حجامت
✅ حجامت ✅
#حجامت
? امام صادق (ع ) فرمودند:
در روز هفتم از ماه حزیران حجامت کن و اگر نتوانستی در روز چهاردهم یعنی به عبارتی 7 روز بعد می توان حجامت انجام داد.
? منبع:
مفاتیح الجنان -اعمال ماه ها
? از مهمترین روایات حجامت حدیثی از رسول اکرم (ص) در حدیث شب معراج است که می فرمایند :
?وقتی به آسمان هفتم صعود کردم هیچ ملکی از من گذر نکرد مگر این که گفت : ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت امر بفرما.
? منبع :
بحار ج ۶۲ ص ۳۰۰ باب ۸۹
?پیامبر اکرم در روایتی در نهج الفصاحه آمده پنج چیز را از سنتهای پیامبران الهی معرفی کرده اند که عبارتند از :
” خمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَهُ وَ السِّواکُ وَ التَّعَطُّرُ“
پنج چیز از سنتهای پیغمبران است: حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن.
? منبع :
نهج الفصاحه ص۴۶۲ ، ح ۱۴۶۳
?روایات حجامت از قول امام علی (ع):
به درستی که حجامت بدن را سالم و عقل را نیرومند می گرداند.
? منبع :
بحار ج ۶۲ ص ۱۱۴ و ج ۱۰ ص ۸۹
?روایات حجامت از قول امام رضا (ع):
رسول خدا فرمودند: اگر در چیزی شفا وجود داشته باشد پس در تیغ حجّام است یا در شربتی از عسل.
? منبع :
وسائل الشیعه ج۱۷ص ۵۴۱
عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَهَ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسِّوَاکِ وَ الْخِلَالِ وَ الْحِجَامَهِ ؛
?حضرت صادق (ع) می فرماید :
جبرئیل با دستور مسواک و خلال کردن و حجامت بر پیامبر –ص- نازل شد
? منبع :
الکافی ۶ ۳۷۶ باب الخلال ….. ص : ۳۷۶
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الدَّاءُ ثَلَاثَهٌ وَ الدَّوَاءُ ثَلَاثَهٌ فَأَمَّا الدَّاءُ فَالدَّمُ وَ الْمِرَّهُ وَ الْبَلْغَمُ فَدَوَاءُ الدَّمِ الْحِجَامَهُ وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ الْحَمَّامُ وَ دَوَاءُ الْمِرَّهِ الْمَشِیُّ
درد و بیماری سه تا است و دارو نیز سه تا است :
درد و بیماری خون و صفرا و بلغم است و داروی خون حجامت و داروی بلغم حمام و داروی صفرا راه رفتن است.
? منبع :
من لایحضره الفقیه ۱ ۱۲۶ باب غسل یوم الجمعه و دخول الحمام
?ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج?
اگر كسی برای قضای حاجتش از جانب قاضی الحاجات هفتاد بار با توكل برباری تعالی و اعتقاد صادق ونیت پاك و توجه به معنی این ذكر گرانبها بخواند:
? از شیخ بهایی(ره)نقل شده است:
? اگر كسی برای قضای حاجتش از جانب قاضی الحاجات هفتاد بار با توكل برباری تعالی و اعتقاد صادق ونیت پاك و توجه به معنی این ذكر گرانبها بخواند:
لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِعِزَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ
لا اِلهَ اِلاّ اللهُ بِحَقِّ حَقِّكَ وَ حُرْمَتِكَ
لا اِلهَ اِلاّ اللهُ فَرِّجْ بِرَحْمَتِكَ
?⚫️ ترجمه :
معبود بر حقی جز الله نیست
( ای خداوند ) به عزت و قدرتت
معبود بر حقی جز الله نیست
به حق حق خودت و حرمت خودت
معبود بر حقی جز الله نیست
به رحمت خودت گشایش کن در کار من
? شیخ بهایی گفته اگر حاجت او روا نشد در قیامت با من مخاصمه كند. و اگر به نیت شفای بیمار در حالت سجده 70 بار بخواند از جمله مجربات است که شفا یابد.
? عزیزان به شروط جمله شیخ بهایی برای حاجت روایی توجه کنید :
♦️ توکل به خدا
♦️ اعتقاد صادق
♦️ نیت پاک
♦️ توجه به معانی
? منبع:
هزار و یک ختم / ختم 495 / ص 226
در روایت هست هر که حاجتى داشته باشد،
? در روایت هست هر که حاجتى داشته باشد، آن را در رقعه و نامه اى بنويسد و در قبور يکى از امامان (ع) بياندازد و يا آن را ببندد و مهر کند و از خاک پاک گل بسازد و نامه را در ميان آن بگذارد و در نهرى يا چاهى عميق يا گودال آبى بياندازد و آن نامه به حضرت صاحب الزمان (عج) مى رسد و آن حضرت عهده دار برآوردن حاجت او مى گردد.
