امام علی و داستان برکناری ابوالاسود دوئلی از...
07 تیر 1398
?امام علی و داستان برکناری ابوالاسود دوئلی از…
به دارالحکومه رسید، بی درنگ کسی را به مسجد فرستاد. فرستاده امیرالمومنین در قاب مسجد ایستاد و فریاد زد: مولایت تو را می خواند. برخیز و نزد او برو.
ابوالاسود دوئلی، برخاست و خود را به دارالحکومه رساند.
از علی شنید: از این ساعت، تو قاضی شهر نیستی.
مات و مبهوت پرسید: خیانت کرده ام یا جنایت؟
گفت: هیچ کدام.
پرسید: من را که شیخ بصری ها بودم، به کوفه خواندی و سمت قضا دادی. اکنون به کدامین جرم، مسند قضا را از من می ستانی؟
گفت: از کنار مسجد می گذشتم. تو را دیدم که با مردی متهم، سخن می گفتی و جرم های او را بر می شمردی تا بر او حکم کنی.
صدای تو بلندتر از صدای او بود. والسلام.
?عوالی اللئالی