#اثر_وضعی_و_اخروی_اصلاح
#اثر_وضعی_و_اخروی_اصلاح
?فضیل بن عیاض گوید: روزی شخص پریشانی قدری ریسمان که عیالش بافته بود به بازار برد تا با فروش آن، از گرسنگی نجات پیدا کنند. ریسمان را به یک درهم فروخت و خواست نانی تهیه کند که در این هنگام، دو نفر را مشاهده کرد که به سبب یک درهم با یکدیگر نزاع می کنند و سر و صورت یکدیگر را مجروح نموده، و به نزاع خویش هم ادامه می دهند.
آن شخص جلو آمد و گفت: یک درهم را بگیرید تا نزاع شما تمام شود و این کار را کرد و بین آنان را اصلاح نمود و باز با تهی دستی به منزل رهسپار گشت و داستان را برای همسرش نقل کرد، او نیز خشنود گشت.
آنگاه زن اطراف خانه را جستجو کرد و لباس کهنه ای را پیدا نمود و به شوهر خود داد تا بفروشد و غذائی تهیه کند.
مرد لباس کهنه را به بازار آورد و کسی از او نخرید، لکن دید مردی ماهی گندیده ای در دست دارد گفت: بیا معامله و معاوضه کنیم، ماهی فروش قبول کرد. لباس کهنه را داد و ماهی فاسد را گرفت و به منزل آمد.
?زن مشغول آماده کردن ماهی شد که ناگهان چیزی قیمتی در شکم ماهی یافت و به شوهر داد تا به بازار ببرد و بفروشد.
آن را به بازار آورد به قیمت خوبی (دوازده بدره) فروخت و به منزل مراجعت کرد.چون وارد خانه شد فقیری بر در آواز داد: از آنچه خدای به شما داده مرا عنایت کنید. آن مرد همه پولها را نزد فقیر گذاشت و گفت: هر چه می خواهی بردار، فقیر برداشت چند قدم برنداشت که مراجعت نمود و گفت:
من فقیر نیستم، فرستاده خدایم، خواستم اعلان کنم که این پاداش احسان شماست که میان آن دو نفر را اصلاح و سازش دادید.
?نمونه معارف 1/218