#داستان_واقعی شگفت انگیز "نفيس يعقوب"
❣️#داستان_واقعی شگفت انگیز “نفيس يعقوب”
??یک جوان تایلندی به نام نفيس يعقوب بدون پاسپورت وارد کشور مالزی شده بود و مدتی مخفیانه آنجا بود
??قانون کشورها این است که کسی که بدون پاسپورت وارد میشود او را زندانی میکنند و بعد به کشور خود باز میگردانند .
??یک شب از منزلی کە خودش را قایم کردەبود، خارج میشود وبه دنبال غذا میگشت تا کسی نفهمد چون در روز خیلی شلوغ بود.
??نفیس یعقوب در راه با یک پلیس برخود میکند،پلیس بە او میگوید که کارت شناسی ؟؟؟ میگوید ندارم.
??پلیس او را بازداشت کرد و در گزارش بازداشت نوشت که یک تایلندی وارد مالزی شده و بدون پاسپورت و مدارک است!
??در بازداشتگاه هوا بسیار گرم بود و هیچ فرشی هم نبود و او مجبور شد که پیراهنش را در بیاورد و روی پیراهنش بنشیند و منتظر غذا بود که به خواندن قران کریم پرداخت… صداش بسیار زیبا بود .
??پلیس هم از او فیلم گرفت ودر فضای مجازی پخش کرد که در آن به شهرت وقرائت قرآن معروف شد….
??او را از زندان بیرون آوردند و مدتی بعد به او پناهندگی دادند ایشان را امام جماعت مسجد گذاشتند و امروز او یکی از امام جماعت های بزرگ مالزی محسوب میشود.
❣️تو با خدای خود انداز کار
و دل خوش دار.
???????