باب الشکر
?باب الشکر
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْمُثَنَّى الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ
اصول کافى جلد3 صفحه: 153
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
مرسوم رسولخدا صلى الله علیه و آله این بود که هرگه امرى شادمانش میساخت، میفرمود، خدا را شکر بر این نعمت
و چون پیش آمدى میکرد که اندوهگین مینمود میفرمود، خدا را شکر در هر حال.
?شرح : علامه مجلسى (ره) نقل کند که در هر بلا و مصیبتى پنج نوع شکر است:
1- هر مصیبتى دافع مصیبت بزرگتر از خود است، چنانچه مردن مرکب، دافع مردن خود انسانست و جاى شکرش باقى است.
2- هر بلائى موجب کفاره گناه یا رفعت درجه میشود پس سزاوار شکر است.
3- مصیبت و بلاى دنیوى در برابر بلاى دینى کوچک و سبک است چنانکه مردى کور و جذامی و پیس و فلج در زمان حضرت عیسى میگفت خدا را شکر که مرا ببلاء بیشتر مردم گرفتار نکرد، چون حضرت عیسى از او توضیح خواست گفت: بزرگترین بلاها بلاى کفر و بىایمانیست که من ندارم.
4- هر بلائى در لوح محفوظ نوشته و مقدر است و ناچار بر سر انسان خواهد آمد، چون آمد و گذشت باید خدا را شکر کرد.
5- هر بلائى موجب ثواب آخرت و رفتن محبت دنیا از دلست و آن سزاوار شکراست.