حر انقلاب
? حر انقلاب
⭕️شاید، نحوه لباسها و رفتارها تغییر کرده باشد، اما حُرهای دهه شصت تکرار میشوند. کسانی بودند و هستند که مثل حر، در لشگرِ مقابل حق بودن یا اصلا کاری به این کارها نداشتند، اما بعد از پیدا کردن خود، با شرمگینی از گذشته شان، بندهای چکمههای گذشته خود را به گردن آویزان کردند و بطرف حسینی شدن، گام برداشتند.
⭕️شاهرخ ضرغام، فرزند صدرالدین متولد ۱۳۲۸ تهران از آن لاتهایی بود که با دم مسیحایی امام خمینی (ره) زنده شد و مسیری را پیمود که در هفدهم آذرماه ۱۳۵۹ در شهر آبادان #برات_کربلا گرفت و خود را به یاران عاشورایی امام حسین (ع) رساند.
#شهید_شاهرخ_ضرغام?
#سالروز_شهادت
شادی روحش صلوات
به یاد بسیجی عارف دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) #شهید_علیرضا_خان_بابایی
به یاد بسیجی عارف
دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع)
#شهید_علیرضا_خان_بابایی
فرازی از وصیتنامه
که چهار روز قبلاز شهادتش نوشتهاست:
حرف من و پیام من فقط یک کلام است
کلامی که اگر آویزه گوش قرار نگیرد
مانند چشمه جوشان
همه گناهان
از آن سرازیر می گردد
و آن کلام این است
که مراقب باشید
حبّ دنیا فریبتان ندهد
چرا که حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئه
چرا که امیرالمومنین(ع) میفرماید:
مَثَلُالدُّنیا مَثَلُ الحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّها، قاتِلٌ سَمُّها
دنیا مانند ماری است زهرناک
تماس با آن دلنشین و گوارا
و اما سمّ آن بس ناگوار و مهلک …
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#شهادت_عملیات_نصر۷
#سردشت_مرداد۱۳۶۶
با دوستاش رفته بود #راهیان_نور "دیار شهدا" مناطقی که به گفته خودش #غریب بود...
?با دوستاش رفته بود #راهیان_نور “دیار شهدا” مناطقی که به گفته خودش #غریب بود…
?موقع برگشت از سفر، اتوبوس? رفت ولی #رسول نرفت? گفت جا موندم. بعدا فهمیدیم داستان از این قراره که تیم #تفحص مستقر شده بوده و “رسول” هم با خبر شد و دلش می خواست یه مدتی رو باهاشون باشه….?
?اون یه مدت شد 10 روز! و از همان جا بود که با #شهید_محمدخانی آشنا شد. با آمدن “رسول” به منطقه شرهانی، بعد از مدت ها یک “شهید"? پیدا شد.
چه ذوق و شوقی داشت موقع تعریف کردن ماجرای پیدا شدن #شهید
نقل از: مادر شهید
#شهید_رسول_خلیلی?
#شهید_محمدحسین_محمدخانی?
#الهمالرزقناڪربلا
#امیری_حسین_نعم_امیری?
وَ
مَنسالهاستبهسمتِتو
فرارميڪُنَم✨
مَگَرڪدامپَناهگاه
ازآغوشِ|تُ|
اَمنتَراست…؟!:)?
#الهمالرزقناڪربلا
#جانبازان_را_فراموش_نکنیم #شبتون_شهدایی
#نمیشناسیم
اهالی خانه را?اما
↵حرف زیاد دارند
↵و #درد همـ?
↵از صبرِ جانباز
↵مهرِ #مادر
↵اشکِ خواهر?
شاید هم همراهی عاشقانهٔ همسر?
هرچه هست
#درد است و عشق❣️
دردی که #عاشقانه میخرند
#جانبازان_را_فراموش_نکنیم
#شبتون_شهدایی?
پسر پدرم
?به روایت همسر
✍️پسر پدرم
?آقا محسن در جلسه خواستگاری گفتند که من سر سفره #شهدا نشستهام و در مسیری قدم گذاشتهام که دلم میخواهد با همسرم آن را ادامه بدهم…
?همسری که اول من را به سعادت و سپس به شهادت برساند. شما میتوانید کمکم کنید؟ گفتم بله اما شما هم پسر بابای من میشوید. گفتند بله. گفتم پس یاعلی… صبح فردا هم رفتیم برای آزمایش.
?فقط همان یک جلسه با هم صحبت کردیم و جواب مثبت دادم.
?فقط و فقط ایمانشان مرا جذب و مصمم به انتخاب ایشان کرد…..
?موقعی که آقامحسن برای خواستگاری آمد، شاغل در یک شرکت معمولی بود و حتی هنوز وارد سپاه نشده بود. با این حال من و پدرم اصلا بحث مالی را جلو نکشیدیم. چون تنها ایمانشان ما را جذب کرد و اینکه پدرم به آقامحسن گفته بود من پسری ندارم، میتوانی پسرم باشی که او هم قبول کرده بود.
?البته حضور در مؤسسه شهید کاظمی و فعالیتهای فرهنگی هم به نوبه خود در این انتخاب بیتأثیر نبود…
#شهید_محسن_حججی?
#شهید_مدافع_حرم