#استخاره_های_دقیق
02 خرداد 1398
#استخاره_های_دقیق
یکی از بزرگان و خانمهای عشایر عراق برای ازدواج پسرش با دختری که مورد علاقه پسر بود، استخاره نزد استاد گرفت و بد آمد.
پسر که عاشق دختر بود ناراحت شد و کاردی زیر لباس گذاشت و آمد صحن امیرالمؤمنین علیه السلام نزد استاد، گفت:
یک استخاره بگیرید.
استاد استخاره گرفتند و با صدای بلند فرمود:
دور شو قصد داری کعبه را خراب کنی!!
جوان متوجه شد که استخاره ایشان دقیق است و از قصدش خبر داده، خود را معرفی کرد و گفت:
اگر استخاره خوب می آمد قصد داشتم شما را با کارد بزنم.
بعد لباس خود را کنار زد و آن را نشان داد، سپس توبه کرد و از استاد عذرخواهی نمود.