انتقال مخفیانه جنازه شهید به
بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد بختیاری هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب 1327 ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
شهادت
نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب 1327 قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: “شیخ فضله به درک رفت!” از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: “همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!” یعنی به گوش محمدعلی شاه.
در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش گُرپی به زمین افتاد!
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی حیا هنوز نرسیده، جلوی همه دگمه های شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شرُ شُر به سر و صورت آقا……..
سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصار چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت.
انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم
خانواده ی وی، جنازه ی شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندندو می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت،دختر شيخ فضل الله نقل مي كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: “گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سید الشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا دربیاورند تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست.”
جنازه ی مطهر شیخ را بعد از 18 ماه بدون آن كه كم ترین آسیبی دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند. سپس در مقبره ای كه قبلاً در صحن مطهر تدارك دیده بود، دفن كردند.
امام جواد عليه السلام:
◈❁﷽❁◈
? امام جواد عليه السلام:
? هر كس بدون آگاهى كار كند، بيش از آنكه درست كند، خراب مى كند.
◈ شهادت #امام_جواد_علیه_السلام تسلیت باد. ◈
حضرت امام خامنهای: زندگی امام جواد علیهالسّلام هم #الگوست.
◾️ حضرت امام خامنهای: زندگی امام جواد علیهالسّلام هم #الگوست. امام جواد علیهالسّلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت در بیستوپنج سالگی از دنیا رفت. ۷۷/۲/۷
◾️ این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است. … با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد. ۶۰/۲/۲۵
◾️ امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند. ۱۳۵۹/۰۷/۱۸
⚫️ تشکل طلاب عدالت خواه
زندگی عاشقانه ی مذهبی #قسمت_سی_و_هشتم
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_سی_و_هشتم
#منتظر_تماس_امین_هستم
با گریه و جیغ و داد مرا به بیمارستان بردند. تلفن همراهم را بالای سرم گذاشته بودم.
۶ روز بود که با امین حرف نزده بودم، باید منتظر تماس او میماندم. میگفتم صدای زنگ را بالا ببرید. امین میداند که من چقدر منتظرش هستم حتماً تماس میگیرد…
باید زود جواب تلفن را بدهم.
پدرم که متوجه شده بود دائماً میگفت : نمیشود که گوشی بالای سر شما باشد. از این جا دور باشد بهتر است. میگفتم : نه! شما که میدانید او نمیتواند هر لحظه و هر ثانیه تماس بگیرد. الآن اگر زنگ بزند باید بتوانم سریع جواب بدهم. من دلم برای امین تنگ شده! یعنی چه که حالم بد است…
بابا راضی شد که گوشی کنار من بماند. شارژ باطری تلفن همراهم به اتمام رسید.
به سرعت سیمکارت را با گوشی برادرم جابهجا کردم. دیوانه شده بودم.
گفتم : زود باش، زود باش، ممکن است در حین عوضکردن گوشی شوهرم تماس بگیرد.
برادرم رضا، اسم شهدا را دیده بود و میدانست که امین شهید شده.
هم او و هم خواهرم حالشان بسیار بد شده بود. به جز من و مادر همه خبر داشتند.
خواهرم شروع به گریه کرد.
زنداداشم هم همینطور.
گفتم : چرا شما گریه میکنید؟»
گفتند : به حال تو گریه میکنیم. تو چرا گریه میکنی؟
گفتم : من دلم برای شوهرم تنگ شده! تو را به خدا شما چیزی میدانید؟
زنداداشم گفت نه، ما فقط برای نگرانی تو گریه میکنیم. صورت زنداداشم را بوسیدم و بارها خدا را شکر کردم که خبر بدی ندارند. همین برای من کافی بود.
به چه دليل اين زمان، #آخرالزمان است؟
? #پرسش_و_پاسخ_مهدوی
? به چه دليل اين زمان، #آخرالزمان است؟
? در روايات اسلامى براى دوره آخرالزمان علائم و نشانههايى ذكر شده كه با تحقق اين علايم و نشانهها پى مىبريم كه هم اكنون در دوره آخرالزمان قرار داريم. اينک به برخى از اين علائم و نشانهها اشاره مىكنيم:
⬅️1- گسترش ترس و ناامنى
امام باقر عليه السلام مىفرمايند: «لا يقوم القائم الا على خوف شديد …(1)؛ حضرت قائم عليه السلام قيام نمىكند مگر در دورانى پر از بيم و هراس.»
و نيز فرمودند: «مهدى عليه السلام هنگامى قيام مىكند كه زمام كارهاى جامعه در دست ستمكاران باشد.»(2)
⬅️2- تهى شدن مساجد از هدايت
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله درباره وضعيت مساجد در آخرالزمان مىفرمايند: «مساجدهم عامرة و هى خراب من الهوى(3)؛ مسجدهاى آن زمان آباد و زيباست ولى از هدايت و ارشاد در آن خبرى نيست.»