? بحارالأنوار ج102 ص 234
حکایتی جالب از عریضه نویسی آية اللّه العظمى گلپايگانى برای اتمام جنگ ایران و عراق:
? حکایتی جالب از عریضه نویسی آية اللّه العظمى گلپايگانى برای اتمام جنگ ایران و عراق:
? افراد زيادى از اعضاى دفتر وخانواده و همينطور علماى حوزه علميه قم در زمينه عريضه نويسى حضرت آيةاللّه العظمى گلپايگانى رحمه الله حكايتهايى را نقل كرده اند كه از جمله آنها حكايتى است كه حجة الاسلام و المسلمين آقاى ابطحى نقل مى كند:
♦️ در آخرين روزهاى جنگ تحميلى (عراق عليه ايران) كه موشك زدن و بمباران دشمن شدّت پيدا كرده بود و مردم به اطراف و روستاها پناه مى بردند، حضرت آية اللّه گلپايگانى از شنيدن وقايع ومشكلات شديدى كه براى مردم پيش آمده بود بسيار ناراحت بودند، لذا از روى علاقه واعتقادى كه به مسجد مقدس جمكران داشتند، با جمعى از علما و بزرگان به آن مسجد مشرّف شدند تا ضمن عرض ادب به ساحت مقدّس آقا امام زمان عليه السلام دعاى توسلى براى رفع اين گرفتاريها بنمايند.
? حقير هم اين افتخار را داشتم كه همراه ايشان باشم. معظّم له عريضه اى را قبلا نوشته بودند و آن را به بنده دادند كه طبق دستورشان در ميان مقدارى گِل بگذارم و بعد از دعاى مخصوص، خطاب به جناب حسين بن روح در آب بيندازم. در حالى كه خود آيةاللّه العظمى گلپايگانى؛ و جمعى از علما حضور داشتند، در يك فضاى معنوى در حالى كه اغلب آنها گريه مى كردند و از امام عليه السلام درخواست مى كردند تا حاجت آقا را هرچه زودتر برآورده نمايد، عريضه را در آب انداختيم.
♦️ فرداى همان روز يكى از علماى صالح وبا تقواى شناخته شده به منزل ما آمدند وفرمودند: من ديشب خوابى ديدم ولى معنى آن را هرچه فكر كردم نفهميدم، به همين خاطر تصميم گرفتم آن را با شما در ميان بگذارم و اگر چيزى به نظرتان رسيد بفرماييد.
? وى گفت: در عالم رؤيا ديدم شخصى فرمود: به آقا بگوييد جواب شما را حضرت سه روز ديگر مى دهند. اين در حالى بود كه ايشان از مسأله عريضه نويسى آية اللّه العظمى گلپايگانى اصلا خبرى نداشتند. من به محض شنيدن اين مطلب از خوشحالى به گريه افتادم، با خود گفتم: همانطور كه حضرت آية اللّه بر من منّت نهادند كه عريضه را به آب بيندازم، همينطور حضرت صاحب الزمان عليه السلام اين عنايت را به من دارند كه اين مؤمن صالح را پيش من بفرستند تا جواب هم نخست به من داده شود و من آن را به آيةاللّه العظمى گلپايگانى برسانم.
♦️ بعد از آن كه جريان خواب آن عالم بزرگوار را به آية اللّه گلپايگانى عرض كردم، منتظر شديم تا ببينيم سه روز ديگر چه خبرى مى شود، درست روز سوّم بود كه از طرف عراق اعلام آتش بس يك طرفه شد و شعله هاى جنگ تحميلى كه ناخواسته توسط استكبار جهانى بر مردم ايران اسلامى تحميل شده بود با پيروزى ملّت بزرگ ايران رو به خاموشى نهاد.
?ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج?
