی، روضه خوان یا ملّای محلی حضور دارد، باید با کمال احترام با آنها برخورد کرد، هر چند از جهت علمی از آن مبلّغ پایین تر باشند؛ زیرا احترام به آنها آثار و برکات زیادی به دنبال دارد.
ضمن این که برخوردهای احترام آمیز، از برخی برداشت های احتمالی (همچون حسادت) جلوگیری خواهد کرد.
پی نوشت:
[1]. طلاق/۲ ـ ۱.
[2]. محاضرات الادباء، راغب اصفهانی، مکتبة الشیخ موسی شریف، مصر، بیتا، ج۱، ص۱۵۱.
[3]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، بیتا، ج۷۳، ص۲۹۴.