حسين، مذكّر خودآگاهي
امامحسين(علیه السلام) براي هميشه عاملي شد كه معني خودآگاهي را در هر عصري به انسانها آموزش دهد تا متوجّه شوند از راه دين، و به روش حسين(علیه السلام) ميتوان در هر زماني خودآگاهانه زندگي كرد و همواره اتّصال عهد خود را با حقيقت و با نبوّت محفوظ داشت و متوجّه بود سايه سياه تبليغات اموي نبايد ما را از عهد نبوي غافل كند و به پوسيدگي در زندگي بكشاند. امويان، مردم را از آن عالَم باطني كه پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) پيامآور آن بود غافل ميكردند و حسينu تجديد كننده آن عهد و آن باطن بود و اين جبهه هنوز گشوده است.
هر انساني تا آگاهي به زمان خود نداشته باشد و راه رهايي از طلسم زمانه را نشناسد نميتواند درست زندگي كند. و عظمت نهضت امامحسين(علیه السلام) در اين است كه خودآگاهي لازم را براي شناخت و تحليل همان عهدي كه در آن زندگي ميكنيم به ما ميدهد.
مَشْي و روش دشمنان ما، مَشْي و روش ترس و رعب و پوچ كردن زندگي و گرم كردن بازار سازش و چاپلوسي بوده است، و تنها راه مقابله با آن، راه اباعبدالله(علیه السلام) است، تا بتوانيم حيله هاي دشمنِ اموي رُمي را با خودآگاهي به شرايط تاريخي خود، درست تحليل كنيم و طعمة نقشههاي او قرار نگيريم، چراكه او واقعاً پيچيدهتر از آن است كه بتوان با عقل خود و بدون نور حسين(علیه السلام) از آن حيلهها گذشت.
اباعبدالله(علیه السلام) با روش خود، ما را به آنچنان خودآگاهي ميرساند كه هيچ وقت تلاش و تحركِ مطابق با آن روش، به شكست منتهي نمي شود. و دشمن امروز بشريّت، همان دشمن حسين(علیه السلام) است در كربلا. و حسين(علیه السلام) بهعنوان معصومي آمده تا ريزهكاريهاي فرهنگ دشمن را با تمام ابعادش به ما نشان دهد و نيز راه مقابله همهجانبه با آن را به ما بنماياند. و بقية ائمه(علیه السلام) نيز حافظ رسالت كربلا بودهاند؛ كربلايي كه ميتواند ماوراء ترسي كه دشمن ايجاد ميكند، به انسان قدرت انتخاب صحيح بدهد.
پی نوشت:
کربلا مبارزه با پوچی ها ، اصغر طاهرزاده
4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا
اشتباه اول:
اوج عزاداری امام حسین(علیه السلام) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(علیه السلام) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(علیه السلام)اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(علیه السلام)در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.
➖اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(علیه السلام) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(سلام الله علیها) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.
اشتباه دوم:
➖باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(علیه السلام) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.
➖در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(رحمه الله) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(علیه السلام) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.
➖شیخ عباس قمی(رحمه الله)در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(علیه السلام)، حضرت علی اکبر(علیه السلام)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»
اشتباه سوم:
➖یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(علیه السلام) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.
➖اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(علیه السلام)هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)
اشتباه چهارم:
مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(علیه السلام) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(علیه السلام) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.
منبع:
حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری.
چرا از اول محرم عزاداری میکنیم؟
بعضی میگويند مجالس عزا را از عاشورا بايد شروع کرد در حالی که میبينيد ايامِ هيجان، همين دهه اول است. علتش اين است که اين ايام، ايامی است که نسیمی از محرم سيدالشهدا(علیه السلام) به عالم دنيا میوزد. علتش اين است که اين ايام، ايامي است که امام زمان(عجل الله) عزادار هستند.
طبق روايات وقتی محرم شروع می شد ديگر کسی لبخند بر لبان ائمه(علیه السلام) نمیديد و روز عاشورا، روز اوج حزن و اندوه آنها بود. با آغاز محرم، ديگر لبخند بر لبان امام زمان(عجل الله) نميآيد؛ لذا در اين ايام، عالم متحول است و مومنين متحول هستند.
- رزق بکاء و زيارت و شفاعت و خونخواهی سيدالشهدا(علیه السلام) ، رزق برائت از دشمنان ايشان، رزق آمادگی جهت حضور در لشکر امام زمان(علیه السلام) ، رزقهايي هستند که موسم تقسيمشان ايام محرم است. در وقت ديگر اين روزیهاي الهی به راحتي در دسترس نيستند؛ لذا بايد مترصد باشيم رزقهای مخصوص محرم را از دست ندهيم. اگر اين دهه را از دست بدهيم خيلي از رزق ها ديگر تا محرم بعدی در دسترس نخواهند بود.
