#شفا_دادن_توسط_شهید
#کرامات_شهید_علیپور
💥خاطره ای زیبا به روایت از خواهر شهید :
🌹🍃یک روز که برای زیارت و فاتحه به گلزار شهدا رفته بودم کنار قبر برادرم شهید علیپور نشسته بودم خانمی امد کنار من گفت شما چه نسبتی با این شهید دارید؟
گفتم خواهرشان هستم
اینقدر خوشحال شد، درحالی که اشک درچشمانش جمع شده بود و مرادر آغوش گرفته بود گفت خیلی دوست دارم مادر این شهید را از نزدیک ببینم گفتم متاسفانه مادر بزرگوار این شهید چندسالی هست که فوت کردند
خیلی ناراحت و متاثر شد
گفت من اصلا این شهید را ندیده بودم یک سال که برای سفر حج به مکه مشرف شدم در عالم خواب درحالی که مشغول طواف خانه خدا بودم این شهید عزیز را درحالی که چهره ای نورانی و تبسمی بر لب داشتن در حال طواف خانه خدا دیدم هر چقدر اصرار کردم خودشونو معرفی نکردند فقط گفتند گلزار شهدای ده بید
وقتی از خواب بیدارشدم وخوابم رو برای همسرم تعریف کردم گفت ایشون به طور حتم یکی از شهدای ده بید هست ، وقتی قرار بود برگردیم مقداری پارچه سبز خریدم که به عنوان تبرک به مادر شهید بدم وبگم که شهید شما رو درحالی که به دور خانه خدا طواف میکرد دیدم
خلاصه مدتها گذشت و نوه ی من دچار بیماری سختی شد اونقدرکه همه ی پزشکان از بهبودی او قطع امید کردند امدم گلزار شهدا کنار قبر شهید علیپور باهاش درد و دل کردم خیلی برای نوه ام ناراحت بودم درحالی که گریه امانم نمی داد شفای مریضم رو ازاین شهید عزیز خواستم
ایشان را به همان خانه ی خدایی که طواف می کرد قسم دادم که حاجتم را از خدابگیره و واقعا هم همین شد و نوه ی من به واسطه ی این شهید عزیز شفا پیداکرد و خدا او را دوباره به ما بخشید ،
آری شهدای ما پاک ترین و ناب ترین انسانهای روی زمین بودند که انتخاب شدند برای بالاترین درجه نزد خدا …روحشان شاد🌺🌺🌺🌺🌺
#شهدا_زنده_اند
#شفا_دادن_توسط_شهید
#خاطره_خواهر_شهید