چگونگي کنترل خيالات
سؤال: چه کار کنيم خيالاتمان ذهن ما را مشغول نکند و وسوسه ها دست از سر ما بردارد؟
اشکال کار آن است که ما براي دفع خيالات برنامه ريزي نمي کنيم. اگر با برنامه ريزي سبب شده ، آرام ارام خود را مشغول تفکر و تذکر نماييم ، به جاي خيالات و وسوسه ها ، نور معارف بر قلب ما تجلي مي کند .
آيت الله حسن زاده (حفظه الله ) مي فرمودند : « در دوران جواني حساب کردم اگر ذهن خودم را مشغول نکنم ذهنم مرا مشغول مي کند » واقعاً همين طور است که اگر به ذهن برنامه ندهيد ، آن با خيالات بي پايه به شما برنامه مي دهد . ما مامور به تدبر در قرآن هستيم و به کمک نهج البلاغه و روايات مي توانيم ذهن و انديشه را به پرواز درآوريم . ذهن شما از همان صبح که بلند مي شويد شما را مشغول مي کند که چه کسي بد است، چه کسي خوب است، چي بخور ، کجا برو، ولي اگر به آن برنامه بدهيد آن هم يک برنامه الهي ، آن راه کمالاتي که خودتان مي خواهيد مي کشانيد . وقتي متوجه شديد بايد معارف خود را قلبي بکنيد با همين رويکرد ، ذهن را جهت مي دهيد.
اگر نماز مي خوانيد با هدف نظر به حق ، قلب را در صحنه مي آورديد ، اگر کار و فعاليت مادي داريد ، با هدف خدمت به خلق خدا، قلب را در صحنه نگه مي داريد.
در ملاقات شبلي با امام سجاد « عليه السلام»داريم که حضرت در برگشت از حج از او پرسيدند: آيا هنگامي که احرام به تن کردي جامه ي گناه فروگذاردي تا جامه ي طاعت بپوشي؟ و آنگاه که به ميقات وارد شدي ، قصدت ملاقات خدا بود ؟ آنگاه که طواف کردي ، قصدت آن بود که به خدا پناه بري؟ گفت: نه.
فرمودند : پس حج نگذارده اي.
امام سجاد « عليه السلام»به شبلي مي خواهند بگويند بايد اعمال عبادي، قلبي شود تا به واقع آن اعمال انجام شده باشد. وقتي ده سال، بيست سال، همچنان قلب متوجه حقايق شد، آرام آرام چشمش باز مي شود و با آنها مانوس مي گردد و به مقام فرقان[قدرت تشخيص حق از باطل] و بصيرت مي رسد و ديگر آن چنان جذب آن عوالم مي شود که خيالات واهي جذبه ندارند که انسان را به خودشان مشغول کنند. [1]
پی نوشت :
1. جايگاه شيطان و جادگر، اصغر طاهر زاده، ص51