انقلاب اسلامی مقابل تفکر مدرنیته
انقلاب اسلامی صرفاً یک پدیدۀ سیاسی نیست، بلکه یک پدیدۀ اشراقی است که جایگاهی در عالم هستی دارد و هرکس به هر میزان به انقلاب اسلامی نزدیک شود، به همان میزان بر معنویتش افزوده میگردد. انقلاب اسلامی در مقابل تفکر مدرنیته قرار دارد.
تفکر مدرن، تفکری است که به عهد الهی پشت کرده است و مردمان را به مادیگرایی و حساب و کتابهای صرفاً دنیایی فرامیخواند. در مقابل، تفکر انقلاب اسلامی انسان را به عهد الهی و پیروی از قوانین الهی دعوت میکند.
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما بنای تمدن اسلامی را بر مبنای ملاصدرا میدانیم. حضرت امام نیز تفکر ملاصدرا را داشتند و با این نگاه انقلاب کردند و کسانی که انتقادات زیادی به ملاصدرا میکنند در واقع امام را نقد میکنند. بسیاری از مباحث عمیق دینی با منظومۀ فکری ملاصدرا قابل هضم است. آشنایی با مباحث ملاصدرا باعث تغییر نوع نگاه ما به عالم هستی میشود.
پی نوشت :
استاد طاهرزاده -کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی
راه حل ادامه انقلاب اسلامی...
اگر ميخواهيم مشکلي جهت ادامهي انقلاب اسلامي نداشته باشيم و جامعه به راحتي با دين و احکام الهي کنار بيايد
اولاً: بايد عواملي را که موجب بيرنگشدن عالَم ديني ميشود شناسائي کنيم و در رفع آن بکوشيم، که مباحث نقد فرهنگ مدرنيته در اين امر مؤثر خواهد بود.
ثانياً: در تحقق عالم ديني بکوشيم، که مباحث عرفاني و معرفتالنفسي ميتوانند مقدمات خوبي باشند. مشکل امروز ما اين است که جوانان ما دارند عالَم دينيشان را از دست ميدهد وگرنه از من و شما بهتر ميتوانند خدا را ثابت کنند، ولي با علم به وجود خدا، وارد عالَمي نشدهاند که منجر به اُنس با خدا گردد و به همين جهت در عالَم خود جايگاهي براي احکام الهي نميشناسند.
اينکه ملاحظه کردهايد تحصيلکردههاي دانشگاههاي ما جايگاه بسياري از احکام ديني را نميشناسند و در مورد جزءجزء آنها سؤال دارند، به اين جهت است که از عالَم ديني که اين احکام در آن عالَم معني دارد جدا شدهاند، و لذا اگر به جاي جواب دادن به سؤالات اين عزيزان - که لازم است جواب داده شود- زمينهاي فراهم شود که آنها وارد عالَم انسانِ ديني شوند به خودي خود متوجه جايگاه اساسي دستورات الهي ميشوند. در همين رابطه اگر خواستيم جايگاه انقلاب اسلامي براي جوانان ما روشن شود بايد عالَم ديني براي آنها روشن گردد تا
اولاً: متوجه برکات و نتايج حضور در عالم ديني بشوند.
ثانياً: عظمت انقلاب اسلامي را در درون آن عالَم بشناسند و همانطور که در حفظ عالَم ديني خود ميکوشند، در حفظ انقلاب اسلامي با تمام وجود کوشا باشند، وگرنه شرايطمان مثل لباسِ پوسيدهاي ميشود که اين طرفش را ميکشيم، آن طرفش پاره ميشود، و شما هر برنامهاي براي اصلاح امور ميريزي، يک مشکل ديگر از دل همان برنامه سر بر ميآورد
پی نوشت:
انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی -اصغر طاهرزاده
انقلاب رفتنی نیست ...
انقلاب اسلامی دارای ذات و روحی است که عامل حفظ وحدت و بقای آن است؛ هرگاه سمی وارد جریان انقلاب میشود، آن را بیرون میاندازد. انقلاب حقیقتی است که در باطن عالم با سایر اجزای هستی در ارتباط است و صرفاً یک پدیدۀ سیاسی نیست. اصلیترین دغدغۀ امام خمینی در مورد انقلاب اسلامی همین ذاتداشتن انقلاب اسلامی است.
اگر نگاهی تاریخی به جریان هدایت بشریت توسط خدا داشته باشیم، متوجه میشویم که در واقع انقلاب اسلامی ایران، حقیقتی است که در ادامۀ جریان غدیر خم قرار دارد. عدهای در طول شصت روز، غدیر را فراموش کردند، اما حقیقت غدیر، از بین نمیرود و خود را به صورتهای مختلفی نشان میدهد.
شاید در مورد انقلاب اسلامی بتوان چنین تعبیر کرد که همانطور که امام زمان دوگونه غیبت دارند؛ غیبت کبری و غیبت صغری، از دوگونه ظهور نیز میتوان سخن گفت؛ ظهور صغری و ظهور کبری. ظهور صغرای امام زمان، انقلاب اسلامی است. ظهور صغری مرحلۀ آمادگی بشر برای ظهور کبراست.
بسیاری از مخالفان انقلاب، خواسته یا ناخواسته به این انقلاب لطف میکنند. انقلاب رفتنی نیست، بلکه حقیقتی است که آمده تا به قیام حضرت مهدیعلیهالسلام متصل شود.
پی نوشت:
جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی - استاد طاهرزاده
انقلاب اسلامي يکي از جلوههاي غدير
تأکيد بنده بر عظمت انقلاب اسلامي از آن جهت است که براي حاکميت اهل تقوي بر زمين بستر مناسب نياز است و اگر فرهنگ اهلالبيت(علیهم السلام) مورد توجه قرار گيرد، معادلات جهان از حالت ظلماني فعلي به سوي نور تغيير جهت ميدهد.
اگر ملاحظه ميفرمائيد که وضع اقتصاي، اداري، آموزشي ما پريشان است، و اگر متوجه شديم هر چه به غرب نزديک شويم وضع بدتر ميشود، پس جايگاه انقلاب اسلامي را راه برونرفت از اين بحرانها مييابيم.
ما در گذشتهي تاريخي خود نزديکي به غرب را تجربه کردهايم و حاصل آن نزديکي وضعي بود که در نظام شاهنشاهي با آن روبهرو بوديم. پس از دفاع هشت ساله نيز بدون برنامه به غرب و فرهنگ مدرنيته رجوع شد که پس از چندي با انبوه مشکلات فرهنگي و اقتصادي روبهرو شديم، به طوري که فاصلهي طبقاتي بسيار آزار دهنده بر انقلاب تحميل شد، و اين در حالي بود که هر وقت انرژيهاي خود را براي برگشت به آرمانها و اهداف انقلاب صرف نموديم بيشترين نتيجه را براي ملت خود بهدست آورديم، به طوري که دشمنان انقلاب ادامهي کار ما را براي نظام ليبرال دموکراسي خطرناک ديدند و با تمام وجود سعي کردند با انواع تهمتها موضوع را وارونه جلوه دهند تا پيشرفتها به پاي فرهنگ انقلاب نوشته نشود.
مسلّم عظمت انقلاب اسلامي آنقدر هست که اگر کارها در بستر اهداف و ارزشهاي آن جلو رود بسياري از مشکلات ملت بر طرف خواهد شد، عمده آن است که بتوانيم جايگاه انقلاب اسلامي را درست تشخيص دهيم و مشکلات موجود را نهتنها به پاي انقلاب نگذاريم بلکه به جهت غربزدگي بعضي از مسئولان بدانيم.
آيا اميرالمومنين(علیه السلام) وقتي ريخت و پاشهاي عثمان را ملاحظه کردند، به اسم اسلام تمام کردند و از اسلام برگشتند، يا از عثمان برگشتند؟ عثمان آنقدر از بيت المال در قبالهي دخترش قرار داد که ابنمسعود به عنوان خزانهدار بيتالمال به عنوان اعتراض کليدهاي خزانه را به عثمان برگرداند و عثمان هم گفت: بگذار و برو.[1] اما حضرت علي(علیه السلام)در چنان وضعي متوجه عظمت اسلاماند و ميدانند بالأخره عثمان ميرود ولي اسلام نميرود و غدير به عنوان جزء لاينفک اسلام در وقت خود نقش آفريني خواهد کرد. حال انقلاب اسلامي يکي از جلوههاي غدير است که زمينهي نقش آفرينياش فراهم شده است.
پی نوشت:
شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ذيل خطبهي 3.
انقلاب اسلامي، باز گشت به عهد قدسي اصغرطاهرزاده