نشنو از نی چون حکایت میکند
20 مهر 1398
نشنو از نی چون حکایت میکند
بشنو از دل چون روایت میکند
نشنو از نی ، نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
نی چو سوزد تل خاکستر شود
دل چو سوزد خانـه دلـبر شود
نی ز خود هرگز ندارد شورو حال
دل بـود مـرآت نــور لا یــزال
نی اگر پرورده آب وگل است
دست پـروده خـداونـدی دل است
نی اگر بشکست بی قدر و بهاست
بشکند گر دل خریدارش خداست
نی به هر دست و به هر لب آشناست
دل مکان و خانه خاص خداست