راز عدم ازدواج حضرت معصومه سلام الله علیها
احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می پردازیم.
۱. وصیّت موسی بن جعفر(علیه السلام)
یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!
ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و ۲۳ دختر، پسران عبارت بودند از : علی رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.
موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.
در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(صلی الله علیه و آله) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی شود.
ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می کنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و … را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیَّتی … اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی … و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ … وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ...؛ شاهد می گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده ام… (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می دهد و اگر خواست رد کند، رد می کند.
در این وصیت نامه، حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) با صراحت به فرزندان اعلام می دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(علیه السلام) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(علیه السلام) باید نظارت داشته باشد.
بنابراین نظریه یعقوبی بی اساسی است و نمی توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته اند.
۲. همتا نداشتن
نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(سلام الله علیها) از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمی شد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار می گیرد، هم کفو بودن است.
این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه رکفو یکدیگر می دانستند. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه آله) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود.ثانیاً، در عصر امام کاظم(علیه السلام) جوانان شایسته ای از تبار امام حسن مجتبی(علیه السلام) و حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که می توانستند همسران مناسب برای آنان باشند.
۳. اختناق هارونی
احتمال و نظریه سوم آن است که اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(علیه السلام) مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(علیه السلام) داشته باشد؛ چرا که همین ارتباط نسبی زمینه ای را فراهم می ساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری می کرد، ولی ستمگری بی رحم بود. یکی از مورّخین می گوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک می ریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالم تر بود.و همین مرد دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.
شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر می بردند و کوچک ترین حرکاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(علیه السلام) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثه ای که برایت پیش می آید، به کار می آید.
چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه ای نگه داشته ام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کننده ای را درباره تو باور نخواهم کرد.
این گونه قضایا نشان می دهد که ارتباط موسی بن جعفر(علیه السلام) کنترل می شد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش می داد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(علیه السلام) نیز تحت نظر قرار گرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه(سلام الله علیها)و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(سلام الله علیها)پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.
بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرئت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(علیه السلام) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود.
منبع: فرهنگ كوثر - بهار ۱۳۸۶، شماره ۶۹ - راز عدم ازدواج حضرت معصومه (سلام الله علیها)
نرم افزار عمه سادات
عمه سادات سلام علیک
مرغ دلم راهی قم می شود
درحرم امن تو گم می شود
عمه سادات،سلام علیک
روح عبادات،سلام علیک
کوثر نوری،به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات ،بگو کیستی؟
فاطمه یا زینب ثانیستی
از سفر کرب و بلا آمدی
یا که به دیدار رضا آمدی
من چه کنم شعله داغ تو را
درد و غم شاه چراغ تو را
کاش شبی مست حضورم کنی
با خبر از وقت ظهورم کنی
کاش جاروکشی صحن نصیبم می شد
پی نوشت:
آقاسی
قم و حضرت معصومه(سلام الله علیها) در نگاه روایات
مگر فرقی هم می کند تهمورث پیشدادی قم را بنا کرده باشد یا بهرام گور ساسانی . در عصر هخامنشیان ساخته شده باشد یا به دستور کیخسرو پادشاه کیانی (1) . آنچه مهم است پیوند طبیعت این سرزمین با اسم و رسم آن است . قم جایگاه گرد آمدن آب و سبزه است که نشان زندگی و طراوت و پویایی است (2) و راهیان و مهاجران قم نیز زندگان جاودانه تاریخند که با «ماندن » و «پوسیدن » سخت بیگانه اند و تو این همه را خوب می دانستی!
می دانستی که شیطان - آنگونه که رسول خدا در سفر ملکوتی خود دید - در مقابل قم به زانو درآمد . (3)
می دانستی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) قم را شهر شیعیان نامیده و فرموده است: «اگر قمی ها نبودند هر آینه دین خدا از بین رفته بود .» (4)
می دانستی که علی (علیه السلام)، به هنگام نزول فتنه و نمودار شدن بلا و گرفتاری، شهر قم را سالم ترین اماکن معرفی نموده . (5)
می دانستی که جعفر صادق (علیه السلام) در حق قم و قمیان دعای خیر کرده و فرموده: «سلام خداوند بر اهل قم، خداوند آنان را از باران رحمتش سیراب گرداند و برکاتش را بر آنان فرود آورد و بدیهای آنان را به خوبی مبدل گرداند .
آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند . آنان فقیهان و عالمان و هوشمندانند، آنان اهل بینش و روایت و عبادت نیکو هستند . (6)
و اینگونه بود که سراغ از قم گرفتی . و راهی این سرزمین شدی . گویی همه حوادث تاریخ حساب شده پیش می رود . بیست و سه سال از هجرت پیامبر به مدینه گذشته بود که قم به دست ابوموسای اشعری فتح شد . (7) نمی دانم آن روز کسی گمان می کرد که چنین قداستی به قم روی خواهد آورد یا خیر؟ اما دیری نپایید که این شهر مامن شیعیان به ستوه آمده از جور و ستم خلفای اموی و عباسی گشت و گروه هایی از اعراب بنی اسد و عتره و آل مزحج و قیس و البته اشعریان، که تاب زور و تزویر را نمی آوردند توجهشان به قم معطوف شد . (8)
و تو امروز در میان اینان هستی . در میان شیعیان ولایت و در منزل موسی بن خزرج بزرگ اشعریان قم . (9)
هفده روز است که به قم آمدی و تنها خدا می داند شانه های ظریف تو چگونه انبوه غم را با خود به اینسو و آنسو می کشد .
انگار همین دیروز بود، چشمانت را به در دوخته و در انتظار آمدن پدر بودی که خبر شهادت او را در زندان هارون شنیدی و تو ماندی و رنج یتیمی . تو ماندی و پیراهن عزا . تو ماندی و اشک های بند نیامدنی . تو ماندی و دل ده ساله ای که خاطره کلام شیرین «فداها ابوها» به آتشش می کشاند . (10) و این همه را تنها محبت و عشق رضا آرام می کرد . برادر بزرگی که شان و منزلت تو را می شناخت و عاشقانه دوستت داشت و عظمت تو را از کلام صادق اهل بیت دریافته بود . آنگاه که قریب چهل و چند سال پیش از تولد تو فرمود: نام او فاطمه دختر موسی است که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می گردند .
رضا بزرگت می داشت، عزیزت می کرد و شناسای حق تو بود . او می دانست همتا و کفوی برای تو نیست که تو را به عقد او درآورد، پس توجهش را به تو افزونتر کرد و تو با عنایت او در صحنه های علم و عرفان و ایمان و سیاست ممتاز شدی . اما روزگار با سیرت غریبش به آرامش تو حسد می ورزید . حکم، جدایی رضا بود و دوری او از تو، از مدینه، از رسول خدا، از پدرانش و به جبر مسافر مرو شد . و باز اندوه و غم جانت را فرا گرفت . فراق برادر، فراق رضا، فراق امام …
پس هجرت برای چیست؟ مگر زمین خدا آنقدر وسیع نیست که سایه ولایت را و بوی ولی را نزدیکتر بتوان یافت؟
یکسال بعد به راه افتادی (11) . با کاروانی از برادران و برادرزادگان پاکت .
رنج سفر فرسوده ات کرد اما تو بی امان آمدی تا نزدیکی های اینجا، تا ساوه .
از مدینه فرسنگ ها فاصله گرفته و دلگرم زیارت رضا بودی که مزدوران خلیفه و دشمنان رسالت آرام نماندند . به کاروان تو حمله کردند و بی رحمانه فرزندان پیامبر را به شهادت رساندند و تو بهای سنگین تشرف به محضر امام را پرداختی و بیش از همیشه به زینب فاطمه شبیه شدی .
