پروردگارا
شبها دستِمان بہ خدا نزدیڪتر مےشود…نزدیڪتر.
پس بیا دعا ڪنیم:
#پروردگارا …
امروزِمان را بازهم بہ ڪرمت ببخش و یارے ڪن درپیشگاهت روسفید باشیم. آمین
#خدایا_دوستت_دارم
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄
...
بسم الله الرحمن الرحیم:
مرحوم حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اسدالله حمیدی تهرانی می گفت:
خدارحمت کند آقای سیدی تعریف می کرد،یک روز درجلسه ای در خدمت مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم.
بعد ازاین که جلسه تمام شد ومرحوم زاهد میخواستند تشریف ببرند،فقط من وایشان دراتاق باقی مانده بودیم.
زمانی که آقاشیخ مرتضی زاهد می خواست از اتاق بیرون برود،ابتدا روبه سوی حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام ایستاد وشروع به سلام دادن به ساحت مقدس سیدالاوصیاء،حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام نمود. زمانی که ایشان درحال سلام دادن به حضرت امیرالمومنین علیه السلام بود،ناگاه من متوجه وناظرمنظره ای بسیار غیر عادی وشگفت شدم،به گونه ای که از مشاهده آن منظره،قلبم به تپش افتاد وبسیار هیجان زده شدم.
درقسمتی ازاتاق،عکسی از حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری نصب بود ومن درآن لحظه ای که آقا شیخ مرتضی زاهد باخم شدن وتعظیم،شروع به سلام دادن به حضرت امیرالمومنین علیه السلام کرده بود،مشاهده کردم آن عکس نیز همراه با آقا شیخ مرتضی زاهد خم شد وتعظیم کرد و دوباره به حالت اول بازگشت!
من درحالی که هیجان زده شده بودم،بی اختیاروبلافاصله رو به آقا شیخ مرتضی زاهد کردم وخواستم آنچه را که دیده ام برای ایشان بازگو کنم ؛دراین هنگام آقاشیخ مرتضی زاهد اشاره به ان عکس کرد و فرمود:
این چیزی راشمادیدید من هم دیدم شماهم هرچه رامی بینید لازم نیست فوری برای دیگران تعریف کنید!
?شیخ مرتضای زاهد:محمدحسن سیف اللهی
✅توسّل به اميرالمؤمنين (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم:
✅توسّل به اميرالمؤمنين (ع)
عالم ربّانی آية الله ميرزا ابوالهدی کلباسی اصفهانی به نقل از عارف بالله حاج ملا على محمد نجف آبادى نجفی به نقل از فقیه عارف آیة الله حاج سيد على شوشترى نجفی:
براى حاجت ۴١ مرتبه اين دعا را در هر روز بخوانند:
اللّهمّ إنّي أسألك بحقّ روحِ على بن أبى طالب (ع) الّذي ما أشرك بالله طرفة عينٍ أبداً أن …
و هر حاجت که دارد الحاق نمايد.
لاله ای ازملکوت
بسم الله الرحمن الرحیم:
صداقت و صفای وجود
جناب مستطاب آقای محسن مجتهد زاده
نقل کردند:
زمانی با آقایان حاج ابراهیم
صادقی اسفهلانی و سَیّد غلامحسین
الهی، حاج علی حاج فتحعلی و آقای
بزرگ زادگان در مشهد مقدّس، در منزل
حاج حبیب نانوا خدمت آقای مجتهدی
بودیم. آقا که در حال توسّل بودند، یک
مرتبه فرمودند:
هم اکنون حضرت رضا
(علیه السلام) در صحن مطهّر سقاخانه
تشریف دارند! همین الآن برای پابوسی
حضرت به آنجا مشرّف شوید…
به فرموده ی آقا همگی به راه افتادیم،
وقتی می خواستیم وارد صحن مطهّر
شویم نزدیک درب، رفقا همگی به گریه
افتادند.
در این موقع من از حالت آنها که سعی
می کردند خیلی موُدّبانه راه بروند و
خدمت حضرت سلام و عرض ادب کنند
نا خودآگاه خنده ام گرفت، به طوری که
با حالت خنده ای که عارض شده بود
نمی توانستم وارد صحن شوم. این امر
موجب گلایه ی سایرین شد، ناگزیر از
همان جا به منزل بازگشتم و نزد آقای
مجتهدی رفتم. هنگامی که بقیّه ی
دوستان هم از حرم مراجعت نمودند
آقا تبسّمی کرده و فرمودند: حضرت
رضا (علیه السلام) خنده های آقای مجتهد
زاده را قبول کردند.
?لاله ای ازملکوت ج۲
سحرخیزی
بسم الله الرحمن الرحیم:
سحرخیزی :
مرحوم ملکی تبریزی می گوید:
من بسیاری از محصلین را می شناسم که از شب زنده داران بودند و همین موضوع سبب شد که فهمی عمیق و استقامتی بی نظیر در امر تحصیل نصیبشان شد و به مراتب و مقامات والایی رسیدند و بالعکس، کسانی هستند که در مطالعه ی کتب علمی کوشش بسیار دارند؛ ولی به جایی نمی رسند و از علم خویش سودی نمی برند و برکتی نمی بینند.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
#حافظ
?اسرار الصلاه
بسم الله الرحمن الرحیم:
بسم الله الرحمن الرحیم:
اسامه بن زید یکی از اصحاب پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کنیزی را به صد دینار خرید، به شرط این که پس از یک ماه، پولش را بپردازد.
پیامبر خدا فرمود:
آیا از اسامه تعجب نمی کنید که کنیزی را خرید بعد از یک ماه پولش را بپردازد! ان اسامة لطویل الامل: به راستی اسامه درای آرزوی دراز است!
سپس فرمود: سوگند که جانم در دست اوست، پلکهای چشمانم را از روی هم بر نمی دارم، مگر این که گمان کنم مهلت روی هم گذاشتن آنها برای من نباشد و پلکهایم را روی هم نمی گذارم مگر اینکه گمان کنم مهلت باز کردن آنها به من داده نشود و در این بین از دنیا بروم، و لقمه ای در دهان نمی گذارم مگر آنکه گمان می برم که به حلقومم نرسد و همان دم جان بسپارم. سپس فرمود:
یا بنی آدم ان کنتم تعقلون فاعدوا انفسکم من الموتی؛
ای فرزند آدم! اگر عاقلید خود را آماده ای سفر مرگ می کنید، سوگند به خدا! آنچه را که از جانب خدا وعده داده شده اید، خواهید رسید و شما قادر بر جلوگیری آن نیستید
?داستانهای بحارالانوار ج۸