دست دادن با زن....
دست دادن با زن….
ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﻋﺎﻟمی ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ؟ ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:
ﺁﯾﺎ ﺗﻮ مے توانی ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻟﯿﺰﺍﺑﯿﺖ ﺩﺳﺖﺑﺪﻫﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ: ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ ، ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩاند ﮐﻪ مۍﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻨﺪ . ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ همه ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ .
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﭼﺮﺍ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﻮﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﯾﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ؟
ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﺑﻌﺪﺍ ﻫﺮ ﺩﻭﯼ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﺩ. ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ مي كنند.
#داستان_واقعی شگفت انگیز "نفيس يعقوب"
❣️#داستان_واقعی شگفت انگیز “نفيس يعقوب”
??یک جوان تایلندی به نام نفيس يعقوب بدون پاسپورت وارد کشور مالزی شده بود و مدتی مخفیانه آنجا بود
??قانون کشورها این است که کسی که بدون پاسپورت وارد میشود او را زندانی میکنند و بعد به کشور خود باز میگردانند .
??یک شب از منزلی کە خودش را قایم کردەبود، خارج میشود وبه دنبال غذا میگشت تا کسی نفهمد چون در روز خیلی شلوغ بود.
??نفیس یعقوب در راه با یک پلیس برخود میکند،پلیس بە او میگوید که کارت شناسی ؟؟؟ میگوید ندارم.
??پلیس او را بازداشت کرد و در گزارش بازداشت نوشت که یک تایلندی وارد مالزی شده و بدون پاسپورت و مدارک است!
??در بازداشتگاه هوا بسیار گرم بود و هیچ فرشی هم نبود و او مجبور شد که پیراهنش را در بیاورد و روی پیراهنش بنشیند و منتظر غذا بود که به خواندن قران کریم پرداخت… صداش بسیار زیبا بود .
??پلیس هم از او فیلم گرفت ودر فضای مجازی پخش کرد که در آن به شهرت وقرائت قرآن معروف شد….
??او را از زندان بیرون آوردند و مدتی بعد به او پناهندگی دادند ایشان را امام جماعت مسجد گذاشتند و امروز او یکی از امام جماعت های بزرگ مالزی محسوب میشود.
❣️تو با خدای خود انداز کار
و دل خوش دار.
???????
#مـــهـدے_جـانــم
#مـــهـدے_جـانــم
گفتنے نیست ولے،
بـے تو کماکان در من
نفسے هست ،
دلے هست ،
ولے جانے نیست…
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَليِّکَ الفَرَج..
#دلداده_حسین
حلالمون کنید
حق الناس
تنها موضوعیست که
درقیامت با شفاعت
هم حل نمی شود!
آنچه از ما بر دل دارید،
دانسته یا ندانسته در این
روزهای و شبهای ماه عزیز
بر ما ببخشید!
حلالمون کنید
سوالات فقه استدلالی 1سال93
((لحظه هاي آخر))
((لحظه هاي آخر))
?بار سفر را بسته اي ، اي ماه پر فيض خدا—?
?دلها پر از اندوه و غم ، عزم سفر داري چرا—?
?ياد خوش ايام تو ، ياد تراويح و قيام—?
?از دل نخواهد شد برون ، اي ماه تقوا و صيام—?
?ياد سحرگاه و غروب ، ياد نماز نيمه شب—?
?آن بيقراري هاي ما ، در ماه شعبان و رجب—?
?تا تو بياي سوي ما ، مهمان دلهامان شوي—?
?اما چه زود اينها گذشت ، حالا تو داري ميروي—?
?افسوس و صد افسوس ازين ، ماهي كه رفت اي دوستان—?
?افسوس از اين شبهاي قدر ، افسوس از اين عمر گران—?
?حيران و دل خونم خدا ، اين لحظه هاي آخرش—?
?حيران چو طفلي بينوا ، در جستجوي مادرش—
?قدرش ندانستيم و رفت ، اين ماه قران و نماز—?
?درهاي دوزخ بسته بود ، درهاي جنت باز باز—
?يا رب خدايا درگذر ، از اين همه وزر و گناه—?
?از جرم و از تقصير ما ، اين واپسين ايام ماه—?
?ما را ز درگاهت نران ، تنهاي تنها ميشويم—?
?با كوله باري از گناه ، بدبخت و رسوا مي شويم–?
?ما را ز درگاهت نران ، شايد وداع آخر است—?
?اين شيشه تا سال دگر ، شايد كه افتاد و شكست-…???
طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق ❤️
????????