منبع:
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم:
چرا شیعیان از شب اول محرم محزون میشوند؟
به امام صادق صلوات الله عليه عرض شد: آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند؛ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه عزا می کنید. حضرت فرمودند:
این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود، ملائکه پیراهن امام حسین عليه السّلام را آویزان می کنند در حالیکه از ضربه های شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم، پس اشک های ما سرازیر می شود.
منبع:
خصائص الزینبیة، ص 49 - ثمرات الأعواد، ص 36
مهدویت_درپرتوعاشورا
یکی از القاب حضرت مهدی(علیه السلام) منتقم است. در توضیح علّت برگزیده شدن این لقب بر آن حضرت مطالب زیادی در سخنان اهل بیت(علیه السلام) وارد شده است.
از جمله در روایتی که از امام محمّدباقر(علیه السلام) نقل شده، وقتی از آن حضرت سؤال می کنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهی قائم گفته می شود؟ آن حضرت در پاسخ می فرمایند:
چون در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین(علیه السلام) را به قتل رساندند فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سرداده بودند عرض کردند:
پروردگارا❗️آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند در می گذری❓
در جواب آنها خداوند به آنان وحی فرستاد که:
ای فرشتگان من❗️
سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت هرچند بعد از مدّت زمان زیادی.
آن گاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امام حسین(علیه السلام) را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود فرمود:
با این قائم از دشمنان حسین(علیه السلام) انتقام خواهم گرفت.
پی نوشت:
دلائل الامامة، ص239
تمام وجودم درعزای حسین(علیه السلام)
رنگ سياه از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر يك از اين خواص، در مورد يا مواردى خاص، فرد يا گروهى مخصوص براى منظور ويژه خويش از آن بهره مىگيرند.
رنگ سياه از جهت ديگر، رنگ هيبت و تشخص است و ازاينرو، لباس رسمى شخصيتها نوعا سياه يا سرمهاى سير است، و در نقلهاى تاريخى موارد فراوانى را مىتوان يافت كه براى نشان دادن هيبت و تشخص فرد، گروه، حكومت يا مسألهاى از اين رنگ استفاده مىشده است.
يكى ديگر از خواص و آثار رنگ سياه، آن است كه اين رنگ به صورت طبيعى، رنگى حزنآور و دلگير و مناسب عزا و ماتم است. از همين رو، بسيارى از مردم جهان، از اين رنگ به عنوان اظهار غم و اندوه از مرگ دوستان و عزيزان خود سود مىجويند.
امّا بايد توجه داشت كه انتخاب رنگ سياه در ايام سوگوارى ـ علاوه بر نكته فوق ـ علتى منطقى ـ عاطفى نيز دارد و آن عبارت است از اين حقيقت كه كسى كه در ماتم عزيزان خويش، جامه سياه مىپوشد و در و ديوار را سياهپوش مىكند، با اين عمل مىخواهد بگويد و بفهماند كه: «تو، مايه روشنى چشم من و در حكم فروغ ديدگان من بودى و دفن پيكر تو در دل خاك زندگى را در چشمم تيره و تار ساخته است».
چنان كه حضرت زهرا (عليهاالسلام) در روز هشتم رحلت حضرت رسول (صلىاللهعليهوآله) بر سر قبر آن حضرت رفت و فرياد برآورد: «اى پدر! تو رفتى و با رفتن تو، دنيا روشنىهاى خويش را از ما برگرفت و نعمت و خوشىاش را از ما دريغ كرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولى اكنون با رفتن تو ]روز روشن آن سياه گشته و تر و خشكش حكايت از شبهاى بس تاريك دارد … و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است …».
بنابراين، سياهپوشى، به دليل رمز و رازى كه در اين رنگ نهفته است؛ به عنوان يك رسم طبيعى و سنت منطقى نشان حزن و اندوه دارد و پيروان اهلبيت (عليهمالسلام) در ايام عزادارى، لباس سياه بر تن مىكنند؛ زيرا لباس سياه، نشانه عشق و دوستى به ساحت آنان، اعلام جانبدارى از سرور آزادگان، در جبهه ستيز حق و باطل و اظهار تيره شدن آفاق حيات معنوى است.
پی نوشت:
به نقل از کتاب “ویژه محرم”