پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب (خدا از دیدگاه قرآن) از معدود نوشتار های بر جای مانده از #شهید_بهشتی
پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب
(خدا از دیدگاه قرآن) از معدود نوشتار های بر جای مانده از #شهید_بهشتی
✍️ مؤلف: شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی
? تعالیم قرآن در زمینه مسائل
ما بعدالطبیه اساسی ترین بخش از معارف پر ارزشی است که این گنجینه معرفت الهی در اختیار جستجو گران نهاده است. از آنجا که این تعالیم در حقیقت سنگ زیر بنایی اسلام شناسی است آگاهی بر آنها نقش موثری در کسب آگاهی صحیح از تعالیم دیگر اسلام دارد. كتابى كه اينك به جستوجوگران تقديم مىشود، گامى اسـت بـه سـوىاين هدف، در زمينه مسائل مابعدالطبيعه در قرآن.
?مقدمه کتاب
نويسنده هرگز اين دعوى را ندارد كه اين گام را تمام و كمال، بـدون هيچ عيب و نقص، برداشته و از هر گونـه خطـا و لغـزش مصـون مانـده است. او همين اندازه مىتواند دلخوش باشد كه با تمام وجودش خواهان چنين تحقيقى درباره اسلام اسـت، و ايـن گـام را از روى چنـين شـوقىبرداشته است، و اگر كار او تنها همين ارزش را داشته باشد كه قـدمى نـو در راه شناختن و شناساندن تعاليم واقعى قرآن، و راهگشـاى راهی نو بـه سوى اين مقصود باشد، آن را توفيقى بزرگ از جانب خداى توفيق بخش
مىشمرد و او را بر اين نعمت سپاس مىگزارد. اميدوارم در راه پرنشيب و فراز و پرپيچ و خم دين شناسى، همگـان ازهدايت الهى برخوردار و از لغزشهاى انحراف آور مصون باشيم.
(٢٧شهریور ۱٣۵٢-٢۰ شعبان ۱٣٩٣)
استاد متفکر #شهید_مطهری
?راه مواجهه با غرب از نگاه سید جمال الدین اسد آبادی….
✍️استاد متفکر #شهید_مطهری
?سید جمال الدین اسدآبادی در مجله «عروة الوثقی» داستان مسجد مهمان كش را آورد و چه زیبا آورده است و چه داستان زیبایی است!
?میگوید مثلی است كه در مثنوی آمده که؛ در یكی از شهرها مسجدی بود كه به «مسجد مهمان كُش» معروف شده بود.
می دانید قدیمها مهمانخانه و مانند آن نبوده و اگر كسی وارد محلی می شد و دوست و آشنایی نمی داشت مسجد را مسكن می گزید.
?مسجدی بود كه معروف شده بود كه هر كس می آید اینجا شب می خوابد، صبح كه می روند، جنازه اش را بیرون می آورند و كسی هم نمی دانست علت قضیه چیست.
?یک حکایت گوش کن ای نیکپی
مسجدی بُد بر کنار شهر ری
هیچ کس در وی نخفتی شب ز بیم
که نه فرزندش شدی آن شب یتیم
? یك آدم غریبی آمد، رفت در آن مسجد بخوابد، مردم گفتند آنجا نرو، این مسجد نمی دانیم چگونه است كه هر كس می آید شب در اینجا می خوابد صبح جنازه اش را بیرون می آورند، زنده نمی ماند.
?قوم گفتندش که هین اینجا مَخُسپ
تا نکوبد جانستانت همچو کسپ
?گفت: من دیگر از زندگی بیزارم و از مرگ هم نمی ترسم، من می روم. هر كار كردند گوش نكرد؛ آدم شجاع و دلیری بود؛ و رفت در آنجا خوابید.
?گفت او؛ ای ناصحان؛ من بی ندم
از جهان زندگی سیر آمدم
مرگ شیرین گشت و نقلم زین سرا
چون قفس هشتن پریدن مرغ را
? آن نیمه های شب كه شد صداهای هولناكی از اطراف این مسجد بلند شد: آی تو كی هستی كه آمده ای اینجا؟ الان خفه ات می كنیم، الان ریز ریزت می كنیم؛ یك صداهای مهیبی در آن تاریكی كه زهره شیر می تركید. تا این صداها را شنید، این هم از جا بلند شد و گفت: تو كی هستی؟ صدایش را بلندتر كرد: هر كه هستی بیا جلو، من از مرگ نمی ترسم، من دیگر از این زندگی بیزارم، بیا هر كاری می خواهی بكنی بكن. شروع كرد فریادِ بلندتر كشیدن.
?گفت با خود هین ملرزان دل، کزین
مُرد جانِ بددلانِ بییقین
وقت آن آمد که حیدر وار من
ملک گیرم یا بپردازم بدن
? یك مقدار كه جلو رفت و فریاد كشید صدای مهیبی از داخل مسجد بلند شد، ناگهان دیوارها فرو ریخت و طلسم هایی كه در آنجا بود شكست و گنجهایی كه در آنجا مدفون بود پیش پای آن آدم فرو ریخت. فردا صبح از آنجا با یك سلسله گنجها بیرون آمد.
?سید جمال بعد از بیان این داستان مثنوی؛ می گوید غربِ امروز؛ آن مسجد مهمان كش است. آدمهای ضعیف كه به اینجا بیایند خود را می بازند و میمیرند. باید فریاد كشید و این طلسم دروغین را شكست، كه خودش همین كار را كرد و مصداق آن آدم دلیر بود. در آن زمانی كه مبارزه با انگلستان در دِماغ احدی نمی توانست خطور كند فریاد مبارزه با سیاست استعماری انگلستان را بلند كرد و برای اولین بار این حالت خودباختگی را از مردم گرفت و روی خودِ اسلامی مردم تكیه كرد.
? برای تمام ملتهای اسلامی یك منش، یك هویت و یك «من» قائل بود، یك «من» تحقیر شده، یك «من» مستَذَلّ، یك من پامال شده، یك منی كه شرافت و كرامت خودش را فراموش كرده، تاریخ خودش را فراموش كرده. این «من» و «خود» ش را باید به یاد او آورد. این بود كه به تاریخ صدر اسلام، به گذشته اسلام، به تمدن اسلامی در گذشته، به فرهنگ اسلامی در گذشته تكیه می كرد، «خود» این ملت را به یادش می آورد، به این ملت روحیه می داد.
? آینده انقلاب اسلامی(ص ۱۵٣)
?مثنوی دفتر سوم (بخش ۱٨٩)
#شرح_نهج_البلاغه (شرح حکمت ۵۶)
#شرح_نهج_البلاغه
(شرح حکمت ۵۶)
?امام(ع) در اين كلام پربارشان اشاره ای به روانشناسی اجتماعی و آثار غنا و فقر مى كنند و مى فرمايند:
?الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ
«بى نيازى در غربت وطن است و نيازمندى در وطن غربت»
?جوامع به ٢ دسته جوامع مادی گرا و ثروت مدار؛ و جوامع ارزشمدار تقسیم میشوند. درجوامع مادیگرا، ثروتمندان مورد توجه هستند
?درجوامع پست، که ارزشها فقط مادی و دنیایی است؛ انسانهای فقیر مورد بی احترامی هستند اگر چه دارای فضایل علمی و اخلاقی و معنوی باشند و انسانهای ثروتمند مورد احترام هستند اگر چه تهی مغز باشند و هیچ فضیلتی نداشته باشند . از نظر اسلام این نوع نگاه به ثروت و ارزشگذاری برای ثروتمند محکوم است. در اسلام کسی که ثروت تولید میکند احترام دارد. دقت کنید که پیامبر دست کارگر را میبوسد نه صاحب ثروت را.
?اما خدا نکند ثروت درجامعهای بت شود، آن وقت همه چیز به هم میریزد و به خاطر پول بهترین قانونها زیر سوال میرود. ارزشها تغییر میکند و حرمتها شکسته میشود لذا حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند :هر کس به فرد ثروتمندی به خاطر مالش احترام بگذارد، دو سوم دینش از دست میرود
?امام(ع) در این کلام مى فرمايد: شخص غنى هر جا برود؛ به موجب غنايش این و آن پيوندهاى محبت را با او برقرار مى سازند و به خاطر مالش احترام پيدا مى كند و او هیچگاه احساس تنهایی نمیکند کأنه در وطن خویش است؛ ولى شخص فقير حتى در وطن خويش دوستان و بستگان را از دست مى دهد و گاه به صورت موجودى فراموش شده در مى آيد
خرد کردن توده های مردم...
?خرد کردن توده های مردم…
✍️استاد محمد رضا حکیمی
?توده های مردم را زیر چرخ مشکلات اقتصادی و معیشتی و تورم و گرانی خُرد کردن، و از حقوق حرف زدن، گزافه گویی است. در اسلام چنین منطق نا بخردانه ای، هیچ جایگاهی ندارد.
?اسلام براستی و در « زبان عمل » نه « زبان گفتار » به انسان ها می اندیشد و تامین نیازهای انسانی را فوری ترین و تکلیفی ترین مسئولیت مدیران و زمامداران لایق می شناسد، و هر گونه سستی و کوتاهی در رفع نیازهای انسانی را، از هر کسی و هر مقامی، به هیچ وجه نمی پذیرد و « انسانی و اسلامی » نمی داند و فریاد « لیقوم الناس بالقسط » می زند.
