ای منتقم خون حسین ادرکنی
08 اردیبهشت 1398
ای منتقم خون حسین ادرکنی
〰〰〰〰〰〰〰〰
بعد از تو آفتاب به دردی نمیخورد
شبهای ماهتاب به دردی نمیخورد
وقتی تو تشنه ماندی، از آن روز تا ابد
دجله، فرات، آب به دردی نمیخورد
گاهی به دوش جّد، و گهی روی نیزهها
دنیا به این حساب به دردی نمیخورد
سنگ ات زدند تا که خدا اجرشان دهد
زآن دم دگر ثواب به دردی نمیخورد
خون را زدم کنار ز پیشانی دلم
خورشید در نقاب به دردی نمیخورد
آقا بس است غربت تو بی شماره است
صد بقچه شعرناب به دردی نمیخورد
الّلهُـــمَّ عَجِّــــلْ لِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــرَج