آیا نمی خواهید در روز غدیر با امام زمانتان یک بیعت واقعی داشته باشید؟!
آیا نمی خواهید در روز غدیر با امام زمانتان یک بیعت واقعی داشته باشید؟!
ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام یک پذیرش ‘عملی’ هم می خواهد.
آن زمان مردم مدینه زباناً و عملا عهد خود را شکستند و مردم این زمان عملا این عهد را زیر پا گذاشته اند.
هر گناهی که از شیعه صادر می شود خروج از ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: انجام هر گناه مثل هفتاد بار کشتن منِ علی است!
معنای ولایتی که آنروز رسول اکرم صلی الله علیه و آله تاکید کردند این است که از نظر ‘عملی’ و از روی ‘محبت’ تابع این آقا باشید. عملا در این مسیر حرکت کنید.
اگر می خواهید بیعت شما در روز عید غدیر مؤثر واقع شود باید در پاکسازی نفستان مصمم باشید.
|در ذكر فضائل مولانا اميرالمؤمنين على عليه السلام|
|در ذكر فضائل مولانا اميرالمؤمنين على عليه السلام|
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
?حبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَأْكُلُ اَلسَّيِّئَاتِ كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ?
?دوســت داشتن علی بن ابیطالب گناهان را از بین میبرد همان طوری که آتش چوب را میسوزاند.
?بحارالانوار، ج39، ص306، ح123
فرازی از خطبه غدیر
????
فرازی از خطبه غدیر
?هان مردمان! «ايمان آوريد به خدا و رسول او و نورى كه همراهش فرود آمده (تغابن / 8) «پيش از آنكه چهره ها را تباه و باژگونه كنيم، يا چونان اصحاب روز شنبه (يهوديانى كه بر خدا نيرنگ آوردند) رانده شويد». (نساء / 47)
?به خدا سوگند كه مقصود خدا از اين آيه، گروهى از صحابه اند كه آنان را با نام و نَسَب مى شناسم؛ ليكن به پرده پوشى كارشان مأمورم. آنك هر كس پايهٔ كار خويش را مهر يا خشم على در دل قرار دهد و بداند كه ارزش عمل او، وابسته به آن است.
?هان مردمان! نور از سوى خداوند عزّوجلّ در جان من، سپس در جان علىّ بن ابى طالب و آنگاه در نسل او تا قائم مهدى - كه حقّ خدا و تمامى حقّ ما را مى ستاند - جاى گرفته است؛ چرا كه خداوند عزّوجلّ ما را دليل و حجّت قرار داده بر كوتاهى كنندگان به عمد، ستيزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهكاران و ستمگران و غاصبان از تمامى جهانيان.
?هان مردمان! هشدارتان مى دهم: همانا من رسول خدايم. پيش از من نيز رسولانى آمده و سپرى شده اند. پس آيا اگر بميرم يا كشته شوم، به جاهليت بر مى گرديد؟ «و آنكه به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زيانى نخواهد رسانيد و او سپاسگزاران شكيبا را پاداش خواهد داد». (آل عمران / 144) هان! على و فرزندان من از نسل او، داراى كمال شكيبايى و سپاسگزارى اند.
?هان مردمان! «اسلامتان را بر من منّت نگذاريد»؛ (حجرات / 17) و بر خدا نيز كه اعمالتان را بيهوده و تباه خواهد كرد و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را به «شعله اى از آتش و مس گداخته» (الرحمن / 35) گرفتار خواهد كرد. به يقين پروردگار شما در «كمينگاه است». (فجر / 14)
#عید_غدیر
#خطبه_غدیر
برای #عید_غدیر تا الان چه کردید؟!
⭕️برای #عید_غدیر تا الان چه کردید؟!
?امیرالمومنین فرمود:
? اگر در عید غدیر یک نفر را غذا بدهی مثل آن است که یک میلیون پیامبر را غذا داده ای!
⁉️چرا وقتی از یک راننده تاکسی در مکه میپرسی: غدیر را میشناسی؟ او میگوید نه!
❌ اینها تقصیر کیست؟ چرا در عید غدیر غذا ندادید؟ چرا عاشورا را به پا داشتید ولی غدیر را پاس نداشتید؟
?خانم ها! چرا به آقایتان نگفتید که غدیر است و ما میخواهیم سفره بیندازیم و به همسایهها غذا بدهیم؟
✅چرا این کار را نکردید که بچه هایتان یاد بگیرند؟ اگر خانمها چنین تقاضایی داشته باشند محال است مردها بگویند نه.
?این غذا، غذای محبت است. اثرش از صدتا سخنرانی بیشتر است.
? همین الان تصمیم بگیرید که عید غدیر خم را غذا بدهید. ان شالله در راه امیرالمومنین علیه السلام خرج کنیم.
?از سخنرانی های استاد علیرضا پناهیان
? #غدیر #عید_غدیر
شهید ابراهیم هادی دوست امام زمان علیه السلام بود ...
شهید ابراهیم هادی دوست امام زمان علیه السلام بود …
?ابراهیم را دیدم ؛ خیلی ناراحت بود ؛ پرسیدم چیزی شده ؟ گفت: دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی؛ هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشا الله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی ها تیر اندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم.
?تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن همرزمش بوده…
هوا که تاریک شد و ابراهیم حرکت کرد … و نیمه های شب برگشت ؛ آنهم خوشحال و سرحال …!
مرتب داد میزد امدادگر ؛ امدادگر … سریع بیا، ما شاالله زنده است!
?بچه ها خوشحال شدند … مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب… ولی ابراهیم گوشه ای نشست و رفت توی فکر …
رفتم پیش ابراهیم گفتم چرا توی فکری؟
با مکث گفت ماشالله وسط میدان مین افتاد؛ آنهم نزدیک سنگر عراقی ها …
اما وقتی رفتم انجا نبود … کمی عقب تر پیدایش کردم و در مکانی امن!!!
?بعد ها ماشاالله ماجرا را اینگونه توضیح داد: خون زیادی از من رفته بود و بی حس بودم…
عراقی هاهم مطمئن بودند زنده نیستم.
حال عجیبی داشتم … زیر لب فقط می گفتم: یا صاحب الزمان ادرکنی
?هوا تاریک شده بود؛ جوانی خوش سیماونورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم.
مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد … و مرا به نقطه ای امن رساند. من دردی احساس نمیکردم.
?آن آقا کلی با من صحبت کرد؛بعد فرمودند کسی میآید و شما را نجات می دهد. او دوست ماست!
?لحظاتی بعد ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم.
انسان بی شباهت به «آب» نیست؛
انسان بی شباهت به «آب» نیست؛
اگربخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد،
باید جریان داشته باشد؛
باید پی برخورد با سنگ ها و سختی ها را به تنش بمالد
باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشد؛
تا باران شود و بر جهان ببارد…
وگرنه کسی که تحمل سختی ها را نداشته باشد،
همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی دهد؛
با دیگران که کنار نمی آید هیچ،
خودش راهم نمی تواند نجات دهد..!
مرداب می شود و می گندد☺️