جسمت نحیف تر از آن بود که بتوانی تا خراسان بروی . پس به اینجا آمدی و باید می آمدی تا قم حرم اهل بیت گردد آنگونه که مکه حرم خدا، مدینه حرم پیامبر و کوفه جرم امیرالمؤمنین گشت . (12) …
تو ساعتی بیشتر زنده نیستی و من تردیدی ندارم که اهل قم، با همه مهربانیشان شایستگی نماز گزاردن بر جنازه مطهر تو را ندارند . تو گفتی: «انا المعصومه » (13) و معصوم را جز معصوم به خاک نمی سپارد . گویی از دور رضا را و فرزندش جواد را می بینم که سواره می آیند تا بر تو نماز بخوانند (14) …
سال ها از رفتن تو گذشته و من امروز به زیارت تو آمده ام . دخترکی ده ساله در کنار حرمت ایستاده و باور دارد زیارت تو برابر با کسب بهشت است . (15)
باور دارد زیارت تو مانند زیارت رضاست . (16)
باور دارد شفاعت تو جمله شیعیان را دربر می گیرد . (17)
باور دارد تو طاهره حمیده ای، نیکوکاری و پاک و پاکیزه . (18)
پس از تو، قم مدفن پیشوایان شریعت و مضمح ذراری پاک پیامبر گردید . پس از تو دسته دسته سادات به قم مهاجرت کردند . (19) پس از تو قم، شهر عشق و شهادت شد . دارالمؤمنین شد . سایه بان حصیری مرقد تو که به همت زینب دختر جواد (ع) برپا شده بود، (20) بارها و بارها بازسازی شد و امروز عظمتی عجیب یافته . چه کسی گمان می کرد بابلان چنین منزلتی بیابد؟ (21)
در جای جای شهر، صدای رسای صادق به گوش می رسد که فرمود:
«در آینده ای نه چندان دور، کوفه از مومنان خالی شود و علم و دانش در آنجا ناپدید گردد چنانکه مار به سوراخ خود رود . پس علم و دانش در شهری که آن را قم گویند ظاهر می گردد و آنجا کانون علم و فضل می شود و به گونه ای که جاهلی در دین باقی نمی ماند . حتی زنان خانه دار به دانش دینی دست پیدا می کنند و این امور در نزدیکی های ظهور قائم ما ( علیه السلام) انجام می گیرد .» (22)
بیهوده نیست که سه در، از هشت در بهشت به سوی قم گشوده شده است . (23) آری قم قطعه ای از بیت المقدس است! (24) و این همه به برکت وجود توست .
پی نوشت ها:
1 . اشاره به اقوال مختلف در پیدایش قم . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی - سید حسین ابن الرضا .
2 . اشاره به سبب نام نهادن قم، به نقل از تاریخ قم - حسن بن علی قمی .
3 . اشاره به معراج پیامبر (ص) و جریان دیدن ایشان، شیطان را در حالی که در زمین قم زانو زده بود . بحارالانوار ج 57، ص 217 .
4 . حدیثی از پیامبر اکرم (ص) به نقل از سیمای قم - عبدالوحید وفایی .
5 . اشاره به گفتگوی حضرت علی (ع) با ابوموسی اشعری به نقل از سیمای قم .
6 . اشاره به حدیث امام صادق (ع) به نقل از سیمای قم .
7 . اشاره به فتح قم، به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
8 . همان ماخذ .
9 . اشاره به سکونت حضرت معصومه (س) در منزل موسی بن خزرج به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم - محمد محمدی اشتهاردی .
10 . اشاره به کلام موسی بن جعفر (ع) درباره حضرت معصومه (س) . همان ماخذ .
11 . حرکت حضرت معصومه در سال 201 هجری بود . منتهی الامال . شیخ عباس قمی .
12 . بحار ج 48، ص 317 .
13 . دارالسلام، ج 2، ص 170 .
14 . اشاره به تدفین حضرت معصومه (س) به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم .
15 . کامل زیارات ص 536 .
16 . ناسخ التاریخ، ج 3، ص 68 .
17 . اشاره به حدیث امام صادق (ع)، به نقل از سیمای قم .
18 . بخشی از زیارت نامه حضرت معصومه (س) .
19 . به نقل از قم از نظر اجتماعی، اقتصادی .
20 . به نقل از حضرت معصومه فاطمه دوم و دیگر منابع .
21 . باغ بابلان از آن موسی بن خزرج بود که آن را وقف حضرت معصومه نمود . به نقل از شهرهای ایران به کوشش محمد یوسف کیانی و دیگر منابع .
22 . سفینة البحار، ج 2، ص 445 .
23 . بحار، ج 60، ص 228 .
24 . بحار، ج 57 ص 213 .