⬅️3- سردى عواطف انسانى
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در اين باره مى فرمايند: «فلا الكبير يرحم الصغير و لا القوى يرحم الضعيف و حينئذ ياءذن الله له بالخروج(4)؛ در آن روزگار بزرگترها به زيردستان و كوچكترها ترحم نمىكنند و قوى بر ضعيف ترحم نمىنمايد. در آن هنگام خداوند به او [مهدى عليه السلام ] اذن قيام و ظهور مىدهد.»
⬅️4- گسترش فساد اخلاقى
رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايند: «قيامت برپا نمىشود تا آن كه زنى را در روز روشن و به طور آشكار گرفته در وسط راه به او تعدى مىكنند و هيچ كس اين كار را نكوهش نمىكند.»
محمد بن مسلم مىگويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: اى فرزند رسول خدا، قائم شما چه وقت ظهور خواهد كرد؟ امام فرمودند: «اذا تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال و اكتفى الرجال بالرجال و النساء بالنساء(5)؛ هنگامى كه مردها خود را شبيه زنان و زنان خود را شبيه مردان كنند. آن گاه كه مردان به مردان اكتفا كرده و زنان به زنان اكتفا كنند.»
⬅️5- آرزوى كمى فرزند
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: «رستاخيز بر پا نمىشود تا آن كه كه كسى پنج فرزند دارد و آرزوى چهار فرزند كند و آن كه چهار فرزند دارد مىگويد كاش سه فرزند داشتم و صاحب سه فرزند آرزوى دو فرزند دارد و آن كه دو فرزند دارد آرزوى يک فرزند بنمايد. و كسى كه يک فرزند دارد آرزو كند كه كاش فرزندى نداشت.»(6)
⬅️6- مرگهاى ناگهانى
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «قيامت برپا نمىگردد تا اين كه مرگ سفيد ظاهر شود. گفتند: اى رسول خدا مرگ سفيد چيست؟ حضرت فرمودند: مرگ ناگهانى.»(7)
⬅️7- جنگ و كشتار
امام رضا عليه السلام فرمودند: «پيش از ظهور امام زمان علیه السلام، كشتارهاى پياپى و بى وقفه رخ خواهد داد.»(8)
?پینوشتها:
1- الغيبة، نعمانى، ص 235.
2- ملاحم، ابن طاووس، ص 77.
3- بحارالانوار، ج 2، ص 190.
4- بحارالانوار، ج 52، ص 380.
5- كمال الدين، ج 1، ص 331.
6- فردوس الاخبار، ج 5، ص 227.
7- الفائق، ج 1، ص 141
8- الغيبة، نعمانى، ص 271.
منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
#سرپرستی_شیعه_در_عصر_غیبت #قسمت_پنجم
❣️﷽❣️
? #سرپرستی_شیعه_در_عصر_غیبت?
⬛️ #قسمت_پنجم ⬛️
? ولایت فقیه در روایات :
حدیث اول ? نامه ی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اسحاق ابن یعقوب : در این نامه اسحاق ابن یعقوب از محضر امام سوالاتی پرسیده ، امام عصر (ارواحنافداه) نیز ضمن پاسخ در قسمتی از نامه ی شان اینگونه پاسخ میدهند : ” و اما در مورد حوادثی که پیش آمد میکند ، پس در آنها به راویان حدیث ما رجوع کنید ؛ زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنهایم ” کمال الدین و تمام النعمه ج۲ باب ۴۵ ح۴
☑️ در این حدیث نورانی حضرت به شیعیان دستور فرموده که در عصر غیبت به روایت گران احادیث اهل بیت (علیهم السلام) رجوع کنند ، حال باید توجه کرد منظور از ” حوادث ” و ” راویان حدیث ” چیست ؟؟؟ کلمه ی حوادث جمع حادثه است و از آنجایی که امام فرموده در حوادث در حوادثی که رخ میدهد به راویان حدیث مراجعه کنید معلوم میشود که مراد از حوادث ،مسائلی است که به دین و دیانت مسلمین مربوط میشود و واضح است مباحث
دینی هم شامل مسائل فردی مانند نماز و روزه است و هم مسائل اجتماعی مانند جهاد با کفار و امر به معروف و نهی از منکر و ارتباطات سیاسی با دیگر کشور ها
? اما راوی حدیث کیست؟ هر کسی را میتوان راوی حدیث گفت؟ روشن است که فهمیدن کلمات معصومین (علیه السلام) در زمینه ی وظایف فردی و اجتماعی به تخصص بالایی نیاز دارد و به دست آوردن احکام شرعی از کلام ائمه ی اطهار (سلام الله علیهم) کاری است بس دشوار،،،، پس منظور از راویان حدیث تنها روایت کنندگان حدیث نیست بلکه منظور کسی است که اولا: با منابع روایی کاملا آشنا باشد و احادیث معتبر و نامعتبر را بشناسد و دوما به تمام ابزار لازم برای فهم صحیح روایات مجهز باشد، به گفته ی تمام مسلمین و صاحیان عقل چنین کسانی تنها میتوانند فقیهان و مجتهدان دینی باشند که چند ده سال از عمر خود را صرف مسائل دینی کرده اند
?ذکرتعجیل فرج رمزنجات بشراست
?ما بر آنیم که این ذکـر جهانی بشود
? اللهم عجل لولیک الفرج ?
#ادامه_دارد….