آخرالزمان روزگار غریبی است
آخرالزمان روزگار غریبی است
_______________________
_______________________
?⛅️?⛅️?⛅️?⛅️
{{دل نوشته کوتاه انتظار}}
اگر مهر انتظار را بر قلب هایمان حک نكرده بودند،
اگر غزل انتظار را از بر نبودیم
اگر از جام انتظار سرمستمان نكرده بودند،
معلوم نبود در این تاریک و روشن مبهم،
و گردش ممتد و كشدار ثانیه ها
كه روز و شبش یكسان است،
این همه دلواپسی،
این همه حسرت،
و این همه سوز و گداز را چگونه می گذراندیم.
روزها آنقدر با رنگ و نیرنگ آمیخته است، كه روزمان را از شب نمی شناسیم
این ابرهای تیره حریص، وسعت آسمان را بلعیده اند،
دیری است رنگ خورشید عدالت را ندیده ایم…
همه جا تاریک و ظلمانی است،
مولای من ؛
بیا که زندگی بدون تو
طاقت فرسا شده است،
گویی چشم بسته راه می رویم
مولاجان ؛
فضای غبارآلودی است،
روزگار غریبی است آخرالزمان،
مولای من ؛
در كدامین سپیده، ذوالفقار تو سیاهی شب را می درد
و چشمان عاشق را به صبح صادق پیوند می زند…!!!
_________________