آخرین نفس های شعبان است .... و من نمیدانم ؛
16 اردیبهشت 1398
?آخرین نفس های شعبان است ….
و من نمیدانم ؛
آیا صدای مرا شنیده ای؟
زیر گوش تو، گفتم؛
مرا صدا بزن، برای یاری ات …
و وادارم کن به اجابتت !
نمی دانم این رمضان،
من نیز در زمره ی آنان که برای خودت کنارشان گذاشته ای، نام نویسی می شوم یا نه ….؟
آخرین نفس های شعبان است؛
دلبرجان ! مُهرت را “هـــا” کن …..
شاید هنوز برای زیر نامه ی من،
جوهر داشته باشد …