*♦️سیاست مبتنی بر عدالت*
*♦️سیاست مبتنی بر عدالت*
*⭕️عدالت و حکومت در نهج البلاغه(2)*
*?…از سخنان على(ع) و از عمل او، مخصوصاً از طرز عملى كه در دوره زعامت و حكومت خود انجام داد، معلوم مى شود كه عدالت به صورت يك فلسفه اجتماعى اسلامى مورد توجه مولاى متقيان بوده و آن را ناموس بزرگ اسلامى تلقى مى كرده و از هر چيزى بالاتر مى دانسته، سياستش بر مبناى اين اصل تأسيس شده بود،*
*?ممكن نبود به خاطر هيچ منظورى و هدفى كوچكترين انحراف و انعطافى از آن پيدا كند. و همين امرْ يگانه چيزى، بلى يگانه چيزى بود كه مشكلاتى زياد برايش ايجاد كرد و ضمناً همين مطلب يك مفتاح و كليدى است براى يك نفر مورخ و محقق كه بخواهد حوادث خلافت على را تحليل كند.*
*?على عليه السلام فوق العاده در اين امر تصلّب و تعصب و انعطاف ناپذيرى به خرج مى داد.*
*?درباره تصلّب على عليه السلام در امر عدالت- كه از نظر و تعبيرى بايد گفت عدالت و از نظر و تعبيرى بايد گفت حقوق بشر- همين بس كه فلسفه پذيرفتن خلافت را بعد از عثمان، بهم خوردن عدالت اجتماعى و منقسم شدن مردم به دو طبقه سيرِ سير و گرسنه گرسنه ذكر مى كند و مى فرمايد:*
*?…در چنين اوضاع و احوالى، اين دانايان و روشن ضميران نمى توانند بنشينند و تماشاچى و حد اكثر متأسف باشند.*
*اگر چنين وظيفه اى را در حال حاضر احساس نمى كردم، كنار مى رفتم و افسار خلافت را در دست نمى گرفتم و مانند روز اول پهلو تهى مى كردم.(قسمتی ازخطبه 3نهج البلاغه).*
*?-برنامه حکومتی حضرت تنها این نبود - كه در دوره خودش نگذارد حيف و ميل بشود و حقوق مردم پايمال شود، بلكه برنامه اش اين بود كه حقوق پايمال شده گذشته را كه اجحاف گرها مال خود و ملك خود مى دانستند برگرداند، روى اين حساب و اين نقشه، خودش مى دانست كه چه جنجالى بپا خواهد شد.(ادامه دارد)*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدالت از نظر على عليه السلام(بيست گفتار))، ج25، ص: 231-230- با تلخیص و ویرایش جزئی