فضیلت اشک ریختن در تعزیه سیدالشهداء علیه السلام
فضیلت اشک ریختن در تعزیه سیدالشهداء علیه السلام
در مدینه زن صاحب فحشی یعنی صاحب امر قبیحی بود، که در مدینه مشهوره بود، همسایه ای داشت که همیشه به تعزیه داری سیدالشهداء مشغول می شد، و روزی در نزد آن شخص مردانی چند بود که مرثیه می خواندند، و می گریستند و آن شخص امر کرده بود که برای تعزیه داران طعامی تهیه کنند.
پس این زن فاحشه را آتش ضرور شد و به مطبخ آن صاحب تعزیه داخل شد که آتشی برای مصرف خودش ببرد دید که مباشرین طعام مشغول تعزیه شده اند، و آتش زیر طعام خاموش شده پس به نوعی سعی کردند آن آتشهای افسرده را با زحمت بسیار روشن کرد، و چون زمان زیادی طول کشید از غلبه دود که به چشمش رسیده بود، اشک چشمش جاری شد، چون آتش شعله ور گردید، قدری آتش برای حاجتش برداشت و روانه منزل خود گردید.
چون که معتاد خواب بود، چون ظهر شد و هوا گرم شد مشغول خواب شد و در عالم رؤیا دید که قیامت قائم شده و زبانه جهنم مشتعل گردیده و او را با زنجیرهای آتشین می کشند، تا به جهنم ببرند، و هرچه فریاد می کند به فریادش نمی رسند، و هر قدر پناه می خواند کسی به او پناه نمی دهد، و موکلین عذاب به او می گویند: که غضب خدا بر تو باد که خدا به ما امر کرده تا تو را به قعر جهنم بیندازیم.
آن زن می گوید: والله چون مرا به کنار جهنم رسانیدند، آنگاه شخصی نورانی ظاهر شد، و صیحه ای بر موکلین عذاب من زد و فرمود: او را رها کنید عرض کردند یابن رسول الله به چه سبب او را رها کنیم فرمود: این زن داخل شده، بر قومی که تعزیه دار من بودند، و آتش ایشان خاموش شده بود، که اشک از چشمش جاری شد، ایشان چون فرمایش آن شخص را شنیدند، عرض کردند:
( کرامة لک یابن الشافع و الساقی) یعنی دست از این زن برداشته او را برای کرامت تو ای پسر نافع قیامت و ساقی کوثر رها کردیم.
پس چون خلاص شدم، به آن شخص عرض کردم: که تو کیستی؟ که خدا تو با تو بر من منت نهاد، فرمود که: من حسین بن علی علیه السلام هستم.
پس از خواب بیدار شده و پیش از تفرق ایشان به مجلسشان رفتم و خوابم را حکایت کردم از امر من تعجب کردند و مجددا برای مظلوم کربلا گریه و نوحه سرایی کردند، و با دست ایشان از آن عمل قبیح توبه نمود
?کشکول النور: ج۱ ص۲۴
ابن بابويه از حضرت امام صادق عليه السلام روايت كرده كه به صباح بن سبّابه فرمود:
ابن بابويه از حضرت امام صادق عليه السلام روايت كرده كه به صباح بن سبّابه فرمود:
آيا ميخواهي به تو تعليم نمايم چيزي را كه روي تو را از گرمي آتش جهنم نگاه دارد؟ راوي عرض كرد بلي.
فرمود: بعد از نماز صبح صد مرتبه بگو: اللّهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد.
?ثواب الاعمال
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی:
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی:
صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،
والعِصمَةِ الفاطِمیَّة،و الحِلمِ الحَسَنِیَّة،و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة،و المآثِرِ الباقِریَّة،
و الآثار الجَعفَرِیَّة،و العُلومِ الکاظِمیَّة،و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة،و الجُودِ التَّقَوِیَّة،و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة،و
الهَیبَةِ العَسکَریَّة،و الغَیبَةِ الإلهیَّة،القائمِ بِالحَقِّ،
و الدّاعی إلی الصِّدقِ المُطلَقِ، کَلمةِ الله، و أمانِ الله، و حُجّةِ الله، القائمِ بِأمرِ الله، المُقسِطِ لِدینِ الله، الغالِبِ لِأمرِ اللهِ، و الذّابِّ عن حَرَمِ الله، إمام السّرِّ والعَلَنِ، دافعِ الکَربِ والمِحَن، صاحبِ الجُودِ و المِنَن، الإمامِ بِالحَقِّ، أبی القاسِم محمّدِ بن
الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، وقاطعِ البُرهان، و خَلیفةِ الرَّحمان، و شَریکِ القُرآن، و مُظهرِ الإیمان، و سیِّد الإنسِ و الجانّ، صَلَوات اللهِ و سلَامُهُ عَلیه و علیهِم أجمَعین.
الصَّلاةُ و السَّلامُ عَلیک، یا وَصیَّ الحَسَن، و الخَلَفَ الصّالِح، یا إمامَ زَمانِنا، أیُّها القائمُ المُنتَظَرُ المَهدِیّ، یابنَ رسول الله، یَابنَ أمیرِالمُؤمنین، یا إمام المسلمین! یا حُجَّةاللهِ عَلی خَلقه! یا سَیِّدنا و مولانا! إنّا تَوَجَّهنا، و استَشفَعنا، وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، فِی الدُّنیا و الآخِرَة، یا وجیهاً عِندَ الله، إشفَع لَنا عِندَ الله.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ناله از گودال می آید که اینَ المنتقم
انتقام انگار از اشک غرورت میرسد
التیام زخم های چارده معصوم کو
انتقام زخم پهلو زخم صورت میرسد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
نشنو از نی چون حکایت میکند
نشنو از نی چون حکایت میکند
بشنو از دل چون روایت میکند
نشنو از نی ، نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
نی چو سوزد تل خاکستر شود
دل چو سوزد خانـه دلـبر شود
نی ز خود هرگز ندارد شورو حال
دل بـود مـرآت نــور لا یــزال
نی اگر پرورده آب وگل است
دست پـروده خـداونـدی دل است
نی اگر بشکست بی قدر و بهاست
بشکند گر دل خریدارش خداست
نی به هر دست و به هر لب آشناست
دل مکان و خانه خاص خداست
#نیایـــششبانگاهـــــۍ
?
#نیایـــششبانگاهـــــۍ
هیچ #شـبی پایان زندگی نیست
از ورای هر شب دوبارہ خورشید
طلوع میڪند و بشـارت صبحی
دیگر میدهد این یعنی #امـــــید
هــرگـز نمیمــیرد.
✨ #شــــــبـتونمــهدوۍ✨