♨️سوال:
?آيا بقيه مذاهب جهنمي اند؟ و فقط شیعیان بهشت میروند؟
✍️پاسخ:
✅معتقديم از ميان بيش از شش ميليارد انسان، شيعه دوازده امامي مذهب حق است واهل سعادت است، آن هم به شرطي که رعايت تکاليف شرعي را نموده باشند ، امّا هرگز معتقد نيستيم غير از اينان، بقيه انسان ها اهل جهنم و عذاب هستند، زيرا ديگران را يا عالم و عامد ميدانيم يا جاهل غير عامد. عالمان و عامدان اهل عذاب اند، چون عمداً بر خلاف علم خود عمل کرده اند.
جاهل هم دو دسته اند: مقصر و قاصر. مقصران يا افرادي که با وجود امکان رسيدن به حقيقت ، از آن سرباز زده اند، مثل عالمان، جهنّمي اند(البته بدون لحاظ رحمت الهي که ممکن است شامل آن ها هم بشود). امّا قاصران که اکثر مردم را تشکيل ميدهند، به طور حتم اهل نجاتند،
قرآن مجيد ميفرمايد: «و ما کنّا معذبين حتي نبعث رسولاً؛(1) هيچ طايفه اي را عذاب نمي کنيم. مگر حجت را بر آن ها تمام کرده باشيم».
حتماً بر جاهلان قاصر اتمام حجّت نشده است، زيرا يا غافلند و اصلاً احتمال خلاف در گفتار و کردار خود را نمي دهند يا احتمال خلاف ميدهند، امّا راه و وسيله اي براي رسيدن به حق در اختيار ندارند و يا در پي کشف حقيقت رفته و تحقيق کرده اند، ولي نتوانسته اند بفهمند گفتار و کردارشان باطل بوده و خلاف واقع است ، هر چند پايبندي آن ها به اصول و دستورهاي ديني خودشان هم تا حدي لازم است .
شهيد مطهرى(ره) در اين باره مىگويد:
«اگر کسى در روايات دقت کند، مىيابد که ائمه(ع) تکيهشان بر اين مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مىآيد، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد که مىبايست تحقيق و جستجو کند ، اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مىبرند که مصداق منکر و يا مقصر به شمار نمىروند، آنان در رديف منکران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مىدانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مىرود».
وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مىکند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغيير محيط باشد، ممکن است اين جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد».(2)
در نتيجه چه بسا افرادي که در طول عمر خويش نامي از اسلام نشنيده و احتمال هم نداده اند که ديني به نام اسلام وجود دارد و بايد از آن پيروي کرد و در طول زندگي به دين و آيين خود که آن را برحق مي دانستند عمل نمودند ، اهل بهشت و نجات باشند .
خداوند با اين افراد بر اساس آنچه حق و حقيقت مي دانستند ،برخورد خواهد نمود مثلا فرد مسيحي که بر اساس تعاليم مسيحيت هم اهل گناه بوده ،نسبت به اين رفتارها استحقاق عذاب دارد ؛
همچنين عقل و فطرت انساني که در حکم پيامبر دروني همه انسان هاست ، عامل مهمي در برخورد خداوند و محاسبه اعمال انسان هاست . اگر فردي بر خلاف حکم صريح عقل و فطرت انساني خود عمل نمود، مورد مواخذه قرار خواهد گرفت و نتيجه آن را خواهد ديد .
البته تبيين دقيق افراد قاصر و مقصر در مناطق مختلف و در زمان هاي گوناگون متفاوت است . در شرايط كنوني كه امكانات رسانه اي و قدرت تحليل و بررسي عالمانه براي بسياري از افراد فراهم است ، بسياري از افراد عذر موجهي در كوتاهي هاي احتمالي در اين مسير ندارند .
نکته آخر اينکه اگر يک مسيحي براي خداوند و نه براي پول و يا شهرت و … کاري براي بندگان خدا کرده است، کاري براي رضاي خدا کرده است خداوند به کار و نيت او اجر و پاداش مي دهد. اگر کسي کاري براي دنيا کرده است پاداشش را هم از دنيا مي گيرد.
اختراعي کرده که شهرت به دست بياورد. کاري کرده که پولي به دست بياورد و اصلا با خدا کاري ندارد و يا مخالف خداست چنين عملي ارزش زيادي نزد خداوند ندارد. علاوه بر اينکه کار بايد خوب باشد نيت آن کسي که آن کار را انجام مي دهد هم بايد خدايي باشد. و الا عبادت هم اگر براي خدا نباشد و رياکارانه باشد ارزش ندارد.
?پي نوشت ها:
1.مائده (5) آيه 73.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد