....
05 اردیبهشت 1398
???????
??حڪیم مردی را دید ڪه بر ساحل دریایی نشسته است و به شدّت غم زده و محزون است و بر دنیا تأسف میخورد.
به او گفت: ای جوان! اگر در اوج بینیازی، در دریایی بودی و ڪشتیات شڪسته بود و در معرض هلاڪت قرار گرفته بودی آیا آرزو نداشتی ڪه آنچه داری از دست بدهی و از هلاڪت نجات یابی؟
❣جوان گفت: آری.
??حڪیم گفت: اگر بر تمام دنیا سلطنت داشتی ولی اطرافیانت قصد ڪشتن تو را داشتند آرزو نداشتی با از دست رفتن آنچه داری از شرّ دشمنانت نجات یابی؟
❣جوان پاسخ داد: آری
??حڪیم ادامه داد: تو هم اڪنون آن ثروتمند و آن سلطان هستی ڪه به آرزویت رسیدی
❣جوان از سخنان او آرامش یافت
??آیا های زندگیمان پاسخ خوبی برای تمام غمها و غصه های ماست