#اویس_قَرَن
24 تیر 1398
#اویس_قَرَن
عطار نیشابوری در تذکره الاولیاء از هرم بن حیان روایت می کند که : هرم گفت :
هنگامی که مقام شفاعت اویس قرن را شنیدم آرزوی دیدار او بر من چیره شد ، به کوفه آمدم و در جستجوی او شدم تا وی را یافتم که در حال وضو گرفتن بود ، گفت :
ای پسر حیان چه چیزی سبب آوردن تو به این مکان شد ؟
گفتم : عشق انس گرفتن با تو گفت : هرگز گمان نمی کنم کسی که خدا را شناخت با غیر او انس گیرد گفتم : مرا وصیتی کن گفت :
ای پسر حیان ! چون به خواب روی مرگ را زیر بالش خود دان ،
چون بیدار شدی مرگ را پیش روی خود بین
ای پسر حیان ! در کوچکی و کمی گناه نظر مکن ، بلکه نسبت به بزرگی خدا نگران باشد که در برابر چه خدایی عاصی شده ای ،
چه این که هرگاه گناه را کوچک شماری خدا را کوچک شمرده ای !