آمرین به معروف...
?آمرین به معروف…
?سعی می کردم اعتقادات را به شکل #عملی در وجود فرزندانم پرورش دهم، بچه ها می دانســـتند اگر #مادر پوشش تیره و مشکی دارد، یعنی عزا? و ماتم است..
?شب #شهادت یکی از امامان بود و من مشکی⚫️ پوشیده بودم. آن موقع دو فرزند داشتم؛ #محمدرضا هفت و خواهرش یازده ساله? بود. برایشان از آن #امام تعریف کردم. به دقت? گوش کردند و موقعیت آن شب را فهمیدند
?اما همسایه بغلی ما جشن? گرفته بود و #آهنگ های شاد را با صدای بلند پخش می کرد. نگران شدم? مبادا در تصور #کودکانه آنها دوگانگی ایجاد شود، بنابراین از قبح شکنی عمل همسایه در #شب_شهادت گفتم.
?مهدیه تصمیم گرفت تا #امربه_معروف کند سمت خانه همسایه? رفت، #محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت، رفت و مراقب او بود? که اگر اتفاقی برایش افتاد،کمکش کند. #تذکر آن ها نتیجه داد و صدای آهنگ قطع شد?
نقل از: مادر بزرگوار شهید
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری