آیا همسرم به من خیانت کرده است؟

مردی نگران نزد پیامبر اکرم آمد
عرض کرد : حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است. من و همسرم هر دو سفیدپوستیم ولی بچهء ما سیاه به دنیا آمده است. در این دو سال نگران نبودم که این پسر فرزند من نباشد،
اما اخیرا کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: شاید همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست ، چون همرنگ تو نیست. اکنون این فکر تمام وجودم را فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد. چه کنم؟
پیامبر اکرم فرمودند: به بیرون مدینه و به این نشانی که به تو میدهم برو .در این محل جوانی مشغول کار است و در حال ساختن خانه ای است. او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کن و از دور او را ببین. اگر فرزندت به نزد آن جوان رفت بدان حلال زاده است، اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست.
مرد چنین کرد و در بیرون مدینه و در همان نشانی که پیامبر داده بودند جوان را پیدا کرد و طبق
فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد
مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود. دید پسرکش گوشهء پیراهن آن جوان را گرفت و کودکانه کشید و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند.
دید که جوان دست از کار کشید و مهربان و گرم کودک را بغل کرد. از دور لبخند کودک و لبخند نمکین آن مرد جوان را دید که چگونه در هم گره خوردند. دلش آرام گرفت و موج لرزه ای از جنس شادی در تمام وجودش خزید.
تاب نیاورد و تماشای آن صحنه بسنده اش نبود. نزد جوان رفت و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود.
بالاخره پدر، پسرش را گرفت و از مرد جوان عذر خواست و سپاس گفت خداحافظی کرد و به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا را تعریف کرد رسول اکرم _صلی الله علیه وآله_ به او فرمودند: شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در پیشنیانت فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است
مرد پرسید: می شود آن جوان را به من معرفی کنید؟
حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ء من علی بن ابی طالب است
سپس رو به عرب فرمودند : “کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یبغض علیا ؛
دروغ می گوید آن کس که می گوید حلال زاده است اما با علی دشمنی می ورزد”
?
[امالی صدوق، ص ۲۰۹، و:بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷]