دهم ربیع الاول #سالروز_ازدواج پیامبر اکرم حضرت خدیجه سلام الله علیها مبارک باد .
?آسمان می خندد این اتفاق زیبا را و زمین کِل می کشد این پیوند آسمانی را.
✨چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب!
✨چشم های ملائک، با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.
?دهم ربیع الاول #سالروز_ازدواج پیامبر اکرم حضرت خدیجه سلام الله علیها مبارک باد .
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا ?
?بعد از شهادت مسعود عزیز، خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک #ویلاشهر ساکن شدن. میثم عزیزم? خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن? از همان دوران نوجوانی بسیار چشم پاک و #معصوم بودن
?علاقه خاصی به مسائل دینی و قرآن? داشت و همیشه در این #میسر قدم برمیداشت? در مدرسه و مسجد قاری قرآن بودن و با صوت زیبای خود? دل هر کس را به لرزه? وامیداشت.
?میثم در دوران #تحصیل هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در #اخلاق هم در درس? از دیگر اخلاق های نیکوی میثم دستگیری از افتادگان و سرکشی به #نیازمندان بود
?میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت❌ و از هم چیز خود میگذشت در راه #انفاق برای فقرا. حتی از لباس تن? خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد ومانند مولای خود #امیرالمومنین دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی.
?پدر بزرگوار این شهید فرمانده پایگاه #بسیج امام محمد باقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود ودر بسیج #نوجوانان ثبت نام کرد? و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال 79 - 80 وارد #سپاه شد به طور رسمی شروع به کار کرد
?در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا? به مناطق جنوب میرفت و #پیکر_شهدای عزیز را تفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به ازدواج? گرفت و در سال 87 همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله #دو_دختر دردانه به نامهای فاطمه زهرا❣️ و فاطمه کوثر❣️ است.
?میثم با شروع شدن جنگ #سوریه با داعش? به این جبهه اعزام شدن و ازسال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از #رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت #چهل_روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبــ☀️ـح روز 16/8/94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض #شهادت نائل آمدن و شهد شیرین شهادت? را نوشید .
#شهید_میثم_مدواری
#ایام_شهادت
#زندگی_به_سبک_شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا ?
? غاده ؛ همسر شهيد چمران میگويد
روزی دوستم به من گفت :
“غاده ! در ازدواج تو یك چیز بالاخره برای من روشن نشد . تو از خواستگارهایت خیلی ایراد میگرفتی ، این بلند است ، این ڪوتاه است … ?
? مثل این ڪه مـیخواستی
یك نفر باشد ڪه سر و شڪلش نقص نداشته
باشد. حالا من تعجبم چه طور دڪتر را ڪه
سرش مو ندارد قبول ڪردی ؟?
? من گفتم : «مصطفـی ڪچل نیست . تو اشتباه میڪنی.»
? آن روز همین ڪه رسیدم به خانه ، در را بازڪردم و چشمم افتاد به مصطفـی ، شروع ڪردم به خندیدن .?
? مصطفـی پرسید «چرا مےخندی؟» و من ڪه چشم هایم از خنده به اشك نشسته بود گفتم
«مصطفے، تو ڪچلـی ؟! ? من نمیدونستم!»
و آن وقت مصطفـی هم شروع ڪرد به خندیدن …
#شهید_مصطفی_چمران
#محبت_و_عشـق_واقـعی
✍️ نشر بمناسبت سالروز ازدواج حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س)
#مدافعحرمعسکریین
?مهدی از همان دوران كودكی بسیار #آرام و متین بود هرگز به یاد ندارم كسی را آزرده كرده و یا باعث ناراحتی? دیگران شده باشد❌
?حضور همیشگی مهدی در پایگاه های #بسیج باعث شده بود خیلی ها او را مثل برادر? خود ببینند و نیازمندان بسیاری در این سال ها از پسرم كمك دریافت كردند بدون اینكه وی چیزی در مورد آن بگوید
?این موضوعی بود كه بعدها از زبان كمك شوندگان و #نزدیكان مهدی♥️ فهمیدیم. مهدی اهل نماز و مسجد بود
هر وقت برای كاری واجب دنبال #مهدی می گشتیم یا او را در مسجد محل پیدا می كردیم و یا در پایگاه بسیج
?او بسیار اهل نماز? و روزه و #عبادت بود و من كمتر به یاد دارم كه بدون #وضو بوده باشد.
راوی: مادر شهید
#مدافعحرمعسکریین
#شهید_مهدی_نوروزی
سالروز ازدواج حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه(س)مبارکباد
مُحمّد را نکو همسر خدیجه
عزیز قلب پیغمبر خدیجه
یقین باشد، پس از زهرا و زینب
بود از هر زنى برتر، خدیجه
?سالروز ازدواج حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه(س)مبارکباد?
متن شفاعت...
⬆️ متن شفاعت…
#شهید_مرتضی_عبداللهی از همسرش…
اینجانب مرتضی #غلام حضرت زینب متعهد میشود درصورت شهید شدنم #شفاعت همسر عزیزم را درمحضر خدا و رسولش و اهلبیت بزرگوارش را بکنم ..