#شهیدمسعودعسگرے
❣️عــند ربـهم یــرزقون
میگفت:
⇦براے رسیدن به قلهےبندگے باید ترمز داشته باشے؛
⇦به خط قرمزها که نزدیڪ شدے سریع ایست ڪن و دور بزن..
⇦حتے به مڪروهات هم نزدیڪ نشو چرا ڪه تا گناه فاصله ے ڪمے داره!
#شهیدمسعودعسگرے💚
#شهیدانه
#شهیدانه♡
گفت: “هر کجا جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم. فقط یه چیزی. از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن. اگه صدای من رو بشنون از خجالت آب میشم.” به یاد زندگینامه و خاطراتی که از شهدا خوانده بودم افتادم. بعضیهایشان برای همچنین موقعیتهایی با همسرشان رمز میگذاشتند. به حمید گفتم: “پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم.” از پیشنهادم خوشش آمد. پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و بلند بلند گفت: “یادت باشه! یادت باشه!” لبخندی زدم و گفتم: “یادم هست! یادم هست!”
چند دقیقه بعد پیام داد: “از هواپیما به برج مراقبت. توی قلب شما جا هست فرود بیایم یا باز باید دورتون بگردیم!” من هم جواب دادم: “فعلاً یک بار دور ما بگرد تا ببینیم دستور بعدی چیه!”
راوی: همسر شهید حمید سیاهکلی
اخلاص شهدا:
🌀اخلاص شهدا:
ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسي واقعاًنميدانست پدر ما سپاهي هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوري برخورد ميکرد که حالا ما فکر نکنيم خبري هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همهاش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهي که داشت حقيقتاً برايش بيارزش بود. يادم هست هفتههاي آخر منتهي به شهادت ايشان بود. کمي مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زيرپايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام براي من، مثل اين کاغذ ميماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً اگر از زير پايم کشيده شود، زمين ميخورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقي ندارد. شما هم طوري زندگي کنيدکه مقام برايتان اينطوري باشد.
شهید حاج احمدکاظمی🌹
راوی : محمدمهدی کاظمی
#سیداسماعیل_سیرت_نیا
نام و نام خانوادگی: شهید مدافع حرم سید اسماعیل سیرت نیا
تاریخ ولادت: ۱۳۵۷/۴/۲۳
محل تولد: رشت ساکن : تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۸/۱۶
محل شهادت: سوریه 🌷
حال در پوست خود نمی گنجم که ملقب به اسم زیبای مدافع حرم اهل بیت (ع) و حرم عمه سادات حضرت زینب کبری (س) شده ام ، لقبی که ابتدا فقط زیبنده جناب حضرت عباس ابن علی پسر رشید حضرت فاطمه (س) ام البنین است. بحمدلله گذر زمان همچون نهر جاری ما را به اینجا رساند ، با شیر پاک مادر عزیزم و لقمه ی پاک پدر سید و گرانقدرم این سعادت نصیب شد.
بخش هایی از وصیتنامه شهید 🌷
شب تاسوعا سید بعد از سینه زنی خواب یکی از نیروهایش را برای همه تعریف میکند 《 برادرها امشب برای من تعریف کردندکه خانم حضرت زهرا نوید دادند که غصه نخورید! فرماندهی این لشکر بدست من است ، از من مدد بخواهید》صدای گریه بچه ها تمام مسجد را پر میکند صدای یازهرا کل فضای مسجد را میگیرد همه از ارادت سید به حضرت زهرا باخبر هستند، چه آن وقت که روی هر گلوله با ماژیک مینوشت یا زهرا و چه از سربندهایش.🌷
سید دائم ، ذکر حضرت زهرا (س) بر لبانش بود ، مداح نبود اما همیشه وسط هیئت ، روضه حضرت زهرا (س) میخواند، این ارادت قلبی او به مادرش حضرت زهرا (س) باعث شد همچون مادر پهلو شکسته اش با اصابت ترکش به ناحیه پهلو شهید شد. اصلا حب دنیا نداشت ، تمام دنیای سید ، شهدا بود ، روزگاری که راه زیارت کربلا بسته بوداو حتما در پیاده روی روز عرفه در مرز خسروی شرکت میکرد.🌷
شهید مدافع حرم🕊🌹
#سیداسماعیل_سیرت_نیا
سید آزادگان مرحوم #علی_اکبر_ابوترابی
اکنون که اسارتم روبه پایان است✔️
جادارد کہ من
یک_سوم_پاداش_اسارتم_را
اگر پاداشے داشته باشد ،
بہ همسری تقدیم کنم که سال ها
رنج فراق و در به درے را
با صمیم قلب تحمل نمود…
و در غیاب این حقیر٬
زندگی رابه خوبی #اداره کرد
و فرزندان را بہ شایستگے پرورش داد…
❣️سید آزادگان مرحوم #علی_اکبر_ابوترابی
- حبّ حسین ؏ـلیهالسلام سرّالاسرار شہداست.
- حبّ حسین ؏ـلیهالسلام سرّالاسرار شہداست.
فَاَیْنَ تَذْهَبوُن؟
اگر صراط مستقیم مےجویۍ بیا !❤️(:
از این مستقیمتر؛ راهے وجود ندارد ..
حبّ الحسین (؏لیه السلام)