آيا شور بودن چشم بعضي انسان ها صرفا به ذات و باطن دروني آنها بستگي دارد؟!
♨️سوال:
?آيا شور بودن چشم بعضي انسان ها صرفا به ذات و باطن دروني آنها بستگي دارد؟!
✍️پاسخ:
✅اصل شور چشمی قابل انکار نیست. ولی علل مسئله از دیدگاه دانش بشری کاملاً مشخص نمیباشد، هر چند نظریههایی ابراز شده است، از آن جمله گفته شده:
بسیاری معتقدند در برخی از چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است که کارآیی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست میتوان آن را پرورش داد.
خواب مغناطیسی از طریق نیروی مغناطیسی چشمها است.
»اشعه لیزر« شعاعی است نامریی و توانسته کاری کند که از هیچ سلاح مخرّبی ساخته نیست. حال پذیرش وجود نیرویی در برخی چشمها که از طریق امواج به خصوصی در دیگران اثر بگذارد، امر عجیبی نخواهد بود.
چه این که روح انسان بر اثر ریاضتها به درجهای میرسد که آثاری در جسم بر جای میگذارد، حال جسم گاهی اعضای بدن است که شمشیر و سوزن و میخ و آتش در آن اثر نمیکند و گاهی چشم است که میتواند آثاری را بر جای گذارد که چشم زخم از آن جمله باشد.(1)
پس اگر چه علل و عوامل مسئله از جهت علمی کاملاً روشن نمیباشد، اما جایی برای انکار وجود ندارد و نظریههای علمی نمیتواند خلاف آن را ثابت کند.
مرحوم طباطبائی(ره) در این رابطه می گوید: چشم زدن نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیل عقلی بر نفی آن نداریم، بلکه حوادثی دیده شده که با چشم زدن منطبق است و روایاتی طبق آن وارد شده، دلیلی ندارد که آن را انکار نموده و بگوییم عقیده خرافی است».(2)
گفتنی است که چه بسا بیش از تاثیری که شوری چشم دیگران در زندگی ما دارد، خود همین تلقین که ما با دیدن فرد شور چشم انتظار حادثه بد را می کشیم در عملکرد ما اثر گذاشته و به تجربه ثابت شده است که قدرت تخریبی همین تلقین به مراتب بیشتر از اثر چشم شور است. لذا نه تنها حوادثی که هر بار با آمدن آن فرد خاص برای شما و اطرافیانتان رخ می دهد اتفاقی نیست.
بلکه دقیقا غالب آن رویدادهای تلخ با آمدن و حضور آن فرد مرتبط می باشد، زیرا همین تلقین در ضمیر ناخودآگاه شما و سایر افراد باعث می شود که خود به خود انتظار حادثه بدی را می کشند. شبیه همین انتظاری که هم اکنون شما به صورت ناخواسته در این مورد آخیر دارید.
چه این که باید توجه داشت در برخی مواقع شور چشم بودن افراد ربطی به گناهان و اعتقادات آنها ندارد و صرفا یک قدرت ویژه و انرژی مضاعف ناخواسته می باشد که با عوامل طبیعی و فیزیکی و یا ژنتیکی در چشم افراد ظاهر می شود. (3)
پینوشتها:
1. ناصر مکارم، تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران، بی تا ج 24، ص 426.
2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، نشر جامعه مدرسین، قم، بی تا ، با ترجمه، موسو ی همدانی، ج 19، ص251 .
3. تفسير نمونه، ج 24، ص 424.