ارزشهاى اخلاقى _ بخش اول
?? نامه 31 نهج البلاغه:
✍️ (نامه به فرزندش امام حسن عليهالسّلام وقتى از جنگ صفين بازمىگشت و به سرزمين «حاضرين» رسيدهبود در سال 38 هجرى)
6️⃣1️⃣ ارزشهاى اخلاقى _ بخش اول
پسرم بدان كه روزى دو قسم است، يكى آن كه تو آن را مى جويى، و ديگر آن كه او تو را مى جويد، و اگر تو به سوى آن نروى، خود به سوى تو خواهد آمد،
چه زشت است فروتنى به هنگام نياز، و ستمكارى به هنگام بىنيازى
همانا سهم تو از دنيا آن اندازه خواهدبود كه با آن سراى آخرت را اصلاح كنى، اگر براى چيزى كه از دست دادى ناراحت مىشوى، پس براى هر چيزى كه به دست تو نرسيده نيز نگران باش.
با آنچه در گذشته ديده يا شنيدهاى، براى آنچه كه هنوز نيامده، استدلال كن، زيرا تحوّلات و امور زندگى همانند يكديگرند،
از كسانى مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان، زيرا عاقل با اندرز و آداب پند گيرد، و حيوانات با زدن.
غم و اندوه را با نيروى صبر و نيكويى يقين از خود دور ساز.
كسى كه ميانه روى را ترك كند از راه حق منحرف مىگردد،
يار و همنشين، چونان خويشاوند است.
دوست آن است كه در نهان آيين دوستى را رعايت كند.
هوا پرستى همانند كورى است.
چه بسا دور كه از نزديك نزديكتر، و چه بسا نزديك كه از دور دورتر است، انسان تنها، كسى است كه دوستى ندارد،
كسى كه از حق تجاوز كند، زندگى بر او تنگ مىگردد،
هر كس قدر و منزلت خويش بداند حرمتش باقى است،
استوارترين وسيلهاى كه مىتوانى به آن چنگ زنى، رشتهاى است كه بين تو و خداى تو قرار دارد.
كسى كه به كار تو اهتمام نمىورزد دشمن توست.