#جلال_و_جبروت_حضرت_فاطمه_سلام_اللّه_علیها
#جلال_و_جبروت_حضرت_فاطمه_سلام_اللّه_علیها
مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی قدّس سره بارها برای طلاب می فرمودند:
علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود
چهل شب در حرم امیر المؤمنین علیه السلام، بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند. پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی علیه السلام را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها برود.
?برستیغ نور
#چله_ی_زیارت_عاشورا
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_دهم
#چله_ی_زیارت_عاشورا
من هم قبل از ازدواج، هر خواستگاری میآمد به دلم نمینشست! برایم اعتقاد و ایمان همسر آیندهام خیلی مهم بود. دلم میخواست ایمانش واقعی باشد نه ظاهر و حرف… میدانستم مؤمن واقعی برای زن و زندگی ارزش قائل است.
شنیده بودم چله ی زیارت عاشورا خیلی حاجت میدهد، این چله را آیتالله حقشناس فرموده بودند با صد لعن و صد سلام؛
کار سختی بود! اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود که ارزش داشت برای رسیدن به بهترینها، سختی بکشم. آنهم برای من که همیشه دوست داشتم از هر چیز بهترین آن را داشته باشم…
چهل روز را به نیت همسر معتقد و با ایمان خواندم. ۳-۴ روز بعد از اتمام چله، خواب شهیدی را دیدم… چهرهاش را به خاطر ندارم اما یادم هست که لباس سبز به تن داشت و روی سنگ مزار خودش نشسته بود.
دیدم همه ی مردم به سر مزار او میروند و حاجت میخواهند، اما به جز من هیچکس او را نمی بیند که او روی مزار نشسته…
شهید، یک تسبیح سبز به من داد و گفت حاجتت را گرفتی!
هیچکس از چله ی من خبر نداشت… به فاصله ی چند روز بعد از آن خواب امین به خواستگاریام آمد، شاید یک هفته از چله ی عاشورا گذشته بود…
#ادامه_ی_داستان
زندگی عاشقانه ی مذهبی
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_دهم
#چله_ی_زیارت_عاشورا
من هم قبل از ازدواج، هر خواستگاری میآمد به دلم نمینشست! برایم اعتقاد و ایمان همسر آیندهام خیلی مهم بود. دلم میخواست ایمانش واقعی باشد نه ظاهر و حرف… میدانستم مؤمن واقعی برای زن و زندگی ارزش قائل است.
شنیده بودم چله ی زیارت عاشورا خیلی حاجت میدهد، این چله را آیتالله حقشناس فرموده بودند با صد لعن و صد سلام؛
کار سختی بود! اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود که ارزش داشت برای رسیدن به بهترینها، سختی بکشم. آنهم برای من که همیشه دوست داشتم از هر چیز بهترین آن را داشته باشم…
چهل روز را به نیت همسر معتقد و با ایمان خواندم. ۳-۴ روز بعد از اتمام چله، خواب شهیدی را دیدم… چهرهاش را به خاطر ندارم اما یادم هست که لباس سبز به تن داشت و روی سنگ مزار خودش نشسته بود.
دیدم همه ی مردم به سر مزار او میروند و حاجت میخواهند، اما به جز من هیچکس او را نمی بیند که او روی مزار نشسته…
شهید، یک تسبیح سبز به من داد و گفت حاجتت را گرفتی!
هیچکس از چله ی من خبر نداشت… به فاصله ی چند روز بعد از آن خواب امین به خواستگاریام آمد، شاید یک هفته از چله ی عاشورا گذشته بود…
#ادامه_ی_داستان
#روز_دختر_مبارك
#ولادت_حضرت_معصومه_س
ای سوره نور موسی جعفر
ممدوحه هلاتی پس از مادر
مهر تو مدال سینه مریم
کوی تو بهشت ساره و هاجر
قم از قدمت مدینةالزهرا
قبر تو مزار دخت پیغمبر
معصومهای و به چارده معصوم
همه عمه و خواهری و هم دختر
هم میبالد جواد از این عمه
هم مینازد رضا به این خواهر
بر جان تو دختر کلامالله
از زینب و فاطمه سلامالله
#غلامرضا_سازگار
#كريمه_اهل_بيت
#روز_دختر_مبارك
#ولادت_حضرت_معصومه_مبارک
رسیدی تا نشانِ ما دهی آن قبر پنهان را
بنا این است در قم فاطمه صاحبحرم باشد
#ولادت_حضرت_معصومه_مبارک
#سلام_مولاجانم
#سلام_مولاجانم ✋❤️
صد قافله دل، به جمکران آورديم!
رو جانب صاحبالزمان آورديم!
ديديم که در بساط ما آهی نيست
با دست تهی، اشک روان آورديم!
? #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#امام_زمان
#صلوات