#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا ?
?بعد از شهادت مسعود عزیز، خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک #ویلاشهر ساکن شدن. میثم عزیزم? خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن? از همان دوران نوجوانی بسیار چشم پاک و #معصوم بودن
?علاقه خاصی به مسائل دینی و قرآن? داشت و همیشه در این #میسر قدم برمیداشت? در مدرسه و مسجد قاری قرآن بودن و با صوت زیبای خود? دل هر کس را به لرزه? وامیداشت.
?میثم در دوران #تحصیل هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در #اخلاق هم در درس? از دیگر اخلاق های نیکوی میثم دستگیری از افتادگان و سرکشی به #نیازمندان بود
?میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت❌ و از هم چیز خود میگذشت در راه #انفاق برای فقرا. حتی از لباس تن? خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد ومانند مولای خود #امیرالمومنین دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی.
?پدر بزرگوار این شهید فرمانده پایگاه #بسیج امام محمد باقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود ودر بسیج #نوجوانان ثبت نام کرد? و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال 79 - 80 وارد #سپاه شد به طور رسمی شروع به کار کرد
?در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا? به مناطق جنوب میرفت و #پیکر_شهدای عزیز را تفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به ازدواج? گرفت و در سال 87 همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله #دو_دختر دردانه به نامهای فاطمه زهرا❣️ و فاطمه کوثر❣️ است.
?میثم با شروع شدن جنگ #سوریه با داعش? به این جبهه اعزام شدن و ازسال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از #رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت #چهل_روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبــ☀️ـح روز 16/8/94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض #شهادت نائل آمدن و شهد شیرین شهادت? را نوشید .
#شهید_میثم_مدواری
#ایام_شهادت