پاسخ رهبری به نامه روحانی درباره برجام
امام خامنهای( مدظله العالی) در پاسخ به نامه روحانی رئیسجمهور در خصوص سرانجام مذاکرات هستهای، با ابراز خرسندی از نتیجه دادن مقاومت ملت ایران در برابر تحریم های ظالمانه و عقب نشینی طرف های مقابل در اثر تلاش دانشمندان هستهای و کوشش های همه دست اندرکاران مذاکرات، بر پنج نکته مهم خطاب به رئیسجمهور تأکید کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری
با سلام و تحیت،
خرسندی خود را از اینکه مقاومت ملت بزرگ ایران در برابر تحریمهای ظالمانه و تلاش دانشمندان هستهئی در پیشبرد این صنعت مهم و کوشش خستگی ناپذیر مذاکرهکنندگان، سرانجام طرفهای مقابل را که برخی از آنان به دشمنی با ملت ایران شهرهاند، وادار به عقبنشینی و رفع بخشی از آن تحریمهای زورگویانه کرد، ابراز میدارم و از جنابعالی و هیئت مذاکره و شخص وزیر محترم و همهی دستاندرکاران تشکر میکنم. عجالتاً نظر جنابعالی را معطوف میدارم به اینکه:
اولاً: مراقبت شود که طرف مقابل تعهدات خود را بهطور کامل انجام دهد. اظهارات برخی از سیاستمداران امریکائی در این دو سه روز کاملاً موجب بدگمانی است.
ثانیاً: به همهی مسئولان دولتی تذکر داده شود که حلّ مشکلات اقتصادی کشور در گرو تلاش بیوقفه و خردمندانه در همهی بخشها در جهت اقتصاد مقاومتی است و رفع تحریمها به تنهائی برای گشایش در اقتصاد کشور و معیشت مردم کافی نیست.
ثالثاً: در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینههای سنگینی پرداخت شده است. نوشتهها و گفتههائی که سعی میکنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمیکنند.
رابعاً: همین اندازه دستاورد نیز در برابر جبههی استکبار و زورگو، بر اثر مقاومت و ایستادگی به دست آمده است. این را باید همهی ما درسی بزرگ برای همهی قضایا و حوادث در جمهوری اسلامی بدانیم.
خامساً: بار دیگر تأکید میکنم که از خدعه و نقض عهد دولتهای مستکبر بویژه امریکا در این مسأله و دیگر مسائل غفلت نشود.
موفقیت جنابعالی و دیگر مسئولان کشور را از خداوند متعال مسألت میکنم.
پی نوشت : مجله موعظه خوبان
هوای پاک و آسمانی آبی
خداوند، آفرینش انسان را به گونه ای قرار داده که برای زیستن، به تمامی آفریده های او نیاز دارد. از جمله این آفریده ها، هوای پاک و نیاز انسان به آن است تا بدین وسیله به حیات خود ادامه دهد. خداوند با حکمت و تدبیر خود، شرایط محیط زیست انسان را به گونه ای آفریده که تمامی مواهب دست به دست هم دهند و شرایط زیست سالم را برای او به وجود آورند. حرارت خورشید و تابش آن بر دریاها، بخار شدن آب دریاها، وزش بادها، ریزش باران، و وجود گیاهان و جنگل ها در زمین، همه برای این است که انسان از آنها به خوبی استفاده کند و به پرستش خدای تعالی بپردازد. البته زیاده خواهی های انسان همیشه برای او دردسرساز بوده و سبب شده تا نه تنها از این نعمت ها استفاده درستی نکند، بلکه با دست خود به آلوده کردن محیط زیست و از بین بردن این منابع طبیعی بپردازد.
خداوند در قرآن کریم خطاب به انسان ها می فرماید:
«مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گویید و ناسپاسی نکنید». امام علی علیه السلام نیز سپاس گزاری از نعمت ها و فراهم آوردن موجبات خشنودی خدا را، نخستین حق از حقوق خدا می داند. هوای پاک، هوایی است که خداوند با توجه به نیاز انسان ها و دیگر موجودات زنده روی زمین، برای حیات آنها خلق کرده است. خدا با آفرینش انسان ها، حیوانات و گیاهان، عوامل تولید کننده هوای پاک را به وجود آورده، برای هر یک از این موجودات شرایط زیست سالم را فراهم کرده است. آفرینش جوّ زمین به گونه ای که هر یک از موجودات بتوانند نیازهای خود را برطرف سازند، از جمله نعمت هایی است که خداوند به مخلوقات ارزانی داشته است. بنابراین، شکر این نعمت ها بر ما واجب و لازم است و آلوده نکردن این هوای سالم و طبیعی، خود نوعی شکر این نعمت به شمار می آید.
