اگر چنگال من بر تو بند گردد…
28 فروردین 1398
اگر چنگال من بر تو بند گردد…
از ایشان (امامقلی نخجوانی)نقل شدهاست که
«پس از آنكه به سنّ پيرى و كهولت رسيدم شيطان را ديدم كه هر دوى ما در بالاى كوهى ايستادهايم. من دست خود را بر محاسن خود گذارده و به او گفتم: مرا سنّ پيرى و كهولت فرا گرفته اگر ممكنست از من درگذر.
شيطان گفت: اين طرف را نگاه كن. وقتى نظر كردم درّهاى را بسيار عميق ديدم كه از شدّت خوف و هراس عقل انسان مبهوت مىماند.
شيطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مهر قرار نگرفته اگر چنگال من بر تو بند گردد جاى تو در ته اين درّه خواهد بود كه تماشا مىكنى»
?اسوه عارفان:صادق حسن زاده