خدا بهت توفیق بده
شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت،لااله الا الله یادشان می داد،آن را برایشان شرح می دادوبر اساس آن تربیتشان می کرد.
روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد،زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست داشت.
شیخ همواره طوطی را محبت می کرد واو را در درسهایش حاضر می کردتا اینکه طوطی توانست بگویدلااله الا الله
طوطی شب و روز لااله الاالله می گفت.امایک روز شاگردانش دیدند که شیخ به شدت ناله ونوحه می کند.
وقتی از او علت را پرسیدندگفت طوطی به دست گربه کشته شد.
گفتند:برای این گریه می کنی؟اگربخواهی یکی بهتر از این را برایت تهیه می کنیم.
شیخ پاسخ دادمن برای این گریه نمی کنم.ناراحتی من از این است که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد که مرد.با آن همه لااله الا الله که می گفت وقتی گربه به او حمله کرد،آن را فراموش کردوتنها فریاد می زد.زیرا اوتنها با زبانش می گفت وقلبش آن رایاد نگرفته ونفهمیده بود.
سپس شیخ گفت: میترسم من هم مانند این طوطی باشم تمام عمر زبانم لا اله الا الله بگویم و وقتی که مرگ فرا می رسدفراموشش کنم وآن را ذکر نکنم!!!زیرا قلوب ما هنوز آن را نشناخته است.
دانش آموزان از ترس صداقت نداشتن در کارهایشان به گریه افتادند.
چیزی بزرگتر از اخلاص درکارهابه آسمان نمی رودوچیزی بزرگتر از توفیق از آسمان نازل نمی شود.
توفیق در کارها از جانب خدا به اندازه اخلاص ما در کارهایمان است.
اخلاص یعنی چی؟؟؟
مضمون یکی از سخنان شیخ رجبعلی خیاط این بود که می فرمودند:برای خدادوست داشته باشیدهمسرتان را ،بچه هاتان را و…همه کارهاتان برای خدا باشد راه رفتن،غذا خوردن،نماز خواندن،نگاه کردن،کارهای معمولی خانه،درس خواندن و حتی سوزن به لباس زدن"لباس دوختن"و……….. این یعنی اخلاص
از خدا پروا کنیم
تا پر، وا کنیم
پی نوشت:سایت کیمیای محبت با اضافات