رعایت حقوق دیگران
هوا، لازمه حیات است و نیاز به آن بیش از آب و غذاست. در اهمیت هوا همین بس که آدمی می تواند بدون غذا چند روز یا چند هفته زندگی کند، ولی بدون هوا چند دقیقه بیشتر نمی توان زنده بود. استفاده از هوای پاک و سالم، از جمله حقوق طبیعی انسان هاست. امام علی علیه السلام می فرماید:
«خداوند پاک حقوق مردم را بر حقوق خود مقدم داشت. پس هر که حقوق بندگان خدا را رعایت کند، حقوق خدا را رعایت کرده است». آلوده نکردن هوا، یعنی رعایت این حق از حقوق طبیعی مردم که رضایت خدا و رعایت حقوق او را در پی دارد. همان گونه که دوست داریم در هوای پاک و عاری از هرگونه آلودگی نفس بکشیم، باید برای دیگران نیز همین را بپسندیم و از آلوده کردن هوا بپرهیزیم.
در تعالیم اسلامی، بزرگ ترین گناه، گناهی است که در چشم گنهکار کوچک شمرده شود. آلوده کردن هوا، در نگاه اول شاید گناه محسوب نشود، ولی از بین بردن منابع طبیعی، نوعی زیان رساندن به دیگران و ضایع کردن حق آنان است و این گناهی نیست که آن را کوچک شماریم. آلوده کردن هوا نه تنها سبب زیان رساندن به انسان هاست، بلکه سبب زیان رساندن به همه موجودات زنده ای می شود که در روی کره خاکی زندگی می کنند. ضایع کردن حق مردم و موجودات زنده، در زمره گناهانی است که مانع قبولی اعمال آدمی می شود. بنابراین با انجام هر عملی که سبب آلوده شدن هوای پاک شویم، در حقیقت حقی از حقوق موجودات زنده را از بین برده ایم و این نه تنها مانع قبولی اعمال است، بلکه در روز حسابرسی کیفر سختی را به دنبال دارد.
خداوند در آیات بسیاری، سخن از نشانه هایی به میان می آورد که برای اندیشیدن بندگان خود فرستاده است. امام صادق علیه السلام نیز برترین عبادت را، اندیشیدن درباره خدا و قدرتش می داند و قرآن کریم، آسمان ها، ستارگان و کهکشان ها را آیات خدا برمی شمارد. همان گونه که آیات قرآن سخن است و از خدا می گوید، آسمان نیز کتاب تکوینی عظیم پروردگار است که با آن پهنای حیرت آورش، از خدا و عظمت و علم و قدرت او خبر می دهد. یکی از راه های اندیشیدن درباره قدرت خدا، تماشای آسمان و ستاره هاست. در روستاها و شهرهای کوچک که از آلودگی هوا خبری نیست، می توان ستاره ها را از ابتدای شب به راحتی مشاهده کرد، ولی در شهرهای بزرگ به علت آلودگی هوا، کمتر می توان این ستاره های درخشان را دید و عظمت خدا را به تماشا نشست.
بشر از آغاز زندگی تاریخی خویش، به منظور برآوردن نیازهای اولیه و اساسی خود، به بهره برداری از منابع موجود دست زده است. این روند پیوسته تا امروز مراحل مختلفی را پشت سر نهاده است. تحولات سریعی که علم و صنعت جدید در طی صد سال اخیر ایجاد کرده، حفره ای که در لایه محافظ زمین در قطب جنوب ایجاد شده، و کاربرد گازهای شیمیایی و باکتری های مرگ آور، باعث نامساعد شدن هوای محیط زیست برای همه موجودات روی زمین شده است. افزایش مقدار کربن حاصل از دودکش کارخانه هایی که مواد سوخت فسیلی مصرف می کنند یا کربن حاصل از سوخت خودروها یا سوختن چاه های نفتی و از بین بردن یا آتش زدن جنگل ها که شش های زمین هستند، باعث تشدید حالت گلخانه ای و در نتیجه، گرم شدن بیش از حد کره زمین می شود و این حالت، سلامت موجودات کره زمین را تهدید می کند.
بیماری های ناشی از آلودگی هوا
ساکنان شهرهای بزرگ به علت آلوده بودن هوا، اغلب به ناراحتی های دستگاه تنفسی، قلبی، چشمی، آلرژی یا آسم مبتلا هستند. هوای این شهرهای بزرگ و آلوده، موجب سوزش ریه ها می شود. عفونت قسمت های فوقانی دستگاه تنفس، برونشیت و التهاب ریوی، به دلیل وجود ذرات معلق در هواست. آلودگی هوا احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می دهد و ضریب هوشی کودکان را پایین می آورد. سر درد، ضعف، سرگیجه، تهوع، اختلال در انتقال اکسیژن به بافت های بدن، ضربان شدید قلب، سکته قلبی و کاهش ظرفیت ششی، از دیگر اثرات آلودگی هوا بر سلامت است. مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا، چهار برابر مرگ و میر ناشی از ایدز است. بیماری های ناشی از آلودگی هوا، چهارمین رتبه مرگ و میر را به خود اختصاص داده است.
پیش گیری از آلودگی
برای داشتن هوای پاک و سالم در عصر کنونی که عصر فن آوری و استفاده از وسایل پیشرفته است، باید اقدامی جدّی صورت گیرد؛ چرا که با افزایش جمعیت، اگر روند آلوده کردن هوا به همین ترتیب پیش رود، به زودی شاهد نابودی لایه ازون بوده و با از بین رفتن آن، محیط زیست نابود می شود. استفاده از وسایل نقلیه عمومی، مترو و دوچرخه، انتقال و ساخت کارخانه ها و پالایشگاه ها به خارج از شهرها، تهیه بنزین با فرمولی که بهتر بسوزد و کمتر آلودگی ایجاد کند، کاشت درختان و ایجاد فضای سبز در شهرها، حفظ و احیای جنگل ها، استفاده از سوخت گاز طبیعی و انرژی هسته ای، سرپوشیده کردن فاضلاب ها برای متصاعد نشدن گازهای ناشی از تجزیه آنها در برابر خورشید، دفع و نابود کردن صحیح زباله ها به ویژه زباله های بیمارستانی و…، از جمله اقداماتی است که با انجام آنها می توان از آلودگی هوا جلوگیری کرد.
فرهنگ حفاظت از محیط زیست
حفاظت از محیط زیست گرچه مسئله ای جهانی است، می توان آن را از سطحی کوچک تر آغاز کرد؛ برای مثال حفاظت از محیط خانه، روستا، شهر، رودخانه و دریاچه در برابر آلودگی. البته در این رابطه بیش از هر چیز لازم است نگرش های خود را درباره محیط، مسائل محیطی و حفاظت از محیط زیست ارزیابی کنیم و مورد تجدید نظر قرار دهیم. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این کار بیش از هر چیز از راه به اجرا درآوردن روندهای تازه تربیتی امکان پذیر است؛ لذا آموزش گروه های انسانی را برای حفاظت از محیط زیست لازم و ضروری می دانند. شعار «حفاظت از محیط زیست، نگاهبانی از زندگانی خویشتن است»، شعاری است که رفتار فردی و اجتماعی را هدایت می کند تا از امکانات طبیعی زندگی استفاده بهینه کرده، آنها را نابود نسازیم.
آلودگی هوا و گیاهان
امروزه با پیشرفت صنعت، هوای بعضی مناطق به قدری آلوده شده که آسمان آبی، به آسمان قهوه ای تبدیل گردیده است. هوای آلوده نه تنها برای انسان ها و حیوانات، بلکه برای درختان و گیاهان هم زیان آور است و حتی در برخی موارد، به محصولات کشاورزی که غذای ما را تشکیل می دهند نیز آسیب می رساند. زندگی انسان و انواع حیوانات روی زمین به طور مستقیم به غیرمستقیم به گیاهان وابسته است و آنها غذای خود را از گیاهان می گیرد. اکسیژنِ اتمسفر زمین، حاصل فعالیت گیاهان است و گیاهان، از تولید کنندگان اکسیژن روی زمین هستند و تصفیه کنندگان هوا به شمار می روند. حال اگر خود آنها مورد تهدید آلودگی از سوی انسان قرار گیرند، چه باید کرد؟ اگر روزی گیاهان در اثر آلودگی از بین بروند، آیا حیاتی وجود خواهد داشت؟
پی نوشت: پایگاه حوزه نت