متن عريضه :
? متن عريضه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
کَتَبْتُ إِلَيکَ يا مَوْلَاي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيکَ مُسْتَغِيثاً وَ شَکَوْتُ مَا نَزَلَ بِي مُسْتَجِيراً بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ بِکَ مِنْ أَمْرٍ قَدْ دَهِمَنِي وَ أَشْغَلَ قَلْبِي وَ أَطَالَ فِکْرِي وَ سَلَبَنِي بَعْضَ لُبِّي وَ غَيرَ خَطَرَ النِّعْمَةِ لِلَّهِ عِنْدِي أَسْلَمَنِي عِنْدَ تَخَيلِ وُرُودِهِ الْخَلِيلُ وَ تَبَرَّأَ مِنِّي عِنْدَ تَرَائِي إِقْبَالِهِ لِي [إِلَي] الْحَمِيمُ وَ عَجَزَتْ عَنْ دِفَاعِهِ حِيلَتِي وَ خَانَنِي فِي تَحَمُّلِهِ صَبْرِي وَ قُوَّتِي فَلَجَأْتُ فِيهِ إِلَيکَ وَ تَوَکَّلْتُ فِي الْمَسْأَلَةِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَلَيهِ وَ عَلَيکَ وَ فِي دِفَاعِهِ عَنِّي عِلْماً بِمَکَانِکَ مِنَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَلِي التَّدْبِيرِ وَ مَالِکِ الْأُمُورِ وَاثِقاً مِنْکَ بِالْمُسَارَعَةِ فِي الشَّفَاعَةِ إِلَيهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِي أَمْرِي مُتَيقِّناً لِإِجَابَتِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِياکَ بِإِعْطَائِي سُؤْلِي وَ أَنْتَ يا مَوْلَاي جَدِيرٌ بِتَحْقِيقِ ظَنِّي وَ تَصْدِيقِ أَمَلِي فِيکَ فِي أَمْرِ
کَذَا وَ کَذَا ( محل نوشتن حاجت)
مِمَّا لَا طَاقَةَ لِي بِحَمْلِهِ وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَيهِ وَ إِنْ کُنْتُ مُسْتَحِقّاً لَهُ وَ لِأَضْعَافِهِ بِقَبِيحِ أَفْعَالِي وَ تَفْرِيطِي فِي الْوَاجِبَاتِ الَّتِي لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَي فَأَغِثْنِي يا مَوْلَاي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيکَ عِنْدَ اللَّهْفِ وَ قَدِّمِ الْمَسْأَلَةَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَمْرِي قَبْلَ حُلُولِ التَّلَفِ وَ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ فَبِکَ بَسَطَتِ النِّعْمَةُ عَلَي وَ أَسْأَلُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ لِي نَصْراً عَزِيزاً وَ فَتْحاً قَرِيباً فِيهِ بُلُوغُ الْآمَالِ وَ خَيرُ الْمَبَادِي وَ خَوَاتِيمِ الْأَعْمَالِ وَ الْأَمْنِ مِنَ الْمَخَاوِفِ کُلِّهَا فِي کُلِّ حَالٍ إِنَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لِمَا يشَاءُ فَعَّالُ وَ هُوَ حَسْبِي وَ نِعْمَ الْوَکِيلُ فِي الْمَبْدَإِ وَ الْمَآل.
آن گاه بالاى آن نهر جارى يا گودال آب مى آيد و بر يکى از وکلاى حضرت اعتماد و توجه نمايد (يعنى به عثمان بن سعيد عمروى يا فرزندش محمد بن عثمان يا حسين بن روح و يا على بن محمد سمرى که از وکلاى خاص حضرت حجت (عج) بوده اند) و سپس نامه خود را در آن نهر و يا چاه و يا گودال آب بياندازد که ان شاءالله حاجت او برآورده میشود.
ملاقات صمیمانه عزرائیل با مومن
✨﷽✨
#عالم_برزخ
✅ملاقات صمیمانه عزرائیل با مومن
✍️روایت شده، عزرائیل برای قبض روح بنده ای از بندگان مومن و صالح خدا با او ملاقات کرد، پس از سلام گفت،: من کاری با تو دارم که می خواهم کنار گوشت بگویم، او سرش را نزدیک آورد، عزرائیل به او گفت: آمدم جانت را بگیرم!مومن: خوش آمدی و مدت ها مشتاق دیدارت بودم.
عزرائیل: اگر کار و حاجتی داری انجان بده.
مومن: هیچ حاجتی جز ملاقات با پروردگارم را ندارم. عزرائیل: چگونه جانت را بگیرم. مومن: آیا اجازه اختیار دادن را به من داری. عزرائیل: آری، خداوند در مورد مومن، چنین اجازه ای به من داده است.
مومن: بگذار وضو بگیرم و سپس مشغول نماز شوم، در حال سجده جان مرا بگیر. مومن مشغول نماز شد و عزرائیل در حال سجده، روح او را قبض کرد.
? المحجه البیضاء ج۸، ص۲۶۶