حکمت ۴۲۹ نهج البلاغه
?? حکمت ۴۲۹ نهج البلاغه
اِنَّ اَعْظَمَ الْحَسَراتِ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَسْرَةُ رَجُل كَسَبَ مالاً فی غَيْرِ طاعَةِ اللّهِ، فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَاَنْفَقَهُ فی طاعَةِ اللّهِ سُبْحانَهُ، فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ دَخَلَ الاَْوَّلُ بِهِ النّارَ؛
بزرگترين حسرتها روز قيامت حسرت مردی است كه از حرام كسب ثروت كرده، و آن را مردی به ارث برده و در طاعت خدای سبحان انفاق نموده، پس به خاطر انفاقش وارد بهشت میگردد، و ارث گذارنده داخل جهنم میشود.
درخواست از مومنان، نه کافران
?? حکمت ۴۲۷ نهج البلاغه
درخواست از مومنان، نه کافران
مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِنٍ، فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ، وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِرٍ، فَكَأَنَّمَا شَكَا اللَّهَ.
كسى كه از نياز خود نزد مؤمنى شكايت كند، گويى به پيشگاه خدا شكايت برده است، و
كسى كه از نيازمندى خود نزد كافرى شكوه كند، گويى از خدا شكوه كرده است.
دو چيز ناپايدار
?? حکمت ۴۲۶ نهج البلاغه
?دو چيز ناپايدار
لاَ يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ، وَالْغِنَى: بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافىً إِذْ سَقِمَ، وَغَنِيّاً إِذِ افْتَقَرَ.
❌ سزاوار نيست که بنده خدا به دو خصلت اعتماد کنند:
تندرستى و
توانگرى
زيرا در تندرستى ناگاه او را بيمار بينى? و
در توانگرى ناگاه او را تهيدست?.
نقش عقل و حلم در اصلاح انسان
?? حکمت ۴۲۴ نهج البلاغه
?نقش عقل و حلم در اصلاح انسان
الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ، وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ؛ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.
بردبارى پرده اى است پوشنده و
عقل، شمشيرى است برنده.
پس عيبهاى اخلاقت را به بردبارى بپوش و
با هواى نفست به نيروى عقلت پيكار نماى.
ره آورد خودسازى
? حکمت ۴۲۳ نهج البلاغه
ره آورد خودسازى
مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ، أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ؛ وَمَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ، كَفَاهُ اللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ؛ وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيَما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ.
كسى كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و
كسى كه براى دين خود كار كند، خدا دنياى او را كفايت فرمايد، و
كسى كه ميان خود و خدا را نيكو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.
ارزش نيكوكارى
?? حکمت ۴۲۲ نهج البلاغه
?ارزش نيكوكارى?
افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ؛ وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي، فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ؛ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا، فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا، كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ.
كار نيك به جا آوريد، و آن را هر مقدار كه باشد كوچك نشماريد، زيرا كوچك آن بزرگ، و اندك آن فراوان است.
و كسى از شما نگويد كه: ديگرى در انجام كار نيك از من سزاوارتر است گر چه سوگند به خدا كه چنين است: خوب و بد را طرفدارانى است كه هر گاه هر كدام از آن دو را واگذاريد، انجامشان خواهند داد.