#ختمی_برای_ثروتمند_شدن
#ختمی_برای_ثروتمند_شدن
مرحوم سید بن طاوس می گوید ضریر نقل کرده است فقیری در بغداد بود که از مال دنیا هیچ چیزی را مالک
نبود تا آنکه دعایی به او الهام شد با خواندن آن دعا و مداومت بر آن در اوقات مختلف دارای ثروت و اموال بسیاری گشت .
از آن فقیر پرسیدم آن دعا چه بود گفت :
اللَّهُمَ يَا سَبَبَ مَنْ لَا سَبَبَ لَهُ يَا سَبَبَ كُلِّ ذِي سَبَبٍ يَا مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ مِنْ غَيْرِ سَبَبٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
?المجتبی ص ۳۹و ۴۰
?جنة الامان ص ۱۷۰
#ختمی_برای_ثروتمند_شدن
#ختمی_برای_ثروتمند_شدن
مرحوم سید بن طاوس می گوید ضریر نقل کرده است فقیری در بغداد بود که از مال دنیا هیچ چیزی را مالک
نبود تا آنکه دعایی به او الهام شد با خواندن آن دعا و مداومت بر آن در اوقات مختلف دارای ثروت و اموال بسیاری گشت .
از آن فقیر پرسیدم آن دعا چه بود گفت :
اللَّهُمَ يَا سَبَبَ مَنْ لَا سَبَبَ لَهُ يَا سَبَبَ كُلِّ ذِي سَبَبٍ يَا مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ مِنْ غَيْرِ سَبَبٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
?المجتبی ص ۳۹و ۴۰
?جنة الامان ص ۱۷۰
حضرت أميرمؤمنان علی علیه السلام در ساحت مسجد نشسته بودند و مردم گرداگرد آن حضرت بودند.
حضرت أميرمؤمنان علی علیه السلام در ساحت مسجد نشسته بودند و مردم گرداگرد آن حضرت بودند.
شخصی برخاست و گفت:
ای امیرمؤمنان! شما در همان جایگاهی هستید که خداوند شما را در آن قرار داده است، درحالیکه پدرت در آتش جهنم عذاب میشود!!
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند:
«ساکت باش! خدا دهانت را بشکند! به آن خدایی که حضرت محمد (صلیاللّٰهعلیهوآله) را به حق به پیامبری مبعوث نمود، اگر پدرم دربارهٔ هر گنهکاری بر روی زمین شفاعت کند، قطعا خداوند شفاعت او را دربارهٔ آنان میپذیرد.
آیا پدرم در آتش عذاب بشود، درحالیکه پسرش قسمت کنندهٔ بهشت و دوزخ است؟
سوگند به خدایی که حضرت محمد (صلیاللّٰهعلیهوآله) را به حق برانگیخت، همانا نور ابوطالب نور همه آفریدگان را خاموش میکند، مگر پنج نور حضرت محمد و فاطمة و حسن و حسین و نور امامان از فرزندانش را.
بدانید که نور ابوطالب از نور ما اهل بیت است، خداوند نور او را دو هزار سال پیش از خلق حضرت آدم آفرید»
?بحارالأنوار مجلد ۳۵ ، ص ۱۱۰ .
حضرت أميرمؤمنان علی علیه السلام در ساحت مسجد نشسته بودند و مردم گرداگرد آن حضرت بودند.
حضرت أميرمؤمنان علی علیه السلام در ساحت مسجد نشسته بودند و مردم گرداگرد آن حضرت بودند.
شخصی برخاست و گفت:
ای امیرمؤمنان! شما در همان جایگاهی هستید که خداوند شما را در آن قرار داده است، درحالیکه پدرت در آتش جهنم عذاب میشود!!
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند:
«ساکت باش! خدا دهانت را بشکند! به آن خدایی که حضرت محمد (صلیاللّٰهعلیهوآله) را به حق به پیامبری مبعوث نمود، اگر پدرم دربارهٔ هر گنهکاری بر روی زمین شفاعت کند، قطعا خداوند شفاعت او را دربارهٔ آنان میپذیرد.
آیا پدرم در آتش عذاب بشود، درحالیکه پسرش قسمت کنندهٔ بهشت و دوزخ است؟
سوگند به خدایی که حضرت محمد (صلیاللّٰهعلیهوآله) را به حق برانگیخت، همانا نور ابوطالب نور همه آفریدگان را خاموش میکند، مگر پنج نور حضرت محمد و فاطمة و حسن و حسین و نور امامان از فرزندانش را.
بدانید که نور ابوطالب از نور ما اهل بیت است، خداوند نور او را دو هزار سال پیش از خلق حضرت آدم آفرید»
?بحارالأنوار مجلد ۳۵ ، ص ۱۱۰ .
#پیامبر_اکرم (صلّی الله عليه وآله):
#پیامبر_اکرم (صلّی الله عليه وآله):
ما أصابَ المُؤمِنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ ولا حُزنٍ حتَّی الهَمّ یُهمُّهُ إلّا کَفََرَ اللهُ بِهِ عَنهُ سَیِّئاتِه.
مؤمن را هیچ رنج و بیماری و اندوهی و حتی نگرانیای نرسد مگر آنکه خداوند بدان وسیله گناهان او را بپوشاند.
?تحف العقول، ص 38
عنایت امام حسین علیه السلام
عنایت امام حسین علیه السلام
آیت الله شیخ حسین نوری همدانی نقل می کنند:
یک وقت در محضر آیت الله بروجردی درباره دید چشم بحث شد. ایشان با اینکه سنشان قریب نود سال بود، هیچ وقت احتیاج به عینک پیدا نکرده بودند و دور و نزدیک را بدون عینک می دیدند و در موقع مطالعه هم، هرگز عینک به چشم نمی زدند، می فرمودند:
من در بروجرد که بودم یک وقت در اثر مطالعه زیاد در چشمم احساس ضعف کردم و درد چشم گرفتم، در بروجرد مراسم مخصوصی روز عاشورا اجراء می گردد، بدین ترتیب که:
در نقطه های مختلف شهر گِل درست می کنند و مردم خود را در آن روز با گِل از سر تا پا آغشته می کنند و دسته دسته به عنوان عزاداری حرکت می کنند، من هم یک روز عاشورا، در آن جمع بودم و به قصد استشفاء مقداری از گِل بدن یکی از افراد را گرفته و بر چشم خود مالیدم، چشمم خوب شد از آن تاریخ درد چشم بر من عارض نشده است، ولی تا زمانی که زنده هستم راضی نیستم این موضوع بازگو شود.