آیت الله مبشرکاشانی:
26 شهریور 1398
آیت الله مبشرکاشانی:
روزي خدمت جعفر آقاي مجتهدي رسيدم،چند نفری که در اتاق ایشان نشسته بودند تماماً حال گريه و گريستن داشتند، از يکي پرسيدم چه اتفاقي افتاده؟
گفت: جعفرآقا در نجف که بود، زياد به زيارت دو طفلان حضرت مسلم ميرفته، امروز دو طفلان حضرت مسلم به ديدن جعفر آقا آمدند به اين نحو که ناگاه ميبيند دو جوان زيباروي مقابلش ظاهر ميشوند از آنها ميپرسد: آقازادهها شما کيستيد؟ پاسخ ميدهند ما فرزندان مسلم بن عقيل هستيم، شما مکرّر به ديدن ما آمدي، الآن که شما مشکل جسماني داري، ما به ديدن شما آمديم من محمّد و اين برادرم ابراهيم است.