?در اینجا تنها به سخن پیامبر بزرگ اسلام اشاره می کنیم که: در آیین نامه ای به یکی از کارگزاران خود چنین فرمود: حاکمیت نباید مردم را به فقر و تنگدستی بکشاند، تا در نتیجه آنان را به سوی « بدبینی و بی اعتقادی به حاکمیت دینی » سوق دهد.
? حکومت اسلامی؛ (ص ٢٢۰)
?اصول کافی جلد ۱ (ص ۴۰۶)
خرد کردن توده های مردم...
?خرد کردن توده های مردم…
✍️استاد محمد رضا حکیمی
?توده های مردم را زیر چرخ مشکلات اقتصادی و معیشتی و تورم و گرانی خُرد کردن، و از حقوق حرف زدن، گزافه گویی است. در اسلام چنین منطق نا بخردانه ای، هیچ جایگاهی ندارد.
?اسلام براستی و در « زبان عمل » نه « زبان گفتار » به انسان ها می اندیشد و تامین نیازهای انسانی را فوری ترین و تکلیفی ترین مسئولیت مدیران و زمامداران لایق می شناسد، و هر گونه سستی و کوتاهی در رفع نیازهای انسانی را، از هر کسی و هر مقامی، به هیچ وجه نمی پذیرد و « انسانی و اسلامی » نمی داند و فریاد « لیقوم الناس بالقسط » می زند.
?در اینجا تنها به سخن پیامبر بزرگ اسلام اشاره می کنیم که: در آیین نامه ای به یکی از کارگزاران خود چنین فرمود: حاکمیت نباید مردم را به فقر و تنگدستی بکشاند، تا در نتیجه آنان را به سوی « بدبینی و بی اعتقادی به حاکمیت دینی » سوق دهد.
? حکومت اسلامی؛ (ص ٢٢۰)
?اصول کافی جلد ۱ (ص ۴۰۶)
مسئولیت پذیری مسلمان و تقوا
?مسئولیت پذیری مسلمان و تقوا
?رهبانیون مسیحیت، برای اینکه دامانشان به گناهان آلوده نشود، رهبانیت-۱ پیشه کردند؛ به غارها و کوهها و بیغوله ها پناهنده شدند. قرآن میفرماید: [وَ رَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ] -٢رهبانیتی که آنان از خود درآوردند، به صورت بدعتی آن را ایجاد کردند؛ ما بر آنان رهبانیت را ننوشته بودیم. اما عالِم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشه گیری ندارد، فرار ندارد
?عالِم اسلامی همانی است که سعی میکند که بگیرد غریق را -٣؛ یک فرد آگاه مسلمان، که مسلمان بودن و مسئول بودن با یکدیگر لازم و ملزوم هستند همینجور است؛ سعی میکند غریق را، وَبا زده را، بیمار را، نجات بدهد؛ اینکه با فرار جور درنمی آید
?خودش را متقی می کند، یعنی آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را، در مقابل آسیب گناه بر تن میکند و وارد منطقه گناه میشود، برای دستگیری گناهکاران؛ تقوا این است
?وقتی که این معنای تقوا شد، آیا تقوا مقدمه و وسیله ای برای پیروزی هست یا نیست؟ میبینید که خیلی آسان، وسیله پیروزی است. آنکسی که میخواهد بر این بیماری، در این منطقه پیروز بشود،اگر همواره بترسد که مبادا این میکروب در جسم او اثر بگذارد، این چطور میتواند میکروب زده ها و وَبا زده ها را نجات بدهد؟
?باید از خودش خاطرش جمع باشد، بعد وارد منطقه وبازده بشود و دیگران را نجات بدهد؛ آنوقت است که به پیروزی هم خواهد رسید. آنوقت است که این کار را هم به راحتی انجام خواهد داد.[وَ اتَّقُوا اللَّهَ]-۴ تقوای خدا پیشه کنید،[لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ] مگر پیروزمند و رستگار و موفق گردید.
__________________
۱-(ر ه ب ) ترس دائمی؛ رهبانیه: گوشه گیری
٢-سوره مبارکه حدید/ آیه ٢٧
٣-صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود؟
تا اختیار کردی از آن ؛ این فریق را؟
گفت آن گلیم خویش به در می برد ز موج
واین جهد میکند که بگیرد غریق را (سعدی)
۴-سوره مبارکه آل عمران/آیات ۱٣۰ تا ۱٣٢
✍️برجسته ترین متفکر جهان معاصر #استاد_سید_علی_خامنه_ای (حفظه الله تعالی)